تبیان، دستیار زندگی
بعد از بررسی امتیازات نظام آموزشی حوزه در مقالات سابق، به بررسی و بیان اشکالات و کاستی های این سیستم آموزشی می پردازیم
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بررسی سیستم آموزشی حوزه

حوزه

بعد از بررسی امتیازات نظام آموزشی حوزه در مقالات سابق، به بررسی و بیان اشکالات و کاستی های این سیستم آموزشی می پردازیم

.

نقصان گزینش و عدم تخصص

بعد از بررسی امتیازات نظام آموزشی حوزه در مقالات سابق، به بررسی و بیان اشکالات و کاستی های این سیستم آموزشی می پردازیم.

1 - نقصان ضوابط گزینش .

هر نظام و سیستم آموزشی برای جذب دانش پژوهان خود باید سیستم گزینشی داشته باشد و معیارها و ضوابطی را برای این امر تعیین کند. حوزه علمیه نیز به مانند همه سازمان ها برای خود سیستم گزینش دارد و از قوانینی تبعیت می کند. دلایلی که در ذیل می آید اهمیت وجود یک سیستم گزینشی را برا حوزه نشان می دهد؛

الف- حوزه در طول تاریخ عهده دار مهم ترین و اثرگذارترین جریانات در جامعه بوده و هست.

ب- حوزه هدایت جامعه و نظارت بر آن را بر عهده دارد.

ج- حوزه در جایگاه عظیم رسالت پیامبران قرار دارد.

د- حوزه پایگاه مبارزه با دشمنان اسلام و اندیشه های ضد اسلامی ست.

و- امکانات حوزه اعم از مادی و معنوی متعلق به کل نظام اسلامی ست و  باید در راستای اهداف اسلامی هزینه شود.

تمام دلایل فوق و دهها دلیل دیگر اهمیت این پایگاه را نشان می دهد و همین اهمیت، تعیین یک سیستم گزینش و انتخاب قوی را می طلبد.

هم اکنون حوزه یک آزمون کتبی برگزار می کند و بعد از اینکه افراد، امتیاز لازم را کسب نمودند به مصاحبه دعوت می شوند.

حجت الاسلام فرخ فال معاونت گزینش حوزه در گفتگو با پیام حوزه می گوید: الان حدود 4 سال است كه ملاك ها و عناوین و محورهاى مصاحبه را مشخص كرده ایم.

عناصرى كه مى توانند این سیاست ها را به شكل مساوى اعمال بكنند دعوت مى شوند یك جلسه توجیهى دارند و كل محورها و عناوین آموزش داده مى شود.

و براساس آن عنوان ها, مصاحبه انجام مى شود. اگر در خلال مصاحبه با نظارت هایى كه هسته هاى گزینش دارند, احساس بشود كه كوچك ترین اعمال سلیقه خارج از محدوده عناوین و محورها شده, بحث مصاحبه مجدد مطرح مى شود در سال هاى گذشته شیوه هایى در دست داشتیم, به خاطر این كه اعمال سلیقه فردى نشود گرچه این خیلى محدود و كم است.

چارچوب و معیار كارى ما در مسایل اجتماعى و سیاسى مشخص است. در مسایل سیاسى, سوالاتى است كه اصلا در آن گرایش هاى موجود مطرح نشده است, كلى است و همه در آن اتفاق نظر دارند (سیاست هایى كه از سوى رهبر كبیر انقلاب تنظیم شده و مقام معظم رهبرى و مراجع عظام بر آن تكیه دارند) رعایت شده است.

 در مسایل اخلاقى طورى است كه اصلا به این جهاتى كه شما مطرح كردید كاوش نشده است. اما آن چه كه در حاشیه این سوالات -اگر مطرح شود- شخص مصاحبه كننده, حق ندارد آن را در نمره دخالت بدهد, به خاطر این كه سوالات و عناوین همه امتیاز بندى شده است.[1]

اما بهر حال آنچه با آن روبرو هستیم ضعف هایی در سیستم پذیرش نظام آموزشی حوزه است که به علت حساسیت مذکور، باید هرچه سریعتر برطرف شوند.

