تبیان، دستیار زندگی
کاکایی: ترانه‌های این دفتر در مقایسه با دیگر دفترهای ترانه‌ام بیشتر به سمت ترانه شدن سوق یافته‌اند؛ به عبارت دیگر جوهره شاعرانگی این ترانه‌ها کمتر شده است و بیشتر به سمت تلفیق با موسیقی گرایش یافته‌اند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

«بی چتر و بارانی» کاکایی

نقد مجموعه‌ی ترانه‌ی عبدالجبار کاکایی


ترانه‌های این دفتر در مقایسه با دیگر دفترهای ترانه‌ام بیشتر به سمت ترانه شدن سوق یافته‌اند؛ به عبارت دیگر جوهره شاعرانگی این ترانه‌ها کمتر شده است و بیشتر به سمت تلفیق با موسیقی گرایش یافته‌اند.

«بی چتر و بارانی» کاکایی

بی چتر و بارانی، چهارمین دفتر ترانه کاکایی در 160 صفحه در برگیرنده 68 ترانه است.

«سنگ‌ها و نارون‌ها»، «شیدایی»، «ساعت بهار»، «آخر قصه»، «تو حق داری»، «بیداری و خواب»، «حالا»، «هیچ یادم نیست»، «حوای قصه»، «فراموشی»، «فاصله» و «آزادی» عنوان برخی از ترانه‌های این مجموعه هستند.

کاکایی درباره این مجموعه گفته است: ترانه‌های این دفتر همگی از ترانه‌های جدید یا منتشر نشده‌ام هستند که اغلب طی یک سال گذشته سروده شده‌اند.

ترانه‌های این دفتر در مقایسه با دیگر دفترهای ترانه‌ام بیشتر به سمت ترانه شدن سوق یافته‌اند؛ به عبارت دیگر جوهره شاعرانگی این ترانه‌ها کمتر شده است و بیشتر به سمت تلفیق با موسیقی گرایش یافته‌اند.

وی درباره گزینش شعرهای این مجموعه اظهار کرد: این ترانه‌ها را از میان ترانه‌هایی انتخاب کرده‌ام که انتشار آن‌ها به صورت مکتوب برای خواننده جذابیت‌های لازم را دارد.

همواره در ترانه‌هایم سعی می‌کنم الزامات ادبی را برای آن ترانه در نظر بگیرم و ترانه تا حد ممکن موزون و مقفی باشد تا در صورت چاپ آن ترانه‌ها، حتی اگر شاعرانگی آن‌ها کمتر بود، خواندن مکتوب آن‌ ترانه برای خواننده لذت بخش باشد.

نقد مجموعه ترانه عبدالجبار کاکایی کتاب «بی‌چتر و بارانی»، با حضور محمدعلی بهمنی‌، محمدصالح علاء‌،‌ افشین یداللهی و ابراهیم اسماعیلی.

ابراهیم اسماعیلی:

در ابتدای این نشست، ابراهیم اسماعیلی به نقاط قوت و ضعف ترانه‌های مجموعه‌ی «بی‌چتر و بارانی» پرداخت و با اشاره به وجود مشکلات ویرایشی و غلط‌های املایی در این مجموعه، گفت: به نظر می‌رسد این کتاب با یک عجله و با کمی آسان‌گیری به لحاظ نشر جمع‌وجور شده است. حتا یکی از ترانه‌ها شش مرتبه در مجموعه تکرار شده است.

او با بیان این‌که می‌توان ترانه‌های این مجموعه را به دو بخش تقسیم کرد، اظهار کرد:‌ بخشی از ترانه‌های این مجموعه اجرایی هستند و بخش دیگری وجه‌ی مکتوب‌تری دارند و کاش این دو بخش از هم تفکیک می‌شد.

