تا حالا شده تا به خودت بیای ببینی جز غرزدن و نق زدن کاری انجام نمیدی؟!نسبت به همه و همه چیز بدبین شدی؟!دلت نمی خواد با کسی رابطه داشته باشی و از غیبت کردنی که تا چند روز پیش متنفر بودی ، لذت می بری؟! دلیل این رفتاراتو بررسی کردی؟ به نظرت چرا این جور
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

با این افراد معاشرت نکنید!


تا حالا شده تا به خودت بیای ببینی جز غر زدن و نق زدن کاری انجام نمیدی؟! نسبت به همه و همه چیز بدبین شدی؟! دلت نمی خواد با کسی رابطه داشته باشی و از غیبت کردنی که تا چند روز پیش متنفر بودی ، لذت می بری؟!

دلیل این رفتاراتو بررسی کردی؟

به نظرت چرا این جوری شدی؟


اختلاف همسران

نق نقو ها

دوستان نق نقو که دائم مظلوم نمایی می کنند

داستان بهانه جویی های بنی اسراییل را به یاد دارید یکی از آن همه عبرت ها داستان معروف قربانی کردن گاو در پیشگاه خداوند است که در سوره بقره به آن اشاره شده است .فراموش نشود تعداد نخاله ها و نق نقوهای بنی اسراییل نسبت به جامعه خودشان بیش از حد استاندارد بوده و هست.

یک سری افراد در جامعه هستند که اصطلاحاً به آنها نق نقومی گویند.

داستان بهانه جویی های بنی اسراییل را به یاد دارید یکی از آن همه عبرت ها داستان معروف قربانی کردن گاو در پیشگاه خداوند است که در سوره بقره به آن اشاره شده است .فراموش نشود تعداد نخاله های بنی اسراییل نسبت به جامعه خودشان بیش از حد استاندارد بوده و هست.

و اما جلوتر می آییم در صدر اسلام نق نقوهای جامعه هم کم نبودند.به یاد بیاورید در روز معروف به یوم الدار، امام علی(علیه السلام) تنها فردی بودند که پیامبر(صلی الله علیه و اله و سلم) را یاری فرمودند و رسول گرامی اسلام ایشان را وصی و رهبر ولی و جانشین بعد از خود معرفی کردند.

خویشاوندان بعد از اتمام جلسه به ابوطالب پدر بزرگوار امام علی (علیه السلام) به طعنه می گفتند از این به بعد باید از پسرت اطاعت کنی؟!!

و یا زمانی که پیامبر(صلی الله علیه و اله و سلم) در روزهای پایانی عمر مبارکشان در بستر بیماری بود، اسامه که فردی جوان بود را به عنوان  فرمانده لشکر برای مقابله با روم انتخاب کردند و باز نق نقوهای جامعه در آن زمان به ایرادهای بنی اسراییلی روی آوردند و گفتند: اسامه جوان است و حرف هایی از این دست .گاهی این نخاله ها از دستورات خدا پیشی می گرفتند و گاه و بی گاه حلال خدا را حرام و حرام خدا حلال می دانستند در واقع به بهانه های واهی از دستورات خدا و رسول او پیشی می گرفتند که آنان در قرآن نیز مورد لعن قرار گرفته اند.

تا بخواهید تاریخ مملو از این نق نقوها است.به طور کلی هر نظامی که بر پایه عقل و منطق و دین الهی استوار گردد مورد حمله هجمه های داخلی نیزقرار می گیرد.

قرآن مجید پس از یازده سوگند به صراحت مى فرماید: سعادت و رستگارى براى کسى است که جان خود را از پلیدى تطهیر کند و بدبخت کسى است که به ناپاکى بگراید

بدبین ها

آدم هایی که همه چیز را از چشم بدبینی می نگرند :

این بدبینی بسیار بد است. بدگمانی و سوء ظن نسبت به مسلمان از گناهانی است که در آیات و روایات متعددی از عواقب و عوارض جانبی آن سخن به میان آمده است.

