تبیان، دستیار زندگی
ببه راستی، ما را چه شده است که یکی از بی فرهنگ ترین مردم دنیا در رانندگی از آب درآمده ایم، در کشوری که بالاترین کشته را در تصادفات می‌دهد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

وقتی آبروی ایرانی به حراج می رود


به راستی، ما را چه شده است که بالاترین کشته را در تصادفات می‌دهیم و در عین حال یک کارخانه خودروسازی اجازه می‌یابد که پرفروشترین و  آسیب پذیرترین خودرو کشور را بدون کیسه هوا و ABS و لوازم ایمنی دیگر روانه بازار کند. این نشان می‌دهد که رانندگی و کشته هایش، هنوز برای برخی سیاستگذاران تبدیل به یک دغدغه اساسی نشده است.


وقتی خودرو، تلفن همراه راننده را قفل می‌كند!

شوخی نیست که یک ملت هر ساله، نزدیک سی هزار نفر از افراد خود را کشته یا مجروح کند، چون دارد به سر کار، مهمانی، خرید و یا مسافرت می‌رود. تنها در دوران پس از انقلاب، دست کم هفتصد هزار قبر برای کشته‌های رانندگی حفر شده و دست کم پانزده میلیون نفر مجروح شده‌اند که شماری از آنان باید باقی عمر را بر روی تخت و یا ویلچر بگذرانند...

به راستی ما را چه شده است که یکی از بی فرهنگ ترین مردم دنیا در رانندگی از آب درآمده ایم، به گونه ای که در کنار معرفی جاذبه‌های گردشگری در ایران، «هشدار جدی نسبت به رانندگی خطرناک ایرانیان» یکی از بخش‌های جدایی ناپذیر کتابچه‌های راهنمای جهانگردان است؟ مگر ما چگونه رانندگی می‌کنیم که فیلم رانندگی و نیز نحوه عبور عابران در ایران، تبدیل به یکی از انواع کلیپ های پربیننده و خنده‌دار در اینترنت با صدها هزار بیننده شده و آبروی «ایرانی» را یکجا به حراج گذاشته‌ایم؟ هر چه هست ما اصلاح ناشدنی نیستیم، وگرنه ایستادن خودروها در پشت خط عابر پیاده و نیز بستن کمربند ایمنی، امروز در میان ما فراگیر نشده بود...

اگر منصفانه به فرهنگ رانندگی در کشورمان نگاه کنیم، نقاط ضعف و کاستی‌های بسیاری می‌بینیم. بسیاری از ما تجربیات شگفت‌آور و حتی ناخوشایندی در این زمینه داریم. «سوری» کارمند، در همین باره می‌گوید: چند هفته پیش که از میهمانی برمی‌گشتیم در تاریکی شب، نور کمرنگی را در خودرویی که به سرعت حرکت می‌کرد دیدم. با نزدیک شدن به خودرو، متوجه شدم دو سرنشین جوان آن در حال تماشای تصاویر موبایل یکدیگرند بدون اینکه توجه کنند این کار آنها برای دیگران چقدر خطرناک است.

«س- سعادتی» که بیش از ده سال است گواهینامه گرفته نیز می‌گوید: به دلیل نا‌بسامانی در رفتارهای ترافیکی، علاقه‌ای به رانندگی ندارم. زیرا متاسفانه کمتر روزی است که تصادفی را در خیابان‌ها نبینم. او با ناراحتی ادامه می‌دهد: در حال حاضر حتی اگر مسافر خودرویی هم باشم، باز هم دچار استرس می‌شوم و مدام تاکید می‌کنم، آهسته‌تر بروید! زیرا بار‌ها شاهد بوده‌ام برخی رانندگان فقط برای چند دقیقه زودنر رسیدن چه حوادثی را رقم زده‌اند. وی اضافه می‌کند: مدتی پیش، در یکی از بلوارهای پرتردد شهر، راننده‌ای را دیدم که با یک دست تلفن همراه و با دست دیگر سیگارش را گرفته بود. تعجب کردم که چطور رانندگی می‌کند و فرمان خودرویش را حرکت می‌دهد.