او همچنین گفت: در جاهایی از ترانه‌ها با ناهمگون بودن بافت واژه‌ها مواجه شدم. همچنین جابه‌جایی و دگرگونی ارکان زبان از دیگر مواردی بود که در این مجموعه مشاهده می‌شد. همچنین برخی از اصطلاحات محاوره‌یی دچار خدشه شده و ترانه‌سرا به سادگی از برخی اسلوب‌های ساختی گذاشته‌ است. در بعضی‌ از ترانه‌ها تصاویری تک‌افتاده وجود دارد که نسبتی با دیگر ترانه‌ها ندارند.

اسماعیلی همچنین درباره نکات مثبت این مجموعه ترانه گفت: استفاده از فانتزی‌های باورپذیر در لحظاتی که مخاطب با فضای جدی مواجه شده، استفاده از صور خیال به شکل تازه، پرداختن به مضامین معنوی با لحن امروزی صمیمی و پرسش‌گر،‌ قرائت شخصی از زوایای عمومی که مخاطب می‌تواند آن را زمزمه کند، اندیشه‌ورزی و خیال‌پردازی در متن‌، حس‌آمیزی‌، تصرف‌های مثبت در زبان‌ و نگارش سطر‌های سهل و ممتنع از ویژگی‌های مثبت این مجموعه‌ ترانه است.

افشین یداللهی:

در ادامه این نشست، افشین یداللهی نیز با بیان این‌که عبدالجبار کاکایی در ترانه‌هایش مسائل اجتماعی را رک و پوست‌کنده بیان می‌کند، اظهار کرد:کاکایی به خاطر اعتقادات و پیشینه‌اش مضامین اجتماعی‌، مذهبی و معنوی را به خوبی در آثارش به کار می‌گیرد و در این زمینه‌ها هم موفق عمل می‌کند.

او در ادامه به تکرار کلماتی مانند ابر،‌ باران‌، دلتنگی‌، شیرین‌، غصه‌ و خنده در «بی‌چتر و بارانی» اشاره کرد و گفت: این کلمات و کلماتی نظیر این‌ها در مجموعه زیاد تکرار می‌شود که کارها کمی محدود و تصاویر تکراری می‌شوند.

او همچنین گفت: در جاهایی نیز احساس کردم مفهوم ممکن است مبهم باشد و ارتباط دو مصرع خیلی قوی نباشد.

یداللهی درباره ظرفیت موسیقایی آثار کاکایی نیز سخن گفت و بخش‌هایی از ترانه‌های چاپ‌شده در کتاب‌ «بی‌چتر و بارانی» را که به اعتقاد او، دارای تصاویری زیبا بودند، خواند.

محمدعلی بهمنی با اشاره به ترانه‌های عبدالجبار کاکایی که برای جنگ سروده است، عنوان کرد: همین که عبدالجبار کاکایی از اول جنگ به این حادثه نگاه خشنی داشته، خودش یک نوع عشق است. او به کسی عشق داشته که روزگاری با او زندگی می‌کرده است و یک‌باره دیده که او دیگر نیست.

محمد صالح علاء:

در ادامه نشست، محمد صالح‌علاء با اشاره به نقدها و ایرادهای ابراهیم اسماعیلی و افشین یداللهی به ترانه‌های عبدالجبار کاکایی، عنوان کرد: آقای اسماعیلی گفتند که چرا بندی از ترانه‌ها تکرار شده است، در صورتی که اتفاقا من از این تکرار خوشم می‌آید. مهدی اخوان ثالث نیز بیتی دارد که در خیلی از شعرهایش آن را تکرار می‌کند، بنابراین نمی‌دانم جناب اسماعیلی چرا این مساله را بیان کرد.

این ترانه‌سرا در ادامه درباره‌ی پرسش اهورا ایمان که از او پرسید آیا عشق در همه‌ی ترانه‌های کاکایی وجود دارد، عنوان کرد: اگر امروز ترانه‌های ما یک مقدار رنگ‌پریده هستند، به خاطر فقدان عشق است. الآن همه ترانه می‌گویند و ترانه گفتن کار انسانی و دلبرانه‌ای است.