در سورة حجرات آمده است: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْم ؛ (حجرات (49) آیه 12) ای کسانی که ایمان آورده اید! از بسیاری از گمان‌ها بپرهیزید. چرا که بعضی از گمان‌ها گناه است

شروع فرمان اجتناب از بسیاری گمان‌های بد با «یا أیّها الّذین آمنوا» این پیام را دارد که ایمان مشروط است به رعایت اموری که یکی از آن ها، دوری کردن از سوء ظن به افراد است. به بیان دیگر ایمان راستین کسی دارد که از گمان بد به مسلمانان بپرهیزد.

رمز رفتار بد بین ها

گمان بدی که در آیات و روایات نهی شده، سوء ظنی است که انسان بدون داشتن دلیل شرعی قطعی، به آن ترتیب اثر بدهد و به دل گیرد و باورش شود این گونه گمان‌های بد است که ظلمت و سیاهی را درون انسان پدید می‌آورد و باعث می‌شود که خداوند لطف و عنایت خویش را از بنده بر دارد.

یکی از بهترین راه های درمان این بیماری این حمل به صحت است و شما باید این حمل بر صحت را عملا خودتان به او نشان دهید و هر چیزی که احتمال دارد نظر ایشان را نسبت به کسی برگرداند را، توجیه کند:

در روایات دستور داده شده امام علی (علیه السلام) فرمودند: «ضَعْ أَمْرَ أَخِیكَ عَلَى أَحْسَنِهِ حَتَّى یَأْتِیَكَ مَا یَغْلِبُكَ مِنْهُ وَ لَا تَظُنَّنَّ بِكَلِمَةٍ خَرَجَتْ مِنْ أَخِیكَ سُوءاً وَ أَنْتَ تَجِدُ لَهَا فِی الْخَیْرِ مَحْمِلًا؛ (ثقة الاسلام كلینى، الكافی، 8 جلد، دار الكتب الإسلامیة تهران، 1365 ه.ش ، ج 2، ص 362)

اعمال برادر (یا خواهر) مسلمانت را بر نیکوترین وجه ممکن حمل کن، تا دلیلی بر خلاف آن قائم شود و هرگز نسبت به سخنی که راجع به برادر (یا خواهر) مسلمانت می‌شنوی گمان بد مبر.

بنابر این آن چه را که با چشم خویش دیده یا مطلبی را با گوش خویش شنیده‌ای یا به فرض از راه دلیل قطعی ثابت شده است، چون از درون و قصد افراد مسلمان بی اطلاع هستیم، اگر کارش یا حرفش قابل تأویل و توجیه است، باید توجیه نیک و پسندیده‌ای برای آن ارائه دهیم. در بسیاری از موارد انسان می‌تواند راه‌های حمل بر صحت را مورد بررسی قرار دهد و احتمالات صحیحی را که در مورد آن عمل یا سخن وجود دارد،‌ در ذهن خود مجسم سازد و به تدریج بر حالات بد گمانی خویش غلبه نماید.

تذکر:

قطع رابطه با فامیل و ارحام جایز نیست ،پس اگر بد بینی او باعث قطع رحم و قطع ارتباط با فامیل هایش بشود مرتکب دو خلاف شده است و علاوه بر سوء ظن گناه قطع رحم هم برایش نوشته می شود.

ایمان

کسانی که خوشبخت نیستند

اسلام بشر را از جنبه جسم و جان و از جهت معنوى و مادى مورد توجه قرار داده است و سعادت انسان را در برخوردارى از کمالات روحى و استفاده ءصحیح از تمایلات مادى مى داند؛ از این رو عواملى مادى و معنوى را در تحصیل سعادت مۆثر مى داند، که عبارتنداز:

1- ایمان به خدا؛ قرآن مجید در سورهء عصر، افرادى را از خسران مستثنى کرده است و آن افراد مۆمن ونیکوکارند. آن ها به فلاح و رستگار نائل مى شوند.

