غدیر در کلام آیه الله کریمی جهرمی
اصل جریان: شخصی از یهود به نزد خلیفة ثانی آمد و گفت: اگر این آیة «یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیك من ربك و ان لم تفعل فما بلغت رسالته» بر ما جماعت یهود نازل شده بودو روزش را میدانستیم، آن روز را جشن گرفته و روز سرور و شادمانی قرار میدادیم كه چنین آیهای به افتخار ما نازل شده است.
جریان غدیر خیلی در تاریخ اسلام با اهمیت بوده است.
شخصی به نام ابو المعالی جوینی نقل میكند: در بغداد در دست یك صحافی كتابی را دیدم و خواندم كه در آخر آن نوشته بود، این جلد بیست و هشتم از طریق حدیث «من كنت مولاه فعلی مولاه» میباشد و جلد بیست و نهم نیز متعاقب آن خواهد آمد. یعنی بیست و نه جلد كتاب به عنوان فهرست اسامی كسانی كه این حدیث را نقل كردهاند تألیف شده است.
آیا این مطالب باعث نمیشود كه یك حركت جدی به طرف غدیر كرده و امام امیر المۆمنین علی بن ابیطالب علیه السلام را از نو بشناسیم؟
این چه شخصیتی است كه پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله میفرماید: « من كنت مولا ه فهذا علی مولاه». در بعضی از نسخ حتی كلمة «هذا» نیز دارد و احتمال میرود كه چون «هذا» كلمه اشاره است؛ حضرت علی را بلند كرده و آن وقت فرمودند: «فهذا علی مولا» و اشاره به آن بزرگوار نموده باشند.
و بعد دعا فرمودند: «اللهم و ال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله»، ( خدایا دوست بدار كسی كه علی را دوست بدارد و دشمن بدار كسی كه علی را دشمن بدارد، خدایا یاری كن كسی كه علی را یاری بكند، خدایا از پا در آور كسی را كه با علی دشمنی بكند.»
دو مطلب مهم
1. كوشش در وصول به مقام جدی حب قلبی و دوستی صمیمانه با علی و اولاد علی علیهم السلام. در این راه واقعاً باید كوشید و كار كرد كه حب آن بزرگواران در اعماق جان ما جای بگیرد.
مرحوم آیت الله حاج میرزا آقا ملكی تبریزی در كتاب المراقبات نقل میكنند كه: یك نفر از جوانان تبریز بسیار دلدادة علی علیه السلام بود این مرد محترم و با اخلاص به امام امیر المۆمنین، یك شب از سر شب تا به صبح حضرت علی علیه السلام را مخاطب خویش قرار داد، اصلاً نخوابید و مرتب این جمله راتكرار میكرد و میگفت: یا علی!
گر بشكافند سراپای من
جز تو نیابند در اعضای من
در ایام اقامت آیت الله ملكی تبریزی در نجف این شخص به نجف آمد و در حرم امیر المۆمنین خطاب به آن حضرت میگفت: « یاعلی، مرا از در خانه خود طرد مكن. خدایا مرا از نجف برنگردان، من دلم میخواهد اینجا كنار قبر علی بخوابم و قبرم كنار قبر امیرالمۆمنین باشد».
راستی كسانی كه با امیرالمۆمنین علی علیه السلام آشنا میشوند چه حالاتی پیدا میكنند و به كجا میاندیشند. اگر ما باشیم به چه میاندیشیم؟ به زندگی در این چهار دیوارة ماده و طبیعت میاندیشیم.
این عالم بزرگوار نقل میكند كه آن جوان مدتی در نجف ماند، بعد با دوستان و زوّار تبریزی حركت كردند كه برگردند، كمی كه از نجف دور شدند، آن جوان حالت دیگری پیدا كرد، كسل شد و گفت: مرا از محمل فرود آورید. آنان او را فرود آوردند و همان ساعت از دنیا رفت. جنازه او را به نجف برگردانیدند تا دعای دوست علی علیه السلام هدر نرود و باطل نشود. ـ خدای متعال آبروی دوستان علی علیه السلام را اینگونه حفظ میكند ـ او را به نجف برگردانیده، غسل دادند و جسد او را در اطراف ضریح مبارك گردانیدند و او در نجف، در آن خاك مقدس و آن خوابگاه بهشتی كنار قبر امیر المۆمنین علی علیه السلام چهره در نقاب خاك كشید.
