تبیان، دستیار زندگی
تمدن هخامنشی، اولین امپراتوری بزرگ در ایران زمین است که همدوره با تمدن یونانی می زیسته است. در این مقاله می توانید با هنرهای تصویری و تزیینی هخامنشیان و تفاوتهای آن با هنر یونای آشنا شوید.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

هنرهای تصویری هخامنشیان


تمدن هخامنشی، اولین امپراتوری بزرگ در ایران زمین است که همدوره با تمدن یونانی می زیسته است. در این مقاله می توانید با هنرهای تصویری و تزیینی هخامنشیان و تفاوتهای آن با هنر یونای آشنا شوید.

هنرهای تصویری هخامنشیان

پارسی ها مردمانی آریایی نژاد بودند که به طور دقیق مشخص نیست از چه زمانی به فلات ایران آمده بودند. برای نخستین بار در سالنامه های آشوری "سلمانسر سوم"(1)  در سال 834 قبل از میلاد نام کشور " پاسورا" در جنوب و جنوب غربی دریاچه ی ارومیه برده شده است. طبق نوشته های هردوت ، هخامنشیان یکی از شش طایفه ی شهرنشین پارسیان موسوم به پارسارگادیان بوده اند که در پارس اقامت داشته اند و سرسلسله ی آنها هخامنش بوده است.(2)

در عهد هخامنشی، تصرفات کوروش و داریوش بزرگ موجب اختلاط سنتها و فرهنگها در گستره ی عظیم سرزمین ایران گردید. تلفیق این هنرها در دربار هخامنشی، هنری را به وجود آورد که از آن به نام "هنر دربار" یاد شده است. این هنر مخلوطی بوده است از دستاوردهای سرزمین هایی چون بابل، آشور، اورارتور، مصر و یونان و نیز سنت های بومی ایرانی که از تمدن عیلام بر جای مانده بود.

هنر هخامنشی بیانگر نخستین سبک منسجم ایرانی بود. می توان ادعا کرد که از این زمان، تاریخ هنر ایران تغییر می کند. این دگرگونی را می توان در تمامی هنرهای آن زمان مشاهده کرد.سبک هنر هخامنشیان کاملا مناسب برای بیان عظمت و اقتدار شاه بوده که به طرز بارزی در معماری و مجسمه سازی آنان جلوه گر  شده است. بدون شک، اسلوب کار و برخی مضامین از بین النهرین برگرفته شده که در ایران با اعتقادات و سلیقه ی هخامنشیان، در هنر تجلی یافته است.

سبک درباری هخامنشیان سبکی یکپارچه است که با وجود وام گرفتن از ملل دیگر، ریتم، تقارن و نظمی برتر از آثار آشوری و مصری دارد و حفظ تناسب و هماهنگی نقوش قابل مقایسه با آثار یونانی است. با این تفاوت که طبق سنت شرقیان در این نقوش از بُعد سوم خبری نیست.

در عهد هخامنشی، تصرفات کوروش و داریوش بزرگ موجب اختلاط سنتها و فرهنگها در گستره ی عظیم سرزمین ایران گردید. تلفیق این هنرها در دربار هخامنشی، هنری را به وجود آورد که از آن به نام "هنر دربار" یاد شده است. این هنر مخلوطی بوده است از دستاوردهای سرزمین هایی چون بابل، آشور، اورارتور، مصر و یونان و نیز سنت های بومی ایرانی که از تمدن عیلام بر جای مانده بود.

هنر هخامنشی به پیروی از سنت های گذشته، روش های چکیده نگاری و نمادپردازی را ادامه داد و  هیچگاه به اصول طبیعت گرایی یونانی روی نیاورد. البته این بدان سبب نبوده است که ایرانیان با هنر یونانی بیگانه بوده اند، چرا که در این دوران سنگ کاران یونانی در خدمت شاهان هخامنشی بوده اند و نیز آثار ساخته شده یونانیان به دربار ایران می رسیده است.

بنابراین عدم تبعیت از سبک های یونانی به دلیل تفاوت در آرمان های این دو قوم بوده است. یونانیان فرد را در محیط طبیعت ترسیم می کردند و هخامنشیان تحت سیطره ی قدرت های آسمانی. در این دوران (تحت فرامین زرتشت)، چند خدایی و ساختن معبد برای آن ها کاملا منسوخ شده بود و بر خلاف هنرهای پیشین با جهان مردگان کاری نداشت و سر و کارش با جهان زندگان بود.(3)

از این دوران نمونه هایی از آجرهای لعابدار در کاخ های آپادانای شوش و تخت جمشید – که به دستور داریوش بزرگ ساخته شده- به دست آمده است. تقریبا با اطمینان می توان گفت که این آجرهای رنگی فقط در چهار گوش بنا استفاده شده است.

هنرهای تصویری هخامنشیان

می توان تصور کرد که بر دیوار تراس های محفوظ از باد و باران و هم چنین بر دیوار های داخلی نقاشی های سرزنده ای وجود داشته است. نقاشی روی دیوار(4) سنت دیرینه ی آشوری هاست(5) و متاسفانه این گونه آثار آسیب پذیری بیشتری دارند و مگر به تصادف بقایایی از آن برجای مانده باشد. قطعات کوچکی از نقاشی دیواری که از پاسارگاد به دست آمده نشان می دهد که هخامنشیان نیز از این هنر برای تزیین بناها استفاده کرده اند. در عمارت خزانه نیز دیوارها و ستون ها و سقف ها به نقاشی های رنگارنگ مزین بوده است.

متاسفانه از چنین تزییناتی در آپادانا چیزی برجای نمانده است(6) و این باید به دلیل همان آتشی باشد که سربازان اسکندر پس از تسخیر شاهنشاهی هخامنشی در تخت جمشید برافروختند. از این روی است که نشانه ای از تزیینات باشکوه تالاربار داریوش نمی یابیم. زیرا فراوانی کاربرد چوب در سقف ها و نیز وسایل تزیینی بسیار تالار، مانند قالی و پرده، طعمه های خوبی برای لهیب آتش بوده است.(7)

به هر ترتیب آثار گوناگونی که در زمان حاضر از هنر دوران هخامنشی بر جای مانده، از انواع هنر فلزکاری تا پارچه بافی، معماری، نقش برجسته و سکه و... نشان می دهد دانش تصویری دوران هخامنشی بسیار پیشرفته بوده و هخامنشیان نه تنها به خوبی از علم کالبدشناسی آگاهی داشتند بلکه با دیدگاه های خاص زیبایی شناسی، توانسته اند به نوعی از انتزاع و دفورماسیون در هنر خویش دست یابند که تا به امروز تازه است و همچنان الهام بخش هنرمندان گرافیست و طراح.

پی نوشت:

1- Salmanassar

2- پاکباز،ص15.

3- همان، صص17-20.

4- Fresco

5- به عنوان مثال می توان به نقاشی های دیواری کاخ تل برسیب و تالار پذیرایی در کاخ K در خورس آباد در دوران امپراتوری آشور اشاره کرد.

6- دلیل این موضوع آن است که در این کاخ آتش سوزی مهیب رخ داد و احتمالا اگر هم چنین آثاری وجود داشت بر اثر آن از بین رفت.

7- کخ،صص103 و104.

سمیه رمضان ماهی

بخش هنری تبیان


منبع:

پاکباز، رویین،/ نقاشی ایران

مجیدزاده، یوسف،/ تاریخ و تمدن بین النهرین

کخ، هاید ماری،/ از زبان داریوش

اکبری، تیمور و پوریا کاشانی/ تاریخ هنر نقاشی و مینیاتور در ایران