2- تقوا و خودسازى ؛ قرآن مجید پس از یازده سوگند به صراحت مى فرماید: «سعادت و رستگارى براى کسى است که جان خود را از پلیدى تطهیر کند و بدبخت کسى است که به ناپاکى بگراید.»(7)

3- یاد خدا؛ قرآن مجید مهم ترین عامل و وسیله براى خوشى و آرامش روح را یاد خدا مى داند و مى فرماید: دل آرام گیرد به یاد خدا،( رعد(13 آیهء 28) و روى گرداندن از یاد خدا را عامل سیه روزى مى داند و مى فرماید: <هر کس از یاد من روى گرداند، زندگى اش تنگ مى شود.( طه (20 آیهء 124)

4 -عمل صالح ؛ قرآن کریم امورى همانند جهاد در راه خدا، امر به معروف ، نهى از منکر، شکر نعمت هاى الهى و توبه را مایهء حیات و سعادت انسان مى شناسد.

از منظر حدیث،‌خوش بخت، دنیا را (که فقط برای امتحان در مسیر راه انسان قرار گرفته) رها می کند یا از تعلقاتش به آن می کاهد و در مسیر اخرت گام بر می دارد

5 - هم نشینى با بزرگان ؛ پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله) مى فرماید: اسعد الناس من خالط کرام الناس ؛ سعادت مندترین مردم کسى است که با افراد بزرگوار و کریم هم نشین باشد».( بحارالانوار، ج 74 ص 185)

6 - همسر، فرزند و منزل شایسته ؛ در روایتى رسول خدا(صلی الله علیه وآله)مى فرماید: «من سعادةالمرء المسلم الزوجةالصالحة و المسکن الواسع و المرکب الهنىء و الولد الصالح ؛از سعادت مرد مسلمان است که همسر شایسته ، خانه وسیع ، مرکب راهوار و فرزند شایسته داشته باشد».( بحارالانوار، ج 104 ص 98)

7- پند پذیرى ؛ امام على (علیه السلام)مى فرماید: السعید من وعظ بغیره ؛ سعادتمند کسى است که از سرنوشت دیگران پند گیرد.( نهج البلاغهء فیض الاسلام ، خطبه 85)

8 -عاقبت به خیرى ؛ امام صادق (علیه السلام)از امام على (علیه السلام)نقل مى کند: حقیقت سعادت این است که آخرین مرحلهء زندگى انسان با عمل سعادت مندانه اى پایان پذیرد و حقیقت شقاوت این است که آخرین مرحلهء عمر با عمل شقاوت مندانه اى خاتمه یابد».( تفسیر نمونه ، ج 9 ص 250)

9- آخرت گرایی: از منظر حدیث،‌خوش بخت، دنیا را (که فقط برای امتحان در مسیر راه انسان قرار گرفته) رها می کند یا از تعلقاتش به آن می کاهد و در مسیر اخرت گام بر می دارد.

غــــلام همت آنم که زیر چرخ کبود

زهر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

 

آخرت

انسان عاقل،‌ خوشبختی را در امور فانی و متغیر نمی جوید. سعادت واژة ‌مقدسی است که عقل و روان پاک آن را تفسیر می کند و متاع قلیل ،‌ لذت زودگذر و متغیر و در یک کلمه "دنیا" نمی تواند تفسیر کنندة آن باشد.

مولای متقیان نیک بختی را چنین تفسیر می کند: "نیک بخت ترین فرد کسی است که لذّت فانی(دنیا) را برای لذّت باقی(آخرت) رها کند".( غرر الحکم ج2 ص441)

چون دنیا دار فانی است و بی اعتباری خویش را ثابت کرده و مرگ، عبرت بزرگ آن است، گشتن در پی خوش بختی و یافتن این گنج بزرگ در جایی و برای جایی که از بین رفتنی است، بیهوده است.

