تبیان، دستیار زندگی
قرآن کریم، زندگی مؤمن را ساده و به دور از اسراف می‌داند: «وَ الَّذِینَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَ لَمْ یَقْتُرُوا وَ کانَ بَیْنَ ذلِکَ قَواماً» [فرقان / ۶۷]
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

زندگی مورد پسند قرآن کریم


قرآن کریم، زندگی مۆمن را ساده و به دور از اسراف می‌داند: «وَ الَّذِینَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَ لَمْ یَقْتُرُوا وَ کانَ بَیْنَ ذلِکَ قَواماً» [فرقان / 67]


ایمان

مۆمن‌: بلندهمت‌ترین‌ در امور دنیا و آخرت‌

وَمِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَفِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ / 201 : بقره

و برخی‌ از آنان‌ می‌گویند: پروردگارا، در این‌ دنیا به‌ ما نیكی‌ و درآخرت‌ ]نیز[ نیكی‌ عطا كن‌. و ما را از عذاب‌ آتش‌ [دور]نگه‌دار.

ارزش‌ هر انسانی‌ به‌ قدر همت‌ اوست‌: «قَدرُ الرَّجُل‌ِ عَلی‌' قَدرِ هِمَّتِه‌ِ.» ارزش‌ِ همت‌ هر كس‌هم‌ به‌ اندازة‌ ارزش‌ و اهمیت‌ هدفی‌ است‌ كه‌ همتش‌ را برای‌ نیل‌ به‌ آن‌ صرف‌ می‌كند،یعنی‌ هر قدر كه‌ همت‌ شریف‌ و عالی‌ باشد، نه‌ وضیع‌ و دون‌، قیمت‌ و بهای‌ انسان‌ بیشترمی‌شود: «مَن‌ شَرُفَت‌ هِمَّتُه‌ُ عَظُمَت‌ قیمَتُه‌ُ» و «مَن‌ دَنَت‌ هِمَّتُه‌ُ فَلا تَصحَبه‌ُ»، همت‌ رسانندة‌انسان‌ به‌ اهداف‌ بلند است‌، زیرا كه‌:

همت‌ اگر سلسله‌جنبان‌ شود

  مور تواند كه‌ سلیمان‌ شود

و نكتة‌ مهم‌ این‌ است‌ كه‌ نعمت ها تابع‌ همت‌ انسان‌ است‌. «نعمتهایی‌ كه‌ خداوند برای‌بندگان‌ و مخلوقات‌ آماده‌ كرده‌ است‌ به‌ كسی‌ اختصاص‌ ندارد.»

نگفته‌اند باران‌ مال‌ شما،علم‌ مال‌ دیگری‌. قدرت‌ و حكمت‌ مال‌ یك‌ دسته‌ است‌ و دستة‌ دیگر از آن‌ بی‌نصیب‌اند،بهشت‌ مال‌ یك‌ دسته‌ باشد و دسته‌ای‌ دیگر اهل‌ جهنم‌. نعمتهای‌ الهی‌ تخصص‌ واختصاصی‌ ندارد، بلكه‌ تابع‌ همت‌ و لیاقت‌ افراد است‌. بعضی‌ از نفوس‌ بشری‌ لیاقت‌كامل‌ و همت‌ عالی‌ دارند؛ از معارف‌ و اخلاِ اسلام‌، از فقه‌ و معاشرت‌ اسلام‌ استفاده‌می‌كنند، از مادیات‌ هم‌ استفاده‌ می‌كنند. و بعضی‌ از نفوس‌، آن‌ همت‌ عالی‌ و لیاقت‌ كامل‌را ندارند كه‌ از جمیع‌ نعمت های‌ الهی‌ استفاده‌ كنند. اگر استفاده‌ نمی‌كنند منشأ آن‌ این‌نیست‌ كه‌ خدا نعمت‌ را به‌ بعضی‌ اختصاص‌ داده‌ است‌.

نعمتها مثل‌ باران‌ است‌. با وجودباران‌ اگر از زمین‌ گیاه‌ نروید تقصیر باران‌ نیست‌، تقصیر خود زمین‌ است‌. نفوس‌ كامل‌بشری‌ از تمام‌ مادیات‌ و روحانیت‌ استفاده‌ كرده‌اند.

معبود انبیا سلام‌اللّه‌ علیهم‌ اجمعین‌ واولیا و صلحا خدای‌ تعالی‌ بوده‌ است‌. ما هنوز نمی‌دانیم‌ معبودمان‌ كیست‌؟ معبود ماهوی‌' و هوس‌ ماست‌ یا حق‌ تعالی‌؟ ما هوی‌' را پرستش‌ می‌كنیم‌... بركات‌ خدا زیاد است‌.