2. مطلب دوم كه بیشتر باید روی آن اتكا داشت عبارت از این است كه بدانید ولایت امام امیر المۆمنین علی علیه السلام سخن نیست، از مقولة الفاظ نیست، از مقولة معتقدات است كه باید در تمام وجود انسان اثر بگذارد. یعنی كسی كه ولایت امام علی علیه السلام و ولایت یوم الغدیر را قبول كرد، در راه باطل گام بر نمیدارد، نگاههای شهوتآمیز نمیكند، دنبال خطا را نمیگیرد، راه علی و اولاد علی را ادامه میدهد.
آیا تصور میكنید ما به این دلخوش باشیم كه دوستان اهل بیتیم، اما دزدی، دروغ، خیانت، خلافگویی، مبالغهگویی، پشت هماندازی، یكی را ده تا جلوه دادن، ده تا را یكی جلوه دادن و همه اینها را داشته باشیم؟ با اینها، ولایت علی علیه السلام را قبول كردهایم؟ مگر میشود كه ولایت علی علیه السلام با زبان بد قابل تطبیق باشد؟!
آدم فحّاش باشد، دشنام دِه باشد، بیحیا و كم شرم باشد و آن وقت ادعای دوستی علی علیه السلام هم بكند؟!!! یقین داشته باشید اینها قابل جمع نمیباشند.
(ایكتفی من ینتحل التشیع ان یقول بحبنا اهل البیت)، (آیا اكتفا میكند آن كسی كه خودش را به ما نسبت میدهد كه بگوید من دوستدار اهل بیتم؟ آیا به همین اكتفا كرد؟) (فوالله ما شیعتنا الا من اتق الله ). (و الله شیعة ما نیست، الا كسی كه تقوی داشته، پرهیزگار باشد). یعنی تقوای فكری و تقوای عملی.
آیا میدانید امروز اسلام در چه مشكلاتی قرار گرفته است و اگر دنبال خط ولایت آل علی را محكم نگیریم، بدانید حتماً اسلام حقیقی از بین خواهد رفت. ضامن حفاظت اسلام این خطی است كه اتصال به امیر المۆمنین علی علیه السلام دارد. شما میبینید كه كشورهای اسلامی چه كردهاند؟ ننگ به بار آوردهاند، در جریان لبنان با آن مناظر دلخراش و رقّتبار، كشورهای اسلامی چه كردند؟ چه حركت و تلاشی و چه احساس دردی كردند؟ تنها جایی كه احساس درد شد، مركز و پایگاه تشیّع ـ یعنی جایگاه حكومت امیر المۆمنین علی علیه السلام ـ ایران اسلامی بود. تمام اقشار از كلیه طبقات مطابق حال خود و به مقتضای وضع خویش اظهار همدردی كردند اینها بركات علی و اولاد علی علیهم السلام است. سخت بكوشید تا علی علیه السلام را در مقابل دیدگاه خود قرار دهید. برنامه را از علی علیه السلام بگیرید. الآن این كشوراین قدر مفاخر دارد؛ شهادت را نشان جامعه داشته؛ جهاد را به جامعه آموخته و ایثار را به ملتها نشان داده، كه همه اینها از بركات علی و اولاد علی علیهم السلام است.
در پایان كلماتی را از مولایمان امیر المۆمنین علیه السلام میآورم:
«الا و ان لكل ماموم اماما یقتدی به و یستضیی بنور علمه»
(آگاه باشید كه برای هر مأمومی، امامی است كه به او اقتدا میكند و از نور علمش روشنی میگیرد)
«الا و ان امامكم قد اكتفی من دنیاه بطمریه و من طعمه بقرصیه»
(بدانید كه امام شما ـ امیر المۆمنین ـ از دنیای شما به دو جامه و به غذایی اندك و بسیار كمی، دو تا قرص جوین اكتفا كرده است.)
اینها درس بزرگی است برای جامعه ما، این جامعه تشریفاتی و تجملاتی ما، این جامعهای كه قربانی تشریفات و تجملات شده است و امروز باید پناهنده امام امیر المۆمنین علی علیه السلام باشد.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و صل علی جمیع الانبیاء و المرسلین و الشهداء و الصالحین و الملائكة المقربین.
________________________________________
برگرفته از سخنرانی آیه الله کریمی جهرمی
محمد حسین امین گروه حوزه علمیه تبیان