به راستی ما را چه شده است که یکی از بی فرهنگ ترین مردم دنیا در رانندگی از آب درآمده ایم، به گونه ای که در کنار معرفی جاذبه‌های گردشگری در ایران، «هشدار جدی نسبت به رانندگی خطرناک ایرانیان» یکی از بخش‌های جدایی ناپذیر کتابچه‌های راهنمای جهانگردان است؟

هم مردم مقصرند، هم مسۆولان

گرچه چند سالی است سعی می‌شود با فرهنگسازی به اصلاح رفتارهای نادرست ترافیکی پرداخته شود، اما این مقوله همچنان گره کوری در فرهنگ شهروندی ما محسوب می‌شود.نکته‌ای که رهبر انقلاب نیز اخیراً به آن اشاره کرده‌اند. اما براستی چرا باید اینطور باشد؟

دکتر «حامد بخشی» پژوهشگر اجتماعی با تاکید بر این مساله می‌گوید: در خصوص فرهنگ ترافیکی می‌توان به دو فرضیه در زمینه علل بروز ناهنجاری‌ها و تخلفات اشاره کرد. نخست نظریه تأخر فرهنگی که بر اساس آن، به هنگام ورود فناوری‌ها به جوامع، عناصر مادی آن سریعتر از عناصر غیرمادی، پذیرفته می‌شوند و گسترش پیدا می‌کنند. به این ترتیب، با رواج فرهنگ استفاده از خودرو، مردم به استفاده از آن رغبت نشان داده و این مساله را پذیرفته‌اند، اما فرهنگ استفاده از آن چندان گسترش نداشته است. از این رو، برای رفع این معضل باید با استفاده از ابزارهای فرهنگی، رفتار و آداب ترافیکی را در جامعه اصلاح کرد.

تصادف

بنا بر نظریه دیگر که یک جامعه‌شناس به نام مرتون درباره بروز ناهنجاری‌ها مطرح می‌کند، به دلیل آنکه وسایل مشروع برای رسیدن به هدف در دسترس افراد نیست، آنها اقدام به بروز رفتارهای نابهنجار می‌کنند. به این ترتیب، وقتی در جامعه ما قوانین و ابزار اجرای قوانین ترافیکی مناسب نیست، جرایم رانندگی نیز وجود دارد. برای نمونه، با وجود تغییراتی که بر روی سیستم ترمز و امکانات فنی خودرو‌ها صورت گرفته، هنوز هم براساس قوانین 50 سال پیش، در بسیاری از جاده‌ها تابلوهای سرعت به سرعت مجاز 30 تا 40 کیلومتر اشاره می‌کنند که با توجه به شرایط امروز رعایت نمی‌شود. یا در مراکز عمده خرید شهری با وجود تراکم ترافیکی، پارکینگی وجود ندارد و تابلوی حمل با خودرو نیز دیده می‌شود! اینگونه، شهروندان از قوانین رانندگی تخطی و به این رویه عادت می‌کنند. بنابراین با گسترش ابزار مناسب می‌توان مانع بروز ناهنجاری‌ها شد. یک شهروند نیز دراین باره معتقد است که علاوه بر مردم، نهاد‌ها نیز در این زمینه بی‌تقصیر نیستند. چنانکه اگر نگاهی به خیابان‌ها بیندازیم، بسیاری از آن‌ها، دارای خط‌کشی مناسب و علایم رانندگی ضروری نیستند. برای نمونه، برخی چهارراه‌ها ثانیه‌شمار دارند برخی‌ ندارند. همچنین در خیابانهای اطراف بیمارستان‌ها، پارکینگ مناسبی نمی‌بینیم. در حالی که می‌توان از پارکینگهای مکانیزه در همین محل‌ها استفاده کرد.

