تبیان، دستیار زندگی
چون که انسان فراموشکار است و گاهی از نتیجه و حاصل کار‌ها غافل می‌شود، باید با موعظه و نصیحت و امر به معروف و نهی از منکر، او را متذکر وظایف خود کرد و و به او هشدار داد که نتیجه عمل او چه خواهد شد و این یکی از شیوه‌های تربیتی امام هادی علیه السلام برای ترب
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شیوه‌های تربیتی امام علی النقی علیه السلام

امام هادی


تربیت فرایندی است که شامل مراحل قبل و بعد از تولد کودک می‌شود و از دیدگاه امام امام علی النقی علیه السلام ، چنانچه زمینه تربیتی مناسب فراهم شود، کودک سالمی متولّد می‌شود که توان و استعداد‌های فراوان و مطلوبی خواهد داشت.

داشتن الگو و سرمشق مناسب

از منظر امام هادی علیه السلام، وقتی کودک متولد می‌شود، استعداد فطری و آمادگی ذاتی برای یادگیری و تربیت را دارد و می‌بایست یک الگوی تربیتی صحیح را برای او ایجاد کرد تا از مشاهده رفتار آنان، به ویژه از والدین، الگو گیرد و از آنان تبعیت کند و اگر چنین الگویی فرا روی فرزند نباشد، مسلماً تربیت او دچار انحراف خواهد شد.

امام هادی علیه السلام در مرحله اول، قرآن و اهل بیت را به عنوان بالاترین الگوی تربیتی معرفی می‌کند و چنین می‌فرماید:

«نخستین خبری که حقانیت و صدق آن از قرآن به دست می‌اید و می‌توان کتاب خدا را بر آن گواه گرفت، حدیثی است که بر طبق کتاب خدا و پیامبر نقل شده است و اختلاف کلمه‌ای در آن نیست که فرمود: من در میان شما دو چیز گران بها می‌گذارم: کتاب خدا و عترتم یعنی اهل بیتم را که هر گاه به آن تمسّک جویید، گمراه نمی‌شوید و این دو هیچ گاه از هم جدا نشوند تا کنار حوض کوثر بر من وارد شوند، و ما چون شواهد صدق این حدیث را به صراحت در قرآن می‌یابیم که می‌فرماید: ولی و صاحب اختیار شما تنها خدا و پیامبر اوست و کسانی که ایمان آوردند ؛ همان کسانی که نماز را به پا می‌دارند و زکات را در حال رکوع می‌پردازند و هر کس خدا و پیامبر او و کسانی که به او ایمان آوردند(اهل بیت) را ولی خود بگیرد، پیروز است؛ زیرا حزب خدا پیروز و سعادتمند است».[1]

امام هادی علیه السلام در زیارت جامعه کبیره، ائمه معصوم را به عنوان بهترین سرمشق‌های انسان‌های هدایت‌جو می‌داند و چنین می‌فرماید:

« السلام علی ائمة الهدی ... و المَثَل الاعَلی...؛[2]سلام بر پیشوایان هدایت ... و نمونه و سرمشق برتر ».

چون که انسان فراموشکار است و گاهی از نتیجه و حاصل کار‌ها غافل می‌شود، باید با موعظه و نصیحت و امر به معروف و نهی از منکر، او را متذکر وظایف خود کرد و و به او هشدار داد که نتیجه عمل او چه خواهد شد و این یکی از شیوه‌های تربیتی امام هادی علیه السلام برای تربیت افراد بود

امام سرپیچی از الگوهای هدایت و نداشتن سرمشق جامع را موجب هلاکت و نابودی انسان معرفی می‌کند و چنین می‌فرماید:

«من اتاکم نجی ..وَ مَن یأتِکم هَلَکَ وَ ضَلَّ مَنْ فارَقَکُم و فاز مَنْ تَمسَّکَ بِکُم...؛[3] هر کس به سوی شما اهل بیت بیاید، نجات می‌یابد، هر کس از شما دوری کند، هلاک می‌شود...، و هر کس از شما جدا شود به ضلالت سوق داده شود، هر کس به شیوه و راه شما تمسّک جوید، به فلاح و رستگاری می‌رسد».

روش تمرین، تکرار و عادت دادن عملی

از شیوه‌های دیگر تربیتی امام هادی علیه السلام این بود که آن حضرت سعی می‌کرد افراد را به رفتار پسندیده، ایجاد نظم و انضباط در زندگی تسلط بر نفس عادت دهد و با اجرای برنامه‌های مستمر همراه با تمرین و تکرار، رفتار‌های شایسته را به صورت ملکه در راه و رسم زندگی فردی و اجتماعی افراد به منصه ظهور درآورد. به تعبیر دیگر، امام هادی علیه السلام ، با تکرار کارهای شایسته همچون: نماز، روزه، صدقه، امر به معروف و نهی از منکر و... ، قصد داشت چنین کردارهایی را جزء لاینفک زندگی افراد جامعه، قرار دهد؛ چنان که در مورد این شیوه تربیت آن حضرت چنین می‌خوانیم:

امام هادی

« یحیی بن عبدالرحمن می‌گوید: امام هادی علیه السلام را دیدم که سجده شکر انجام می‌داد و دو ساعد دست خود را پهن کرده و سینه و شکم خود را به زمین چسبانده بود. در این باره از او سۆال کردم، فرمود: این گونه دوست داریم».[4]