 

افراد بیکار ؛ آدم هایی که اهل عمل نیستند

کار و عمل از نظر اسلام بسیار محترم و مورد تکریم است زیرا احترام و قابل تکریم بودن یک چیزی تابع نتیجه آن چیز است. وقتی که به نتیجه کار و زحمت توجه می‏کنیم می‏بینیم که نتیجه کار تنها خلاصی از فقر و گرسنگی نیست، بلکه چندین چیز دیگر هم به دنبال دارد، از آن جمله اینکه کار بر عزت و شخصیت انسان می‏افزاید و او را در نظرش‏ محترم می‏نماید، یعنی حس احترام به ذات و اعتماد به شخصیت در او ایجاد می‏کند و بدیهی است که هر چیزی که باعث و سبب محترم شدن شخصیت انسان‏ در نظر خودش و در نظر دیگران باشد، او خودش محترم و شایسته تکریم و تعظیم است و به همین دلیل است که در اسلام کار مورد احترام و شایسته‏ تکریم است.

شروع فرمان اجتناب از بسیاری گمان‌های بد با «یا أیّها الّذین آمنوا» این پیام را دارد که ایمان مشروط است به رعایت اموری که یکی از آن ها، دوری کردن از سوء ظن به افراد است. به بیان دیگر ایمان راستین کسی دارد که از گمان بد به مسلمانان بپرهیزد

در مقابل کار، بیکاری است که کوچکترین اثرش این است که‏ احترام و شخصیت انسان را پیش دیگران و پیش خودش از بین می‏برد و همین در هم شکستن شخصیت انسان سبب می‏شود که تن به هر پستی و بیچارگی‏ بدهد و انواع ابتلائات ناشی از گناه برایش پیدا شود. گذشته از همه اینها کار و فعالیت موجب سرگرمی فکری است، یعنی فکر انسان متوجه اصلاح کار خویش است و این به نوبه خود دو نتیجه دارد: یکی‏ اینکه دیگر مجالی برای فعالیت قوه خیال و هوسهای شیطانی باقی نمی‏ماند، دیگر اینکه فکر انسان عادت می‏کند که همواره منظم کار کند، از بی‏ انتظامی و پریدن از یک شاخه هوس به شاخه دیگر خلاص گردد.

 

افراد غیبت کن

غیبت بستر ساز بدگمانی است. زیرا غیبت کننده که وارد حریم خصوصی دیگران می‌شود. سستی‌ها و کاستی‌های اخلاقی و اعتقادی آنان را آشکار می‌سازد، بی تردید این حرکت بدخواهانه ، شک و بدبینی انسان‌ها نسبت به یکدیگر را فراهم می‌سازد. از این روست که خداوند، ایمان آورندگان را به اجتناب از گمان‌های بی جا و تجسس در احوال شخصی و نیز غیبت یکدیگر فرا می‌خواند.

«یا ایها الذین آمنوا اجتنبوا کثیرا من الظن ان بعض الظن اثم و لا تجسوا و لا یغتب بعضکم بعضا ایحب احدکم ان یاکل لم اخیه میتا فکرهتموه و اتقوا الله ان الله تواب رحیم ؛ای کسانی که ایمان آورده‌اید، از بسیاری از گمان‌ها بپرهیزید که پاره‌ای از گمان‌ها ، گناه است و جاسوسی مکنید، و بعضی از شما غیبت بعضی نکنند: آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده‌اش را بخورد؟ از آن کراهت دارید (پس) از خدا بترسید که خدا توبه پذیر مهربان است

همنشینی با چنین افرادی جز خسران و زیان دنیوی و اخروی چیزی در بر نخواهد داشت.

                                                                                                                                       فرآوری : زهرا اجلال

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منابع :

سایت اندیشه قم

سایت حوزه

بیانات حجت الاسلام قرائتی

بیانات آیت الله مظاهری

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.