تبیان، دستیار زندگی
عبادت خضوع و ذلتی است که دلالت بر بالاترین تعظیم نمایدو تنها کسی مستحق آن است که نعمتهای اصلی مانند آفریدن، حیات،قدرت ادراک،شهوت،به دست او بوده و تفضلی از طرف او باشد و کسی جز خداوند قدرت بر اینها ندارد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : حامد حسینی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

هرگونه خضوع عبادت است؟

وهابیت


در نوشتار پیشین به این نکته اشاره شد که علمای وهابی با کلی گویی مفهوم عبادت را در هاله ای از ابهام قرار داده و تعریف روشنی از آنرا در گفتار و یا نوشته جات خود ارائه نمی دهند. اگر چه مفهوم بسیط و گسترده عبادت را همگان درک می کنند ولیکن علمای وهابی در تبیین حدود و قصور آن دچار خطا و لغزش شدند. اینکه آیا لفظ عبادت به معنای هر گونه کرنش و خضوع و احترام است یا صرفا به تقدیس و تنزیه خدای متعال خلاصه می شود مطلبی است که به دنبال تبیین آن هستیم.

مفهوم عبادت

با مراجعه به کتابهای لغت در می یابیم که عبادت معنای وسیع و گسترده ای را در بر دارد و برداشتهای متفاوتی را از این معانی می توان استخراج نمود.

راغب اصفهانی در مفردات می‏نویسد: عبودیت، اعلام کوچکی است. عبادت، در این معنا، از عبودیت رساتر است. 1

در صحاح‏اللغه آمده است: اصل عبودیت، خضوع و مسکنت است. عبادت همان طاعت است. تعبید یعنی کوچک شمردن؛ مثلاً گفته می‏شود: راه مُعَبَّد و شتر معبّد؛ یعنی قطران قیر مالیده، نرم و هموار شده است. 2

ابن‏منظور در معنای عبادت می‏نویسد: اساس عبادت، خضوع و تذلل است. 3

در اقرب‏الموارد نیز آمده است: عبودیت، اطاعت کردن و خاضع شدن و خدمت کردن است. 4

علما و اندیشمندان مسلمان نیز تعابیر مختلفی را از عبادت بیان نموده اند که این تعاریف صرفا به معنای اظهار خضوع و کرنش و عبادت نیست. از اینرو طریحی عبادت را اطاعت از دستورات الهی دانسته و می گوید: «عبادت در اصطلاح عبارت است از مواظبت بر انجام آنچه خداوند به آن دستور داده است» 5 بر اساس این تعریف هیچ ارتباطی بین معنای لغوی و اصطلاحی عبادت وجود ندارد. چرا که در معنای لغوی عبادت بیشترین تاکید بر خضوع و ذلت بود که در این معنا لحاظ نشده و استحقاق عبادت معبود نیز در نظر گرفته نشده است.

عبادت اگر چه در لغت همان خضوع، فروتنی و اطاعت است. ولی عمل عبادی تنها خضوع و فروتنی و ذلت نیست بلکه چند شرط در تحقق فعل عبادی ضروریست که اگراین چند شرط تحقق پیدا نکند عبادت محقق نمی شود

صدرالمتالهین شیرازی نیز عبادت را اینگونه تعریف می کند:

«عبادت خضوع و ذلتی است که دلالت بر بالاترین تعظیم نمایدو تنها کسی مستحق آن است که نعمتهای اصلی مانند آفریدن، حیات،قدرت ادراک، شهوت، به دست او بوده و تفضلی از طرف او باشد و کسی جز خداوند قدرت بر اینها ندارد.»

به همین جهت عبادت اختصاص به خدای متعال داشته و بر غیر او جایز نیست. اما اطاعت کردن عبادت نیست و لذا برای فرزند یا همسر یا رعیت خوبست که از پدر یا همسر یا سلطان اطاعت نمایند. بنابر این آنانکه عبادت را به اطاعت تفسیر کرده اند، دچار اشتباه شده اند چون اطاعت به معنای انجام فرمان است، ولی عبادت یعنی نهایت ذلت، و لذا کسی که سخن مولای خود را انجام می دهد، او را اطاعت کرده است ولی عبادت ننموده است، و برعکس کفار که بتهای خود را پرستش می کنند، آنها را اطاعت نمی کنند. زیرا بت دستور و امر و نهی ندارد تا کسی او را اطاعت کند»6

واژه عبادت در قرآن

واژه عبادت در قرآن کریم نیز در معانی گوناگون استعمال شده، وعمدتا  به سه معنا آمده است:

1. اطاعت و فرمان‏برداری؛ چنان‏که در قرآن آمده است: «أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ.» 7 ای فرزندان آدم آیا با شما عهد نکردیم که شیطان را اطاعت نکنید، بدرستیکه او دشمنی آشکار برای شماست.

این آیه شریفه خطاب به مومنین و ایمان آورندگان است و طبیعی است کسی که به پروردگار ایمان دارد، شیطان را پرستش نمی کند چه بسا گاهی در برخی رفتارها دچار لغزش شده و وسوسه های او را اطاعت کند.

2. خضوع و تذلل؛ مانند: «فَقالوا اَنُۆمِنُ لِبَشَرَینِ مِثلِنا و قَومُهُما لَنا عـبِدون»8

آیا ما به دو انسان مانند خودمان ایمان بیاوریم در حالیکه فوم آنها بردگان ما هستند.

3. پرستش؛ مانند: «قُل اِنَّما اُمِرتُ اَن اَعبُدَ اللّهَ و لا اُشرِکَ بِهِ.» 9 بگو بر من امر شده تا خدای متعال را بپرستم و بر او شرک نورزم.

