تبیان، دستیار زندگی
امروز می‌خواهم از خودت بپرسم؛ ای مهتاب آسمان خلقت! تا سپیده دم فرج چند نافله باقی است؟ تا كی در آدینه‌های عمر با دست‌های بلند «ندبه» تو را التماس كنیم؟ تا كی كوه‌سارها بی تكیه‌گاه باشند؟ تا كی همچون گل‌های آفتاب‌گردان در پی آفتاب باشیم؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نامه‌ای به گل نرگس

امام زمان

چند صباحی بود كه می‌خواستم برایت نامه‌ای بنویسم، اما نمی‌شد و حالا دست به قلم برده‌ام تا حرف‌هایم را به تو بگویم ای مونس شب‌های تارم، ای مولای من!

با خود گفته بودم نامه‌ام را كنار مزار مادرت خواهم گذاشت تا زودتر از همه نامه مرا بخوانی اما به یاد آوردم هرگز جایی برای نامه‌ام پیدا نخواهم كرد، امروز تصمیم دارم با قلم صبر بركاغذ اعتقاد حرف‌هایم را بنگارم و آن را درون پاكت خواهش بگذارم، بر رویش تمبر ایمان بزنم و آن را درون صندوق اخلاص بیندازم تا پستچی انتظار آن را به دست تو برساند.

ای خورشید آفرینش! سال‌هاست كه سرود آمدنت را در ترنم باران و فریاد آبشاران و نمای چشمه‌ساران می‌شنویم و به امید دیدنت یأس را بر كوه‌ها سر می‌بریم. سالهاست كه از شهر ویران افكار‌مان بر قله‌های رهایی گام می‌نهیم تا لحظه‌ای نسیم بهاریت را احساس كنیم.

ای گل سرسبد آفرینش! به ما گفته‌اند: وقتی تو بیایی عدالت بر كرسی می‌نشیند. ما منتظریم تا با آمدنت سلطه ستم واژگون شود و غافلان زمانه از خواب غفلت بیدار شوند.

امروز می‌خواهم از خودت بپرسم؛ ای مهتاب سمان خلقت! تا سپیده دم فرج چند نافله باقی است؟ تا كی در دینه‌های عمر با دست‌های بلند «ندبه» تو را التماس كنیم؟ تا كی كوه‌سارها بی تكیه‌گاه باشند؟ تا كی همچون گل‌های فتاب‌گردان در پی فتاب باشیم؟

آری گل نرگس به ما آموخته‌اند؛ كه ظهور تو بی‌تردید بزرگترین جشن عالم خواهد بود و عاقبت جهان را ختم به خیر خواهد كرد و ما بی‌صبرانه به انتظار جشن ظهورت نشسته‌ایم.

امروز می‌خواهم از خودت بپرسم؛ ای مهتاب آسمان خلقت! تا سپیده دم فرج چند نافله باقی است؟ تا كی در آدینه‌های عمر با دست‌های بلند «ندبه» تو را التماس كنیم؟ تا كی كوه‌سارها بی تكیه‌گاه باشند؟ تا كی همچون گل‌های آفتاب‌گردان در پی آفتاب باشیم؟

ای اجابت كننده هر دعا! پنجره قلب منتظران رو به آسمان بی‌كرانت گشوده است تا با یك اشارت تو، غبار اندوه غیبت از دل‌ها برخیزد و چشم‌ها به تماشای باران ظهور بنشیند و اكنون ای پیام همه رنگ‌های روشن، از گل زیبای باغ عدالت كه ما با تمام وجودمان در انتظار دیدارت هستیم، ای سكوت و وقار زیبای شب‌ها! ای درخشش ماه و ستاره‌ها كه خود وعده داده‌ای می‌آیی، بیا و عهدی را كه با ما بستی به جا آور، ما هنوز سر همان كوچه سبز كه به انتظار ختم می‌شود ایستاده‌ایم و بی‌قرارتر از همیشه ندای انتظار سر داده‌ایم. خدایا، شب یلدای هجران را به یمن ظهور ماه كاملش كوتاه كن و به ما توفیق ده تا طلوع جمالش را از نزدیك ببینیم.

بخش مهدویت تبیان


منبع:

مجله امان شماره 12

حمیده‌ دانشجو

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.