تصادف

خیابان به جای پیست اتومبیلرانی

خودروی چندان استخوان‌داری نیست. یک پراید معمولی است اما به شدت ویراژ می‌رود. راننده تاکسی که به سرعت و حرکات عجیب خودرو مشکوک شده خودش را به کنارش می‌رساند. مرد جوان سرش پایین است که ناگهان بار دیگر پراید از زمین کنده می‌شود. چند متر بیشتر به چهارراهی پرترافیک نمانده. راننده تاکسی شانه به شانه پراید می‌شود و بوق می‌زند. مرد جوان سرش را بلند می‌کند و با افتخار گوشی تلفن همراهش را نشان می‌دهد.

«بخشی» دکترای جامعه‌شناسی توسعه می‌گوید: گرچه برخی رفتارهای ترافیکی به دلیل فرهنگسازی به خصوص در یک دهه اخیر اصلاح شده، اما از آنجا که در روند جامعه‌پذیری نسل جوان، بی‌توجهی به قوانین رانندگی وجود داشته است این گروه با همین فرهنگ رشد کرده‌اند. این در حالی است که وجود فناوریهای نوین مانند تلفن همراه نیز در بروز خلافهای رانندگی مۆثر است. نکته دیگر اینکه، جوانان به دلیل نبود مکانهای مناسب مانند پیستهای اتومبیلرانی به باز تعریف فضا‌ها پرداخته و براساس نیاز خود از خیابان‌ها برای نشان دادن برتری و تخلیه انرژی و شور جوانی‌شان استفاده می‌کنند.

به تازگی رئیس مرکز مدیریت حوادث و فوریتهای پزشکی، هزینه حوادث ترافیکی در کشورمان را معادل 10 برابر بودجه ساخت و نگهداری راه‌ها دانسته و گفته است: هزینه وارد بر بخش سلامت جامعه 7/67 درصد کل هزینه تصادفات است که 7/4 درصد تولید ناخالص ملی است.

خشت‌های اول را محکم بگذاریم

براساس آمارموجود، 70 درصد سوانح رانندگی مربوط به زیر 25 ساله‌ها می‌شود. این درحالی است که این گروه جزو نیروهای مولد هستند و سلامت آنها در چرخه توسعه کشور تاثیرگذار است. از این‌رو، بی‌توجهی به امنیت این گروه می‌تواند هزینه‌های گزافی را به جامعه تحمیل کند. چنانکه به تازگی رئیس مرکز مدیریت حوادث و فوریتهای پزشکی، هزینه حوادث ترافیکی در کشورمان را معادل 10 برابر بودجه ساخت و نگهداری راه‌ها دانسته و گفته است: هزینه وارد بر بخش سلامت جامعه 7/67 درصد کل هزینه تصادفات است که 7/4 درصد تولید ناخالص ملی است. به دلیل اهمیت این امر بسیاری از کشور‌ها، بر آموزش و هدایت گروههای سنی جوان‌تر تاکید دارند. جالب اینجاست که حتی شرکتهای خودروسازی نیز در این زمینه مشارکت جدی داشته‌اند. چنانکه شرکت هوندا در قالب «کاروان ایمنی ترافیک» به آموزش کودکان پیش‌دبستانی پرداخته است. این برنامه از سال 1999 در مناطق مختلف توکیو آغاز شد و در سال 2008 این کاروان به 641 مدرسه پیش دبستانی در سراسر ژاپن رفته و با بهره‌گیری از بازی و نمایش، کودکان را با مسایل فرهنگ ترافیکی آشنا کرده است. اما خوب متأسفانه در کشور ما انجام چنین حرکتهایی از سوی خودروسازانی که محصولاتشان هزار و یک عیب و علت دارد که پاسخگوی هیچکدام هم نیستند، بیشتر به خیالپردازی شبیه است!

فرآوری: نسرین صفری

بخش اجتماعی تبیان


منابع: ایسنا/ تابناک

مطالب مرتبط

شهروندان چه رنگی بپوشند خوبه؟

پرخاشگرترین شهر کدام است ؟

اموات تهرانی روی زمین می‌مانند