عبادت

در مجموع، از سخنان فوق اینگونه استفاده می‏شود که عبادت اگر چه در لغت همان خضوع، فروتنی و اطاعت است. ولی عمل عبادی تنها خضوع و فروتنی و ذلت نیست بلکه چند شرط در تحقق فعل عبادی ضروریست که اگر این چند شرط تحقق پیدا نکند  عبادت محقق نمی شود. اول اینکه عمل عبادی باید همراه با خضوع و خشوع  و ذلت باشد. دوم اینکه آن عمل باید مطابق با شرع و به عبارت دیگر مامور به شرعی باشد و بر طبق آن و به انگیزه آن انجام شود. سوم اینکه همراه با  احساس ذلت و خضوع واعتقاد به خالقیت باشد و چهارم اینکه معبودی را که در حال عبادت است وکیل همه امور خود بداند. و این عمل با نهایت اخلاص از سوی او صادر شود.

بنابر این از تعریف اصطلاحی و شایع میان اندیشمندان اسلامی پایبند بودن به معنای لغوی و توجه نکردن به «نقل» این کلمه از معنای لغوی به اصطلاح شرعی، موجب گمراهی بعضی شده است؛ زیرا یقین داریم که عبادت به معنای لغوی آن، یعنی «خضوع» و «فروتنی» و «تسلیم بودن»، موجب شرک و کفر نمی‏شود، زیرا هر فردی در مقابل فرد دیگر نوعی خضوع و فروتنی دارد. برای مثال، فرزند در برابر پدر تسلیم است. رسولان الهی نیز از پدران خود اطاعت می‏کردند و در برابر آنان تسلیم و خاضع بودند. خداوند در قرآن، اطاعت از پدر و مادر را لازم و واجب دانسته و دستور داده است فرزندان در برابر آنان خاضع و فروتن باشند. بنابراین، واژه «عبادت» در شریعت اسلام به معنای ویژه‏ای به کار رفته و به معانی لغوی اختصاص ندارد؛ مانند کلمه‏های صلوة، زکوة و صیام که در اصطلاح شرع در معانی ویژه‏ای به کار رفته‏اند.

عبادت خضوع و ذلتی است که دلالت بر بالاترین تعظیم نماید و تنها کسی مستحق آن است که نعمتهای اصلی مانند آفریدن، حیات، قدرت ادراک، شهوت، به دست او بوده و تفضلی از طرف او باشد و کسی جز خداوند قدرت بر اینها ندارد

آنچه در این گفتار مهم جلوه می کند تبیین و بررسی منطقی محدوده عبادت است. اگر چه در کتابهای لغت عبادت به خضوع و خشوع تفسیر می شود ولی این یک تفسیر به معنی الاعم است. چرا که همه می دانیم که خضوع  فرزندان در مقابل پدر و مادر و فروتنی شاگرد در مقابل استاد عبادت محسوب نمی شود، چنانکه  خداوند به پیامبر گرامی اسلام صلی‏الله‏علیه‏و‏آله دستور می‏دهد که نسبت به مۆمنان فروتن باشد و بال رحمت بر سر آنان بگسترد: «وَاخْفِضْ جَنَاحَکَ لِمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُۆْمِنِینَ.» 10و به فرزندان دستور می دهد که در برابر والدین نهایت خضوع و خشوع را به کار گیرند.« وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما كَما رَبَّیانی‏ صَغیراً »(و بالهاى تواضع خویش را از محبّت و لطف، در برابر آنان فرود آر! و بگو: پروردگارا! همان‏گونه كه آنها مرا در كوچكى تربیت كردند، مشمول رحمتشان قرار ده! ) 11

بنابر این هر نوع تذلل و فروتنی را نمی توان عبادت نام نهاد. حتی سجده ای را که نهایی ترین حالت خضوع و فروتنی یک موجود امکانی است، در ماجرای سجده فرشتگان بر آدم رانمی توان عبادت آدم به شمار آورد. چرا که خضوع و تذلل بخشی از واقعیت های عبادت را تشکیل می دهد و در کنار آن عنصر مقومی از اعتقاد و باور در قلب و شخص عبادت کننده شکل می گیرد که معبود را رب و یا اله و مدیر و مدبر زندگی خویش دانسته و از این جهت به ستایش او اقدام می کند.

نتیجه

از این سخنان می توان نتیجه گرفت که عبادت شامل هر نوع خضوع، خشوع و تذلل در گفتار یا رفتاردر مقابل شخصی است که اعتقاد به ربوبیت و الوهیت از آن نشات می گیرد. چنین خضوعی هر چقدر هم کمرنگ باشد عبادت به شمار می آید ، ولی صرفا نهایت خضوع و خشوع، هرچقدر هم زیاد باشد عبادت محسوب نمی شود.

پی نوشت ها:

1-راغب اصفهانی، 1392 ق، ص 330

2- جوهری،1399 ق، ج2، ص 503

3- ابن منظور، 1408 ق، ج 9، ص 10

4- شرتونی، 1374، ج 3، ص 461

5- مجمع البحرین ج3 ص 95

6- تفسیر القرآن الکریم ،صدر الدین محمد شیرازی،ج1 ص87

7-  سوره یس آیه 60

8-  سوره مۆمنون آیه 47

9-  سوره رعد آیه 36

10- سوره شعراء آیه 215

11-  سوره اسراء  آیه 24

                                                                                                                                                 سید حامد حسینی

بخش اعتقادات شیعه تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.