تبیان، دستیار زندگی
بر اساس چه ملاك عقلی، با وجود این همه مستندات مسلم روایی و عقلی، پیروی از علی (علیه السلام) را کنار بگذاریم و پیرو معاویه و ابوحنیفه شویم؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چرا شیعه کافر است؟!

سفینه


در سال 1345 هجری قمری در شهر پیشاور پاکستان مجلس مناظره ای بین تنی چند از علمای اهل سنت و عالم برجسته شیعی سلطان الواعظین شیرازی برگزار گردید که طی آن شش نفر از تجار سرشناس و خوانین با نفوذ پاکستان از عقائد باطل خود دست برداشته و به ریسمان محکم الهی چنگ زدند. این نوشتار بخشی از این واقعه است .


واعظ: می خواهم به عنوان اولین مطلب سۆالی را از شما آقایان بپرسم. همه می دانیم که عقیده ی اهل سنت این است که گوینده ی لااله الا الله و محمد رسول الله مسلمان و مۆمن است. سۆال این است که با وجود این که ما شیعیان قائل به شهادتین هستیم، چرا شما سنی ها ما را کافر و مشرك و رافضی می خوانید؟ آیا شما نمی گویید که پیامبر فرموده است: (اگر به هر یک از صحابه ی من اقتدا کنید هدایت می شوید)؛ آیا علی را جزء صحابه نمی دانید یا ادعا می کنید که پیامبر در بیان این حدیث، علی (علیه السلام) را استثنا کرده است؟ ما برای تبعیت از اهل بیت دلایل بسیاری داریم؛ اما آیا شما برای تبعیت از ائمه اربعه تان هیچ دلیلی دارید؟

از ابن عباس منقول است که رسول خدا فرمود: «یا علی، مثل تو و فرزندان تو مثل کشتی نوح است؛ هر که به آن متمسک گردد نجات یابد و هر که از آن تخلف نماید هلاك می شود. مثل شما مثل ستارگان است که تا روز قیامت هر گاه ستاره ای پنهان شود، ستاره ای دیگر طالع می گردد».1 همچنین از رسول خدا (صلیّ الله علیه وآله وسلم) منقول است که: «هیچ گاه به عترت من چیزی نیاموزید چون آنها از شما عالم ترند». 2 عجیب و جالب این است که ابن حجر مکی متعصب می گوید: «افراد عالم و عامل اگر از اهل بیت باشند بر علمایی که از اهل بیت نباشند مقدم اند». با این حال خودش دیگران را مقدم بر سرور اهل بیت یعنی علی (علیه السلام) دانسته است.

بر اساس چه ملاك عقلی، با وجود این همه مستندات مسلم روایی و عقلی، پیروی از علی (علیه السلام) را کنار بگذاریم و پیرو معاویه و ابوحنیفه شویم؟

حال بفرمایید آیا به ما این اجازه داده شده است که بنا به صلاحدید یکدیگر بجای قرآن کریم، کتاب دیگری را برگزینیم؟

سید: هرگز.

واعظ: احسنت. به همان دلیل که برای قرآن نمی توان بدل آورد برای عدیل قرآن نیز نمی توان بدل انتخاب کرد. چه معنی دارد که ما جای علی را به ابوبکر بدهیم. آیا غیر از این است که هیچ دستوری از جانب خدای بزرگ و رسول گرامی او در زمینه تبعیت از ائمه اربعه ی شما صادر نشده است. آیا کتاب های شما مملو از دلایل روایی بر خلافت علی بن ابیطالب (علیه السلام) نیست؟ آیا دلیلی هر چند ضعیف از قرآن و یا از روایات رسول خدا (صلیّ الله علیه وآله وسلم) برای لزوم تبعیت از ابوحنیفه و آن سه امام دیگرتان دارید؟!

حضرت امام علی علیہ السلام

سید: خوب، ایشان در زمان رسول خدا نبوده اند و پس از حدود سه قرن به دنیا آمده اند لذا از رسول خدا در این زمینه مطلبی صادر نشده است.

واعظ: پس خود حضرتعالی قضاوت کنید؛ چرا و به چه دلیل، ما امامان باعظمت خودمان را کنار بگذاریم و از امامان بی نام و نشان شما تبعیت کنیم؟! بر اساس چه ملاك عقلی، با وجود این همه مستندات مسلم روایی و عقلی، پیروی از علی (علیه السلام) را کنار بگذاریم و پیرو معاویه و ابوحنیفه شویم؟ مگر ملاك شما برای انحصار امامت و مقام افتاء در ائمه اربعه تان چیست؟

سید: ملاك ما مانند ملاك شما برای انحصار امامت در دوازده امام است.

از ابن عباس منقول است که رسول خدا فرمود: «یا علی، مثل تو و فرزندان تو مثل کشتی نوح است؛ هر که به آن متمسک گردد نجات یابد و هر که از آن تخلف نماید هلاك می شود. مثل شما مثل ستارگان است که تا روز قیامت هر گاه ستاره ای پنهان شود، ستاره ای دیگر طالع می گردد»

واعظ: پس در ابتدا من ملاکات انحصار عدّه ی ائمه را به دوازده نفر می گویم و سپس منتظر شنیدن دلایل شما خواهم ماند.

در صحیح بخاری از سه طریق، در صحیح مسلم از نه طریق، در سنن ابی داوود از سه طریق، در سنن ترمذی از یک طریق و در جمع بین الصحیحین از سه طریق به این مطلب اشاره شده است. حالا استدعا می کنم یک دلیل ولو ضعیف برای انحصار امامان به چهار نفر را اقامه کنید. علاوه بر این دلایل روایی، هیچ یک از ائمه شما از جهت توان علمی و فقهی در حد و اندازه ی امامان ما نبودند و حتی بزرگترین آنها شاگرد یکی از امامان ما بوده است. شما پیروی از شاگرد غیرمنصوص را واجب و پیروی از استاد منصوص را حرام می دانید. ما لکم کیف تحکمون؟!

سید: چه کسی گفته است که ائمه ما جزء شاگردان امامان شما بوده اند؟

واعظ: تاریخ گفته است. نور الدین صباغ مالکی در کتاب خودش 3 ثبت کرده است که جماعت بسیاری از اعیان امت مثل یحیی بن سعید، ابن جریح، مالک بن انس ، سفیان ثوری و ابو حنیفه از امام مطلق و پیشوای کل فی الکل حضرت جعفر بن محمد الصادق (علیه السلام) نقل روایت نموده اند.

ادامه این مناظره در سلسله مقالاتی، طی روزهای آینده به شما دوست عزیز تقدیم می شود. امیدواریم این همراهی زمینه شناخت مذهب حق و گروه رستگاران را فراهم کند .

پی نوشت ها:

1- بیابیع الموده، شیخ سلیمان بلخی حنفی، 1/ 95 ح 6 باب 4

2-  صواعق، ابن حجر مکی، باب 11، فصل 1، ص 92

3- فصول المهمه، ابن صباغ مالکی 2/908 فصل 6

بخش اعتقادت شیعه تبیان


منبع :

شهابی در شب ، دکتر ضیاء توحیدی ، ص 99 – 101

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.