صالح‌علاء گفت: ترانه‌سرایی مانند هر مهارت فنی دیگر به مهارت فنی نیاز دارد. ترانه نیز یادگرفتنی و حصولی است و البته گاهی هم افرادی هستند که نیاز به یاد گرفتن ندارند، مثلا زیباترین ترانه‌های ما همان لالایی‌ها هستند.

او با بیان این‌که یکی از موارد لازم برای ترانه‌سرایی حضور عشق است، تاکید کرد: بدون تردید ترانه نیاز به عاشق دارد و همین باعث می‌شود که ترانه‌سرا آدم مسۆولی باشد. اگر من دوستدار آثار عبدالجبار کاکایی هستم، به خاطر این است که عشق در کارهای او زیاد است. او عاشقی ایستاده است و این خیلی برای من مهم است.

محمد علی بهمنی:

در ادامه این نشست، محمدعلی بهمنی نیز با توجه به سخنان صالح‌علاء که درباره عشق در آثار عبدالجبار کاکایی عنوان شده بود، گفت: از شش – هفت‌سالگی به عشق اندیشیده‌ام و فکر می‌کنم عشق یک اصل و به گونه‌ای حضور بین مرگ و زندگی است. انسان شاید از لحظه‌ای که به دنیا آمده و کلمه در زبانش جاری شده، یا از مرگ گفته است یا از زندگی و ما در زندگی به چیز دیگری غیر از این دو نمی‌اندیشیم. عشق انرژی این دو واژه است.

این شاعر با اشاره به ترانه‌های عبدالجبار کاکایی که برای جنگ سروده است، عنوان کرد: همین که عبدالجبار کاکایی از اول جنگ به این حادثه نگاه خشنی داشته، خودش یک نوع عشق است. او به کسی عشق داشته که روزگاری با او زندگی می‌کرده است و یک‌باره دیده که او دیگر نیست. یا عشقی که به بخشی از وطنش داشته که از کشورش جدا شده و همه این‌ها به خاطر وجود عشق است.

کاکایی غزل‌های بسیار خوبی دارد و از پشتوانه شعری خوبی برخوردار است.

او درباره مجموعه‌ی «بی‌چتر و بارانی» با بیان این‌که با آن زیسته است، گفت: به باور من، این مجموعه چیزی به کاکایی اضافه نمی‌کند. ایرادهایی هم از نظر ویرایشی به کتاب هست که پیش از من به آن اشاره شد. در شأن کاکایی هم نبوده که مثلا چند ترانه او در یک مجموعه تکرار شود و ما آن‌ها را بازخوانی کنیم. برخی از ترانه‌ها ایراداتی دارند، ولی به این معنی نیست که در کتاب کارهایی نیست که ماندگار نشود. به طور کلی شاید ترانه‌های این مجموعه نتوانند کاکایی را از آن‌چه که هست، بهتر نشان دهند، ولی مسلما در آن ترانه‌هایی وجود دارد که اگر اجرا شود، در ذهن و زبان خواننده خواهد ماند.

عبدالجبار کاکایی:

در پایان این نشست عبدالجبار کاکایی چند ترانه از مجموعه «بی‌چتر و بارانی» را خواند و درباره نقد ترانه‌هایش در این نشست گفت: از کسانی که در این جلسه به نقد ترانه‌ها پرداختند و بسیاری از ایرادات ترانه‌ها را نگفتند، تشکر می‌کنم.

او همچنین از محمدصالح‌علاء تشکر ویژه کرد و گفت: عاشق ایستاده منظر دوری است که صالح‌علاء برای من به کار برد.

او همچنین گفت: خیلی از عیوبی را که در این‌جا به آن‌ها اشاره شد، می‌پذیرم، بویژه ایرادهای چاپ و نشر که متوجه خودم است.

فرآوری: مهسا رضایی

بخش ادبیات تبیان


منابع: ایسنا، ایبنا