تبیان، دستیار زندگی
هنر اقوام پارت، که در ایران با نام هنر اشکانی شناخته می شود، به دلیل تاثیرگذاری فراوان در شکل گیری هنر ساسانی و تصویرگری دوران اسلامی از اهمیتی خاص برخوردار است. در این نوشتار می توانید با هنر دوران اشکانی آشنا شوید.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

هنر اشکانیان


هنر اقوام پارت، که در ایران با نام هنر اشکانی شناخته می شود، به دلیل تاثیرگذاری فراوان در شکل گیری هنر ساسانی و تصویرگری دوران اسلامی از اهمیتی خاص برخوردار است. در این نوشتار می توانید با هنر دوران اشکانی آشنا شوید.

هنر اشکانیان

"پارت" عنوان یکی از اقوام ایرانی است که محل استقرار آن در شمال شرقی ایران بوده است. نام" پرثوه"(1) برای نخستین بار در کتیبه ی بیستون و نقش رستم آمده است. در زمان هخامنشیان ایالت پارت را "پارنس"(2) می خواندند که یکی از ایالات ساتراپ نشین به شمار می رفته است. عده ای پارت ها را قومی سکایی می دانند در صورتی که زبان آنها گواه ایرانی بودند این قوم است(3). پارتیان که قومی چادرنشین و بیابانگرد بودند توانستند کمی بیش از پنج سده بر سرزمین ایران حکمرانی کنند.(4)

در بین عناصر موجود در هنر اشکانی، می توان عناصر هلنی و هخامنشی را بازشناخت. به عنوان مثال می توان می توان به پیکره "آفرودیت"(5) ،با سبک و موضوع یونانی، و پیکره ی اسب بالدار و شیر دال ، با سبک و موضوع هخامنشی، بر روی ساغرهای عاجی شهر نسا اشاره کرد.

نقاشی دیواری در زمان اشکانیان توسعه بسیار یافته بود تا آنجا که دانشمندان عقیده داردند که یکنواخنی نقوش برجسته این زمان ممکن است انعکاسی از نفوذ نقاشی در آن باشد. نقاشی دیواری و گچبری رنگی از هنرهای رایج در دوره ی هخامنشی بودند. محتملا اسلوب دیوارنگاری از غرب بود و در این جا با گچبری تلفیق یافته بود. نقاشان پارتی دیوارها و سقفها را با تصاویر مذهبی یا دنیوی می آراستند. اما یک سبک واحد را درنقاشی های پراکنده ی منسوب به این عصر نمی توان یافت. اگر در نظر داشته باشیم که امپراتوری اشکانی هرگز از وحدت فرهنگی کامل برخوردار نشد، گوناگونی سبک، چه در نقاشی و چه در هنرهای دیگر توجیه ناپذیر خواهد بود. در واقع نقاشی های پارتی بیشتر از این جهت حائز اهمیتند که ریشه ی سنت های نقاشی بعد از اسلام را در آن ها می توان یافت.

در بین عناصر موجود در هنر اشکانی، می توان عناصر هلنی و هخامنشی را بازشناخت. به عنوان مثال می توان می توان به پیکره "آفرودیت"(5) ،با سبک و موضوع یونانی، و پیکره ی اسب بالدار و شیر دال ، با سبک و موضوع هخامنشی، بر روی ساغرهای عاجی شهر نسا اشاره کرد.

تمام رخ نمایی، خشکی و صلابت چهره ها و پرداخت به جزئیات جامه ها و جواهرات از خصوصیات هنر اشکانی است. تمام رخ نمایی با نگاهی خیره به سوی مقابل، شگردی برای ابهت بخشیدن هرچه بیشتر به صاحب تمثال بوده است. در تمام نقوش یافته شده از عهد ساسانی تداوم طبیعت گریزی در طرح ها به چشم می خورد و وجه تفاوت عمده با هنر یونان به حساب می آید.(6)