آیا حدی برای تجسس در احوالات شخصی افراد در این مصاحبه ها تعیین شده است؟

آیا افرادی که گزینش می کنند باید دارای چه شرایطی باشند؟

آیا اعمال نظر شخصی وجود ندارد؟

آیا جو امنیت و آرامش در این مصاحبه وجود دارد؟ یا فرد مصاحبه شونده با استرسی فراوان و ناامنی خاصی درگیر است؟

آیا نظارت بر این مصاحبه ها قوی ست؟ یا همه چیز به مصاحبه کننده سپرده شده است؟

اینها سوالاتی ست که باید پیرامون مصاحبه حوزه به آنها پاسخی روشن داد. آیا می توان در یک مصاحبه یک ساعته و حتی کمتر، به انگیزه طلبه پی برد؟ آیا امکان ندارد ظاهری که او با آن آمده ساختگی و غلو آمیز باشد؟

تحقیقات محلی که سیستم پذیرش انجام میدهد آیا بیان کننده واقعیت است و یا فقط از دوستان فرد که قبلا هماهنگی هایی لازم بین او و دوستانش انجام شده، سوالاتی کلیشه ای پرسیده می شود؟

بهر حال آنچه بسیار مهم است اینست که گزینش حوزه باید به طوری عمل کند که فرمایشات شهید مطهری در گذشته، دیگر مصداق پیدا نکند.

ایشان بیان داشتند:

"چرا افراد بیكار و مزاحم و علف  هرزه در محیط مقدس روحانیت  زیاد است به طورى كه یك  زعیم روحانى مجبور است براى آب دادن یك گل، خارها و علف هرزهائى را هم آب  بدهد؟"[2]

و همچنین فرمودند:

"طلاب  علوم دینیه كنكور ورودى ندارند و لذا ممكن است كسى كه صلاحیت ورود در این مؤسسه مقدس را ندارد وارد شود."[3]

2- نبود رشته های درسی مشخص و تخصصی.

با توجه به توسعه علم و گسترش نیاز های بشری و پیشرفت تکنولوژی و سرعت نشر اطلاعات و ارتباطات، دیگر وقتی باقی نمانده تا طلبه همه چیز را بداند و بعد از سالیان دراز، وارد عرصه پاسخگویی به نیازهای بشر شود.

تا آن موقع ممکن است هزارات اتفاق افتاده و دیگر زمسنه مستعدی برای وی باقی نمانده باشد. از این رو زمان آن فرا رسیده که یک طلبه بر روی موضوعی خاص متمرکز شده و تمام تلاش خود را در آن موضوع هزینه کرده و یک متخصص در آن زمینه شود.

حوزه و سیستم آموزشی آن طوری ست که طلبه را دریایی به عمق یک متر می ساز که در هر زمینه ای حرفی برای گفتن دارد و در هر جمعی می تواند گلیم خود را از آب بیرون بکشد اما متاسفانه در مباحث تخصصی بسیاری قدرت پاسخگویی را ندارد.

 متخصص شدن هر چند به وسعت یک چاه است اما عمق آن بسیار بوده و باعص می شود در زمینه مخصوص خود صاحب نظر شده و هیچ سوالی را بی پاسخ نگذارید.

یک طلبه ای که تفسیر قرآن را به صورت تخصصی تحصیل کرده و می داند ومی تواند پاسخ گوی نیازهای قرآنی و تفسیری جامعه و مردم باشد به نظر می آید بهتر و مفیدتر از طلبه ای ست که فقه و اصول و کلام و تفسیر و فلسفه را در حد ابتدایی خوانده و هیچ کدام را به سرانجام تخصص نرسانده است.

به عبارت دیگر تخصصی شدن یعنی جهت دادن به زندگی و مسیر علمی طلبه نه بازداشتن از با سواد شدن و دانستن همه علوم.

متاسفانه سیستم آموزشی حوزه در حدود شش سال اصلا تخصصی نیست و دروس کاملا جنبه مقدماتی و عمومی دارند و بعد سال ششم هم اجبار و گرایشی به تخصصی شدن نیست و همان دروس فقه و اصول به طور عمومی برای همه ارائه می گردد. به طوری که تازه طلبه بعد شش هفت سال درس خواندن با یک سردرگمی علمی مواجه می شود.

به عبارت دیگر فقط یک سیستم درسی با رشته درسی واحد وجود دارد و فرد طلبه نمی تواند مانند سیستم دانشگاهی رشته ای دیگر را ازابتدا برگزیند.

بلکه به هر حال باید شش سال را دروس عمومی بخواند و سپس به مراکز تخصصی برود که البته بعد از آن بی نیاز از گزراندن دروس عمومی نیست.


پی نوشت ها:

[1] پیام حوزه،  تابستان و پاییز 1381، شماره 34 و 35

[2] ده گفتار، مرتضی مطهری، ص280

[3] همان-ص288.

منابع:

نشریه پیام حوزه

کتاب ده گفتار

تهیه و تولید : احمد اولیایی ،گروه حوزه علمیه تبیان