تبیان، دستیار زندگی
تدوین از جمله مولفه های سینماست ، که به طور شایسته به آن پرداخته نمی شود. نقش تدوین هم در موقع ساخت فیلم ها مورد بی توجهی قرار می گیرد و هم این که در نقد ها یا تحلیل های فیلم آن طور که باید به آن پرداخته نمی شود. تدوین کارگردانی دوباره ی فیلم است
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : مجتبی شاعری
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خلاصی از مخمصه ی کارگردانی


تدوین از جمله مولفه های سینماست که به طور شایسته به آن پرداخته نمی شود. نقش تدوین  هم  در موقع ساخت فیلم ها مورد بی توجهی قرار می گیرد و هم این که در نقد ها یا تحلیل های فیلم آن طور که باید به آن پرداخته نمی شود. تدوین کارگردانی دوباره ی فیلم است.

خلاصی از مخمصه ی کارگردانی

بخش سینمایی یک فیلم حادثه ای را، صحنه های زد و خورد، تعقیب و گریز، انفجار، تصادف، ترور، .......... نمی سازد. آن چه در مفهوم سینمایی از نگاه تصویرشناسی برای یک فیلم حادثه ای شرط لازم به شمار می آید، تدوین است. دقیقاً همین جاست که تفاوت تدوین و مونتاژ مشخص می شود. در یک فیلم حادثه ای یا در روند حادثه ای پر کنش و واکنش هر ژانر دیگری، برای نمایشی کردن تعلیق،  ناگزیر از تدوین مناسب هستیم و اتفاقاً کسی که پشت میز تدوین می نشیند،  تفاوت سرهم کردن نماها و تصاویر (مونتاژ) را با مفهوم هنری آن (تدوین)، لمس می کند.

البته برای ساختن یک فیلم حادثه ای، کارگردانی دقیق و فیلم برداری مناسب ضروری است. خصوصاً این که فیلم نامه نویس ملزم به توضیح صحنه به مفهومی که مثلاً در یک نمایش نامه وجود دارد، نخواهد بود و دیدگاه کارگردان در موقع بازخوانی فیلم نامه، تهیه ی story board و دکوپاژ درست، اولویت ابتدایی است. اما کارگردان می تواند صحنه هایی را سامان دهد ، که قوانین سینما در آن لحاظ شود، اما با یک تدوین نابه جا، همان تصاویر بی مایه و بی جان نمایش می شوند. برعکس این شرایط هم متصور است. این که در موقع کارگردانی و فیلم برداری، اصول به شیوه ای خلاقانه شکل نگیرند، اما تنوع تصاویر و نماها، به شیوه ای باشد، که در اصطلاح دست تدوین گر برای ترتیب و توالی صحنه ها باز باشد.

اصطلاح تدوین ترجمه ی edit است. edit در معنای واژه ای آن ویرایش است و این نوع گرته برداری از کلمه ی edit شاید به اشتباه انداختن، سینماگر نوآموز فارسی زبان باشد. تدوین گر، علاوه بر تکنیکی که از مونتاژ می داند،  باید اصلاحگر فیلم نامه باشد. فیلم نامه، مصالح خام یک فیلم است. ممکن است فیلم نامه نویس یک داستان ذهنی را در شکلی تصویری و نمایشی نوشته باشد. داستانی که در ماهیت اصلاً قابلیت تصویر شدن را نداشته باشد. اما تدوین گر می تواند با توجه به نشانه شناسی های تصویری که می شناسد ، همان مفهوم ذهنی ،  که فقط در روایت یک رمان به تفهیم مخاطب می رسد را در مفهوم سینمایی منتقل کند.

به کتابفروشی بروید و از میان فیلم نامه هایی که در قفسه ی کتابفروشی وجود دارد، یکی را انتخاب کنید. با این شرط که قبلاً فیلم را ندیده باشید و فیلم نامه برای شما در حکم مصالح خام ساخت فیلم باشد. فیلم نامه را دو یا سه بار بخوانید و حسّ و سبک فیلم نامه را در وجود خودتان جست و جو کنید. بعد یکی از سکانس ها را انتخاب کنید و با توجه به همان حس و سبک story board آن را ترسیم کنید

با توجه به معنای ریشه ای editor و وظیفه ویراستاری اش، نقش تدوین گر به عنوان کارگردان دوم یک فیلم هم مشخص می شود،  که لازمه ی کارگردانی دوباره تصاویری است که کارگردان اصلی اثر، در موقع فیلم برداری گرفته است.  شاید تشریح این مفهوم، در یک کارگاه آموزشی بهتر تبیین شود. ولی برای درک آن می توانید به شیوه ی زیر عمل کنید:

به کتابفروشی بروید و از میان فیلم نامه هایی که در قفسه ی کتابفروشی وجود دارد، یکی را انتخاب کنید. با این شرط که قبلاً فیلم را ندیده باشید و فیلم نامه برای شما در حکم مصالح خام ساخت فیلم باشد. فیلم نامه را دو یا سه بار بخوانید و حسّ و سبک فیلم نامه را در وجود خودتان جست و جو کنید. بعد یکی از سکانس ها را انتخاب کنید و با توجه به همان حس و سبک story board آن را ترسیم کنید. دکوپاژی که نقصی به آن نباشد.

حالا زمان این رسیده که فیلم را ببنید. فیلم را ببینید و دکوپاژ خودتان را با دکوپاژ فیلم اصلی مقایسه کنید. آن موقع لزوم نماهایی که شاید در روند روایت داستان نبوده است را بر خود ضروری می دانید. نماهایی که شاید در موقع دکوپاژ لازم به نظر نمی رسیدند، اما اسباب مناسبی خواهند بود که تدوین گر در موقع ویرایش صحنه ها از آن استفاده کند. از نمونه های تدوین که جایگاه آموزش هم داشته باشند به فیلم های بسیاری می توان اشاره کرد. فیلم های حادثه ای که هنر تدوین گر را بیش از فیلم های دیگر نشان دهند. شاید خوانندگان این چند سطر دسترسی آسان به رزمناو پوتمکین نداشته باشند. اما دشمن پشت دروازه های شهر را می توانند ببینند.

دشمن پشت دروازه های شهر فیلم تمام عیار جنگی با صحنه های فاخر و عظیمی است که بدون در نظر گرفتن عنصر تدوین در پلان های مجزا هم مفهوم حادثه ای بودن را تداعی می کند. اما به صحنه ای توجه کنید که انفجارهای مهیب و خیل سربازان و اسکادران ها هوایی در آن نیست. صحنه ای که واسیلی و دوست تک تیراندازش در پی فریب سرگرد کانیک هستند اما خود به حیله ی سرگرد کانیک گرفتار می شوند. ذهنیت نویسنده و کارگردانی ستودنی است اما تدوین اشتباه می توانست تمامی ارزش این صحنه را از بین ببرد.

مجتبی شاعری

بخش سینما و تلویزیون تبیان