هنر اشکانیان

در جنوب شرقی ایران، مشرف به دشت سیستان در کوه خواجه(7) آثاری از نقاشی های دیواری متعلق به زمان اشکانیان پیدا شده است. این نقاشی ها که دیوارهای تالار بزرگ کاخ را تزیین می کرده است، مربوط به سده ی نخستین میلادی است. در این نقوش خدایان که بخشی از پیکر هر یک از آن ها پشت پیکر خدای دیگر قرار گرفته است، همه به صورت تمام رخ نقاشی شده اند . شایان ذکر است که در این دوره بر خلاف دوران گذشته که اشخاص را نیم رخ  نشان می دادن، نقش های تمام رخ در هنر اشکانی ظاهر شد. روی دیوار بالای آن، نقشی از پادشاه و همسر او دیده می شود. شاه در این نقاشی بازویش را به گردن همسرش حلقه زده است. پیرامون پنجره های تالار، افرادی را بر حسب پایه و مقام به تصویر کشیده اند. در این تصاویر مجددا تاثیرات دیگری از هنر یونان به چشم می خورد. این تاثیرات را می توان در تنوع رنگ ها بازشناخت.در مناظر کاخ لباس خدایان، سونانی و یکی از ان ها کلاه خودی بالدار مانند "هرمس"(8)دارد. کلاه در این تصویر دارای سه بال است که نشانی از ورثرغنه می باشد. یکی دیگر از خدایان، زوبین سه سر پوسیدون (9) را در دست دارد که در این جا جلوه ای از شیوا خدای هندی است. بزرگی هیکل خدایان و نیز چهره های افراد خانواده ی سلطنت همه از هنر هلنی یونانی گرفته شده است و همچنین صورت های نگاشته شده بر سقف نیز به شیوه یونانی هستند.(10)

نقاشی های دیواری مکشوف در مناطق غربی قلمرو اشکانیان، ویژگی های هنر پارتی را به طرز بارزی نشان می دهند. دیوارنگاره های مرسوم به "میترا در نخجیرگاه" در کاوش های شهر باستانی "دورا اُروپوس" در سوریه پیدا شده است که بسیار شرقی تر از نقاشی های کوه خواجه است. طرز نشستن میترا روی اسب، لباس، زین و یزاق اسب، چند گیاه منفرد و نوع حیوانات، خصوصیات ایرانی این طرح را تایید می کند.

در جنوب شرقی ایران، مشرف به دشت سیستان در کوه خواجه(7) آثاری از نقاشی های دیواری متعلق به زمان اشکانیان پیدا شده است. این نقاشی ها که دیوارهای تالار بزرگ کاخ را تزیین می کرده است، مربوط به سده ی نخستین میلادی است. در این نقوش خدایان که بخشی از پیکر هر یک از آن ها پشت پیکر خدای دیگر قرار گرفته است، همه به صورت تمام رخ نقاشی شده اند . شایان ذکر است که در این دوره بر خلاف دوران گذشته که اشخاص را نیم رخ  نشان می دادن، نقش های تمام رخ در هنر اشکانی ظاهر شد.

در نقاشی دیگری ارز دورا اروپوس که به سده ی دوم میلادی تعلق دارد، شکارگر سوار بر اسب به آهوان رمیده تیراندازی می کند و "اروس" در پشت سر او دیده می شود. بر خلاف نقاشی های کوه خواجه، در این نقاشی ها، با موضوعاتی دیرینه در هنر ایران چون شکار و جنگ مواجهیم که شاید نمایش جنگ با اهریمن در هیئت حیوانات بوده است و سنتی پایدار در نقاشی ایرانی، حتی در دوره های بعد به شمار می رود.(11)

بی تردید نقش مایه های پارتی، پس از تثبیت حکومت بیزانس (اوایل سده ی پنجم میلادی) مرجعی برای رجعت هنرمندان بیزانس به گرایش های شرقی بوده است.

پی نوشت:

1- ناحیه ای بین گرگان و کومس که قوم پارت در آن جا سکونت داشته اند.

2- Parnes

3- زبان پارتیان از شاخه های زبان اوستایی و پارسی باستان است.

4- آیت اللهی،ص101.

5- Aphrodite

6- پاکباز، صص23و24

7- از این کوه در شاهنامه به نام کوه سپند یاد شده است.

8- خدای سپیده دم در یونان باستان

9- خدای دریاها در اساطیر یونانای

10- مصلی، صص4-24

11- پاکباز،ص24

 سمیه رمضان ماهی

بخش هنری تبیان


منبع:

پاکباز، رویین،/ نقاشی ایران

مصلی، معصومه،/ هنر معماری و تزینات کوه خواجه

مصاحب، غلامحسین،/ دایره المعارف فارسی

اکبری، تیمور و پوریا کاشانی/ تاریخ هنر نقاشی و مینیاتور در ایران

هرمان، جورجینا،/ تجدید حیات هنر و تمدن در ایران باستان