امام دهم، برای تربیت صحیح، افراد را به تکرار و مداومت بر اعمال خوب تشویق می‌کردند؛ چنان که در روایتی چنین آمده است که:

«محمد بن ریان می‌گوید: به امام هادی علیه السلام نامه نوشتم و از او خواستم که برای سختی‌ها و حوادث و حوایج مهم و برآوردن حاجات دنیا و آخرت، دعایی به من بیاموزد؛ همان گونه که پدران بزرگوار او به شیعیان خود می‌آموختند. امام در پاسخ نوشت: ملازم استغفار باش و بر آن مداومت کن».[5]

یا در مورد تربیت عملی آن حضرت چنین آمده است که:

«کافور خادم می‌گوید: امام هادی علیه السلام به من فرمود: فلان سطل را در فلان جا قرار بده تا با آن برای نماز وضو بگیرم و مرا از پی کاری فرستاد و فرمود: چون برگشتی این کار را انجام بده تا چون برای نماز برخاستم، آماده باشد، ولی من فراموش کردم. شب سردی بود، امام با ناراحتی مرا صدا زد، با خود گفتم: انّا لله، چگونه بگویم فراموش کردم... . با ترس خدمت حضرت رسیدم، فرمودند:

تو مگر عادت مرا نمی‌دانی که من جز با آب سرد وضو نمی‌گیرم؟ اما تو آب را برایم گرم کرده‌ای و در سطل ریخته‌ای. عرض کردم: سرورم! سوگند به خدا، نه سطل را آنجا گذاشتم و نه آب را. حضرت فرمودند: الحمدلله. سوگند به خدا، ما نه آسان گرفتنی را ترک کرده‌ایم و نه هدیه‌ای را پس داده‌ایم. سپاس خدا را که ما را از بندگان مطیع خود قرار داد و برای کمک به بندگانش، توفیق عطا کرد...».[6]

از منظر امام هادی علیه السلام، وقتی کودک متولد می‌شود، استعداد فطری و آمادگی ذاتی برای یادگیری و تربیت را دارد و می‌بایست یک الگوی تربیتی صحیح را برای او ایجاد کرد تا از مشاهده رفتار آنان، به ویژه از والدین، الگو گیرد و از آنان تبعیت کند و اگر چنین الگویی فرا روی فرزند نباشد، مسلماً تربیت او دچار انحراف خواهد شد

روش موعظه و نصیحت

چون که انسان فراموشکار است و گاهی از نتیجه و حاصل کار‌ها غافل می‌شود، باید با موعظه و نصیحت و امر به معروف و نهی از منکر، او را متذکر وظایف خود کرد و و به او هشدار داد که نتیجه عمل او چه خواهد شد و این یکی از شیوه‌های تربیتی امام هادی علیه السلام برای تربیت افراد بود.

آن حضرت همیشه افراد جامعه را با بیان نورانی و الهی خویش موعظه و نصیحت می‌فرمود و آنان را متحوّل و متذکّر می‌ساخت؛ چنان که در روایت آمده است:

«بریحه عباسی، پیشنماز دستگاه خلافت در مکه و مدینه، در حضور متوکل عباسی، از شخصیت امام هادی علیه السلام و خطر او در میان شیعیان به شدت انتقاد کرد و از خلیفه خواست که او را از مدینه تبعید سازند و همین گونه هم شد. هنگامی که امام را از مدینه به سمت سامرا می‌بردند، بریحه با امام همراه بود و به حضرت چنین گفت: تو خود می‌دانی که عامل تبعید تو (به سامرا) من بودم. با سوگند‌های محکم و استوار قسم می‌خورم که اگر شکایت مرا نزد امیرالمۆمنین یا یکی از درباریان و فرزندان او ببری، تمامی درختانت را (در مدینه) آتش می‌زنم و بردگان و خدمتکارانت را می‌کشم و چشمه‌های مزرعه‌های تو را کور خواهم کرد و بدان که این کار‌ها را می‌کنم.

امام هادی علیه السلام متوجه او شد و در مقام موعظه و نصیحت به او چنین فرمود:

نزدیک‌ترین راه برای شکایت از تو این بود که دیشب شکایت تو را نزد خدا بردم و من شکایت تو را که بر خدا عرضه کردم، نزد بندگانش نخواهم برد.

بریحه چون این سخنان حکیمانة و موعظه ‌آمیز امام را شنید، به دامان حضرت افتاد و با تضرع و انابه تقاضای بخشودن کرد. امام نیز در جواب فرمود تو را بخشیدم».[7]

پی‏نوشت‏ها:

[1] . بحارالانوار، ج50، ص20.

[2] . مفاتیح الجنان، دعای جامعة کبیره.

[3] . همان.

[4] . الاستبصار، ج1،ص347.

[5] . بحارالانوار، ج93،ص283.

[6] .همان، ج50، ص126، ح4.

[7] . ر.ک: اثبات الوصیة، مسعودی، ص 196 و 197 و454.

                                                                                                                                   فرآوری: فاطمه زین الدینی

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان


منابع:

برگرفته از مقاله روشهای تربیتی از دیدگاه امام هادی علیه السلام، نویسنده: غلامرضا صالحی.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.