در این‌ جهان‌ همه‌ چیز هست‌ و هر كس‌ به‌ حسب‌ همت‌ خودش‌ از آن‌ استفاده‌ می‌كند...همت‌ عالی‌ برای‌ انسان‌ مۆثر است‌ و انسان‌ را به‌ چیزهای‌ كم‌ و علم‌ ناچیز قانع‌ نمی‌كند وموقعیت‌ بلندی‌ در دنیا و آخرت‌ نصیب‌ او می‌شود.»

از دیدگاه امام هشتم(علیه السلام) هم كسی كه در مصرف، به خود و خانواده خود سخت می گیرد و در مصرف، خست می ورزد، از جاده مستقیم بیرون است و هم آن که اسراف كرده و زیاده روی می كند

مهمترین فضیلت در زندگی

از فضیلت های مهم اخلاقی، میانه روی در همه كارها به ویژه میانه روی در مصرف است. خداوند در قرآن كریم می فرماید: «واقصد فی مشیك؛ در رفتارت میانه رو باش!» (اسراء : 29) همچنین در آیه ای دیگر می فرماید: «والذین إذا انفقوا لم یسرفوا ولم یقتروا وكان بین ذلك قوامًا و آنان كه چون انفاق می كنند، اسراف نمی ورزند و خست نمی كنند، بلكه میان این دو، راه اعتدال و میانه را برمی گزینند». (فرقان:67)

در اهمیت میانه روی و ناروا بودن افراط و تفریط همین بس كه افراط و تفریط، از نشانه های نادانی شمرده شده و حضرت علی(علیه السلام) فرموده است: «لاتری الجاهل اماّ مفرطاً او مفرطاً؛ نادان را نبینی جز آنكه یا افراط می كند یا تفریط.»( نهج البلاغه، حكمت 70) شیخ محمود شبستری در این باره زیبا سروده است:

همه اخلاق نیكو در میانه است

كه ازافراط و تفریطش كرانه است

میانه چون صراط مستقیم است

زهر دو جانبش جحیم است

از دیدگاه امام هشتم(علیه السلام) هم كسی كه در مصرف، به خود و خانواده خود سخت می گیرد و در مصرف، خست می ورزد، از جاده مستقیم بیرون است و هم آن که اسراف كرده و زیاده روی می كند.

اسراف

امام رضا(علیه السلام)، هر دو شیوه را ناپسند می شمارد. یكی از یاران امام هشتم(علیه السلام) می گوید: از امام رضا(علیه السلام) درباره چگونگی تأمین مخارج خانواده جویا شدم. فرمود: «مخارج خانواده، حد وسط است میان دو روش ناپسند.» گفتم: «فدایت شوم، به خدا سوگند! نمی دانم این دو روش چیست؟ فرمود: «دو روش ناپسند، اسراف و خست است.

آیا نمی دانی كه خداوند بزرگ، اسراف(زیاده روی) و اقتار (خست گیری) را ناخوشایند می دارد و در قرآن می فرماید:«آنان كه هرگاه چیزی ببخشند، نه زیاده روی می كنند و نه خست می ورزند و میانگین این دو را در حد قوام برمی گزینند».( شیخ عباس قمی، سفینة البحار، ج 2، ص 622)

«از دیدگاه امام رضا(علیه السلام)، تصرفات شخص در اموال خویش، محدود است؛ یعنی این گونه نیست كه حال كه اموال انسان ملك اوست و به وی تعلق دارد، بتواند در آنها هرگونه كه خواست، تصرف كند، بلكه تصرف اوباید در حد میانه و متعادل و به دور از اسراف و خست باشد. او هم اجازه ندارد كه خست ورزد و در مصرف بر خود سخت گیرد و هم مجاز نیست كه اموال خویش را ریخت و پاش نماید.

امام رضا(علیه السلام) در پایان سخن خویش به كلام خداوند استدلال فرمود كه در آن واژه «قوام» آمده است. مقصود از قوام؛ یعنی آن استواری و اقتصادی كه موجب سامان یافتن زندگی همه افراد می شود كه در آن، نه كسی محروم ماند و نه كسی بی حساب برخوردار گردد.

روشن است كه هر چیز آنگاه می تواند عامل «قوام» باشد و زمینه استواری چیز دیگری را فراهم آورد كه در موضع مناسب خود قرار گیرد و موضع مناسب، همان حد میانه و دور بودن از اسراف و خست است.

