حجکم مقبول، سعیکم مشکور
بعداز عید قربان مرسوم است حاجی در بازگشت از سفر خویش میهمانی را ترتیب دهد و در روایت نیز به این امر سفارش شده است، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: ولیمه فقط در پنج مورد است در جشن عروسى و در جشن ولادت در ختنه کردن و در خرید خانه در بازگشت از حج. ( الخصال / ترجمه فهرى /ج1 / 348) دیدار فردی که از سفر حج بازگشته خالی از لطف نیست و در روایت دیدار کردن آنها سفارش شده است.
دیدار حاجی
(و قال صلوات اللَّه علیه بادروا بالسّلام على الحاجّ و المعتمرین و مصافحتهم من قبل ان تخالطهم الذّنوب)
و کالصحیح منقولست از حضرت سید السّاجدین صلوات اللَّه علیه که فرمودند که مبادرت کنید و پیش دستى نمایید که به زودى ایشان را دریابید به استقبال ایشان یا اعم که سلام کنید بر جمعى که حج کرده باشند یا عمره به جا آورده باشند یا هر دو و مصافحه کنید با ایشان پیش از آن که مکدر شوند به کدوردت گناهان چنانکه گذشت که نور حج با ایشان است تا آلوده گناهان نشده باشند. و محتمل است که تا چهار ماه نشده باشد مصافحه بهتر باشد چون احادیث متواتره وارد است که تا چهار ماه گناه نمىنویسند اگر چه نور حج نیز نمىماند با گناهان اعم از صغیره و کبیره ( لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقیه /ج7 /165)
پیش دستى نمایید که به زودى ایشان را دریابید به استقبال ایشان یا اعم که سلام کنید بر جمعى که حج کرده باشند یا عمره به جا آورده باشند یا هر دو و مصافحه کنید با ایشان پیش از آن که مکدر شوند به کدوردت گناهان چنانکه گذشت که نور حج با ایشان است تا آلوده گناهان نشده باشند
محمّد بن حمزه از یک تن از روات از حضرت صادق علیه السّلام روایت کرده که فرمود: هر کس با حاجى که از سفر حجّ بازگشته ملاقات کند و با وى مصافحه نماید مانند کسیست که خود استلام حجر کرده باشد (یعنى آنکه دست خود را به حجر الاسود رسانیده باشد). ( ثواب الأعمال / ترجمه غفارى ) امام سجاد (علیه السلام) به تعجیل در زیارت حاجی سفارش نموده اند چرا که تا چهار ماه برای حاجی گناهی نوشته نمی شود و روایت و شرح آن اینگونه است:
در صحیح از سعد اسکاف منقول است که گفت از حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه علیه شنیدم که مىفرمودند که چون کسى اراده حج داشته باشد و شروع کند در تهیه راه حج هر گامى که بر مىدارد ده حسنه در نامه عملش مىنویسند و ده سیئه محو مىکنند و ده درجه او را بلند مىکنند تا چون از تهیه فارغ مىشود و در دانه مىشود چهار پاى او هر گامى که بر مىدارد ده حسنه در نامه عملش مىنویسند و ده سیئه محو مىکنند و ده درجه او را بلند مىکنند تا وقتى که از افعال حج فارغ مىشود جمیع گناهان او را مىآمرزند و چهار ماه دیگر که آن ذى الحجه و محرم و صفر و ربیع الاول است حسنات از جهت او مىنویسند و گناهان را نمىنویسند مگر آن که فعلى صادر شود که واجب شود دخول نار به سبب آن به آن که کافر شود پس چون چهار ماه تمام مىشود با مردمان مساوى مىشود که حسنات و سیئات او را مىنویسند (لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقیه / ج7 / 45 )
چون کسى اراده حج داشته باشد و شروع کند در تهیه راه حج هر گامى که بر مىدارد ده حسنه در نامه عملش مىنویسند و ده سیئه محو مىکنند و ده درجه او را بلند مىکنند تا چون از تهیه فارغ مىشود و در دانه مىشود چهار پاى او هر گامى که بر مىدارد ده حسنه در نامه عملش مىنویسند
به کدامین حاجی توجه نمی شود
جابر جعفى از امام باقر (علیه السلام) نقل مىکند که پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: حاجى سه قسم است: بهترین آنها از نظر بهرهاى که مىبرد، کسى است که گناهان پیش و پس او آمرزیده شده باشد و خداوند او را از عذاب آتش حفظ کند، کسى که در مرتبه بعدى قرار مىگیرد، آن حاجى است که گناهان پیش و پس او آمرزیده شده باشد و عمل را در بقیه عمرش از سر بگیرد و کسى که در مرتبه بعد از آن قرار دارد، شخصى است که خانواده و مالش حفظ شده باشد. ( الخصال / ترجمه جعفرى / ج1 / 223)
اما در میان زائران بیت الحرامی نیز وجود دارند که بسته به رفتارشان نباید به آنها توجه کرد. میسّر از امام باقر (علیه السلام) نقل مىکند که فرمود: به کسى که قصد این خانه (کعبه) را مىکند، اگر سه خصلت نداشته باشد اعتنا نمىشود: پرهیزکارى که او را از معاصى خداوند حفظ کند و بردبارى که با آن مالک خشم خود باشد و خودش رفتارى با کسى که با او رفیق شده است. ( همان/ 225 ) بنابراین این سه خصیصه از ویژگی لازم و اساسی یک زائر خانه خدا به شمار می آید: 1) پرهیزکاری 2) بردباری 3) خوش رفتاری
بنابراین فردی که پس از بازگشت از سفر حج همچون سابق بوده و تفاوتی در رفتار وی مشهود نگردد نمی توان گفت حجش مقبول حق بوده است و از این جهت رسیده است که « علامت قبول حج آن است که حال آدمی بعد از حج بهتر از سابق گردد» و در خبر دیگری وارد است که « از علامت قبول حجّ ترک معاصی است که سابق می کرده و بدل کردن همنشینان بد را به همنشینان خوب، و مجالس لهو به غفلت را به مجالسی که در آن یاد خدا می شود » ( معراج السعادة ) بنابراین آدمی چون به قصد حج از وطن بیرون رود و داخل بیابان گردد و رو به خانه خدا آرد باید بیرون رفتن خود از دنیا را متذکر گردد و دائم در حال خوف و رجاء بوده و بداند مقصود اصلی از طواف، طواف دل است به یاد پروردگار.
مریم پناهنده
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
منابع:
1)معراج السعادة / نراقی
2) الخصال / ابن بابویه
3) لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقیه / مجلسی
4) ثواب الاعمال / ابن بابویه