تبیان، دستیار زندگی
«شاه بی‌شین» رمانی است درباره زندگی محمدرضا پهلوی، آخرین پادشاه پهلوی. قصه این رمان از بیماری شاه آغاز می‌شود و سپس با نگاهی به گذشته، از کودکی تا لحظه مرگ محمدرضا را روایت می‌کند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کودکی و مرگ محمدرضا پهلوی


«شاه بی‌شین» رمانی است درباره زندگی محمدرضا پهلوی، آخرین پادشاه پهلوی. قصه این رمان از بیماری شاه آغاز می‌شود و سپس با نگاهی به گذشته، از کودکی تا لحظه مرگ محمدرضا را روایت می‌کند.

شاه بی‌شین

پس از استقبال خوبِ خوانندگانِ ایرانی از کتاب «شاه بی‌شین»، بخش عمده‌ای از این رمان به زبان روسی ترجمه و در یکی از نشریات معتبر مسکو به چاپ رسید. نزدیک به نیمی از رمان «شاه بی‌شین» را الکساندر آندروشکین به روسی برگردانده و در مجلة «ادبیات خارجی» به چاپ رسانده است. ترجمه روسی «شاه بی‌شین» در شماره اکتبر 2012 این مجله در صفحات 3 تا 143 منتشر شده‌ است. مجله «ادبیات خارجی» نزدیک به پنجاه سال قدمت دارد و از بیست سال پیش به این سو آثاری از ادبیات مهم جهان را به روسی ترجمه و منتشر کرده است.

«شاه بی‌شین» رمانی است درباره زندگی محمدرضا پهلوی، آخرین پادشاه پهلوی. قصه این رمان از بیماری شاه آغاز می‌شود و سپس با نگاهی به گذشته، از کودکی تا لحظه مرگ محمدرضا را روایت می‌کند. راوی این اثر داستانی از زاویه دوم شخص به روایت داستان می‌پردازد و از همان ابتدا یکسان‌انگاری بین مخاطب و فضای داستان ایجاد می‌شود. «شاه بی‌شین» در دومین دوره جشنواره داستان انقلاب رتبة اول جشنواره را به خود اختصاص داد و در یازدهمین دوره جشنواره شهید غنی‌پور کتاب برگزیده سال شد.

نویسنده در این رمان تلاش کرده تا با روایت ماجراها از نگاه شاه و با این ترفند، روایت‌هایی نو و گیرا و بکر، ارائه دهد البته بخش‌هایی از رمان، کاملا شخصی است و از نگاه سوم شخص، روایت می‌شود؛ این بخش ها، در فضای خانواده‌ای شهرستانی می‌گذرد و تا اندازه‌ای روایتگر زندگی نویسنده و خانواده‌اش است. در سایر بخش‌ها، داستان، منطبق با نگاه و موقعیت روانی شاه و همسرش، جریان می‌یابد. داستان از نگاه شاه که در بستر بیماری خوابیده، جریان می‌یابد و این خود، یک موقعیت روانی می‌آفریند.

مزینانی پیش تر درباره رمان گفته بود: هدفم از نوشتن این رمان این نبوده که جریان انقلاب را روایت کنم. البته به اندازه کافی وقایع تاریخی را در نظر داشته ام، اما به عنوان یک داستان نویس، موقعیت های دراماتیک، برایم بسیار مهم تر از موقعیت های تاریخی بوده است. چون از دل همین موقعیت هاست که داستان خلق می شود.

داستان از جایی شروع می‌شود که شاه ایران در اتاق عمل، زیر تیغ جراحان، قرار دارد و از کبد و لوزالمعده نمونه‌برداری می‌شود. سرطان در ناحیه شکم پیش‌رفته و قسمت‌های زیادی را گرفته است. حالا زندگی محمدرضا پهلوی از آغاز تا آن لحظه بازگو می‌شود. از زمانی که کودک است و شاهد خروج پادشاهان قاجار از قصرهایشان و جانشین شدن پدرش، رضاشاه، و بقیه اعضای خانواده در این قصرهاست.

نویسنده در این رمان تلاش کرده تا با روایت ماجراها از نگاه شاه و با این ترفند، روایت‌هایی نو و گیرا و بکر، ارائه دهد البته بخش‌هایی از رمان، کاملا شخصی است و از نگاه سوم شخص، روایت می‌شود؛ این بخش ها، در فضای خانواده‌ای شهرستانی می‌گذرد و تا اندازه‌ای روایتگر زندگی نویسنده و خانواده‌اش است.

پدرش او را برای ادامه تحصیل به سوئیس می‌فرستد تا وقتی جانشین او و شاه ایران می‌شود تحصیلات و تربیت اروپایی داشته باشد. بعد از پایان تحصیلات با فوزیه، که خواهر پادشاه مصر است، ازدواج می‌کند و فوزیه به جای پسری که بتواند وارث تاج و تخت باشد شهناز را به دنیا می‌آورد. وقتی رضاشاه تبعید می‌شود، خواهر همزاد شاه ـ اطراف ـ در امور مملکت دخالت می‌کند. فوزیه از این آشفتگی‌ها خسته می‌شود و به مصر می‌رود و دیگر برنمی‌گردد. خواهر بزرگ شاه، ثریا، دختر دو رگه بختیاری ـ آلمانی را به شاه معرفی می‌کند. مراسم ازدواج برپا می‌شود. ولی ثریا نازاست و شاه طلاقش می‌دهد. دخالت خارجی‌ها خصوصاً آمریکا در مسائل ایران شاه را مردد می‌کند؛ اما چاره‌ای جز همکاری ندارد. شاه در خانة دخترش، شهناز، فرح را می‌بیند و از او خواستگاری و با او ازدواج می‌کند و صاحب چهار فرزند می‌شود فرح در بسیاری از امور اجتماعی و فرهنگی و سیاسی فعالیت می‌کند. مسائل و مشکلات داخلی و خارجی کشور، ارتباط با کشورهای خارجی، دخالت بیگانگان، بیشتر شدن ناآرامی‌ها، گسترده شدن اعتراضات، ایجاد مقدمات انقلاب در این رمان به ترتیب بیان می‌شود؛ فرار شاه و خانواده‌اش از ایران، پیروزی انقلاب در ایران، بیماری شاه، مرگ او، و پایان رمان...

بخش از رمان

بخشی از این رمان که تا کنون توسط انتشارات سوره مهر چندین بار تجدید چاپ شده را می‌خوانیم: «تنها نشسته‌ای و به تلویزیون نگاه می‌کنی. شهبانو، بچه‌ها را برده باغ وحش تا چند ساعتی را کنار آنها بگذراند. بیشتر کانال‌های تلویزیونی از گروگانگیری کارکنان سفارت آمریکا در تهران به دست دانشجوها حرف می‌زنند. این جوانان، خودشان را «دانشجویان انقلابی پیرو خط امام» نامیده‌اند. ناز شستی که آنها به آمریکایی‌ها نشان داده‌اند تا اندازه‌ای دل تو را هم خنک کرده است. بارها از این آمریکایی‌های کودن خواسته بودی که تکلیف خود را با قضایای ایران روشن کنند یا رومی روم یا زنگی زنگ! ولی آنها گوش نکردند که نکردند تا این بلا به سرشان آمد. یکباره روی تخت وا می‌روی، دانشجوها می‌گویند تا آمریکایی‌ها شاه خائن را تحویل ندهند، گروگان‌ها را رها نمی‌کنند، نگرانی‌ و اضطراب به تمام وجودت چنگ می‌اندازد...»

بخش کتاب و کتابخوانی تبیان


منبع: سوره مهر