اسراف و اقتار (خست) كه دو سوی حد میانه است، ضد قوامیت مال است؛ یعنی مایه قوام و سامان یابی فرد و جامعه نیست، بلكه همین مال كه عامل بقا و قوام است، در حال افراط و تفریط، عامل تباهی و هلاكت فرد و جامعه خواهد بود. بقاء و دوام و قوامیت، در حد میانه و اعتدال است».( معیارهای اقتصادی در تعالیم رضوی(علیه السلام)، صص 83. 88 و91)

گشته است در میانه روی، عمر ما تمام

ما از پل صراط همین جا گذشته ایم

بنابر نظر اسلام، زندگی انسان باید در حد متوسط و به صورت رفاهی اداره شود و باقیمانده درآمد، صرف رسیدگی به دیگران و دستگیری از نیازمندان شود. تعاون و قانون مواسات، واجب است و هرکسی به اندازه وسعش باید به آن عمل کند. پایه اقتصاد اسلام تعاون است و باید جایگزین اسراف و تبذیر و خودخوری شود تا به اقتصاد اسلام عمل گردد

زندگی ساده ، یک زندگی قرآن پسند است

قرآن کریم، زندگی مۆمن را ساده و به دور از اسراف می‌داند:

«وَ الَّذِینَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَ لَمْ یَقْتُرُوا وَ کانَ بَیْنَ ذلِکَ قَواماً» [فرقان / 67]

می‌فرماید: مۆمن آن است که زندگی تجمّلی و مسرفانه ندارد و البته بخیل هم نیست که زن و بچهاش در مضیقه باشند.

روش زندگی از نظر اقتصادی به سه قسم منقسم میشود:

قسم اوّل: زندگی ضروری؛ یعنی در حدّ بخور و نمیر.

قسم دوّم: زندگی رفاهی؛ یعنی زندگی متوسط، یعنی برخورداری رفاهی از خوراک، پوشاک، مسکن و ازدواج، همراه با ساده زیستی و بدون تجمّل، اسراف و تبذیر، که قرآن کریم این زندگی را برای مۆمنین می‌پسندد.

قسم سوم: زندگی تجملّی، همین زندگی که امروزه در بین همه اقشار مردم رایج شده است و مورد مذمّت قرآن و عترت می‌باشد.

مجالس عقد و عروسی تشریفاتی، جهیزیه‌های ناروا و مهریه‌های سنگین، از مصادیق بارز تجمّل‌گرایی است و بلای بزرگی محسوب می‌شود که به قول قرآن کریم، ملّت را نابود میکند. بسیاری از لوازم جهیزیه‌ها اضافی است و هیچ‌گاه استفاده نمی‌شود، این کار نوعی احتکار است و گناه بزرگی دارد. مردم باید دست از این کارهای زشت بردارند و الاّ دردسرهایی که اکنون نیز وجود دارد، بیشتر می‌شود. جوان‌های عزیز، خداوند ضامن شده است که خرج را بدهد. خدا، کرم زیر زمین را گرسنه نمیگذارد. نمیشود که خداوند انسان را خلق کرده و روزی او را نرساند.

«إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِین» [ذاریات / 58]

خداوند تعالی قدرت دارد بر این‌که روزی انسان را برساند و روزی یعنی مخارج یک زندگی در حد متوسط. اما هزینه‌های زندگی برجی و تجمّلی را نمیرساند. کسی که طالب زندگی تشریفاتی و مصرفی است، مجبور است با قرض و وام و حتی با مال مردم خوری و ربادادن و با اقسام گناهان اقتصادی دیگر، مخارج زندگی را تهیه کند.

بنابر نظر اسلام، زندگی انسان باید در حد متوسط و به صورت رفاهی اداره شود و باقیمانده درآمد، صرف رسیدگی به دیگران و دستگیری از نیازمندان شود. تعاون و قانون مواسات، واجب است و هرکسی به اندازه وسعش باید به آن عمل کند. پایه اقتصاد اسلام تعاون است و باید جایگزین اسراف و تبذیر و خودخوری شود تا به اقتصاد اسلام عمل گردد.

فرآوری : زهرا اجلال

بخش قرآن تبیان   


منابع:

نشریه اشارات- شماره137

وبلاگ لیلة القدر

سایت پرسمان

آیه های زندگی جلد هشتم « آئین بندگی »

بیانات حجت الاسلام مظاهری در سایت شخصی ایشان