تبیان، دستیار زندگی
منظور از اجماع اهل حرمین، اتفاق اهل مکه و مدینه بر امرى از امور دین است .
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اجماع اهل حرمین و اهل سنت

اجماع

منظور از اجماع اهل حرمین، اتفاق اهل مکه و مدینه بر امرى از امور دین است .

سیری بر چگونگی پیدایش اجماع

در مقالات گذشته به انواع مختلفی از اجماع اشاره شد ، در این مقاله به سه قسم دیگر از اجماع اشاره خواهد شد و تا حدی توضیح و شرح داده می شود.

بعد از وفات رسول خدا، تحولات عظیم و توسعه ى  بسیار در جهان اسلام پدید آمد و قلمرو حاكمیت مسلمین تا شرق و غرب گسترش یافت و اقوام مختلف و سنن متفاوت را در بر گرفت.

این امور موجب پیدایش مسایل جدید در حوزه ى تمدن اسلامى گردید و باعث شد كه راه حل هاى تازه اى مورد نظر قرار گیرد. در این هنگام دو بینش در نحوه ى حل مشكلات جدید و كیفیت پاسخگویى به مسایل تازه شكل گرفت.

بینش اول معتقد بود كه پس از رسول خدا بیان احكام الهى بر عهده ى عترت اوست و جز افراد خانواده ى او حق دخالت در امور دینى را ندارد. طرفداران این نحو تفكر كه بعدها به عنوان شیعه معروف شدند در امر شناخت احكام و معرفت دینى به اهل بیت مراجعه مى كردند.

بینش دوم معتقد بود كه پس از پیامبر اسلام، شخص خاص عهده دار بیان احكام دینى نیست، بلكه منبع شناخت احكام، كتاب خدا و سنت رسول مكرم اسلام است و امر دین و بیان احكام الهى ربطى به خانواده و نزدیكان پیامبر ندارد؛  چرا كه ابلاغ و دریافت و آموزش حلال و حرام دینى یك مسأله ى خانوادگى یا ارثى و یا انحصارى نیست.

 طرفداران این نظریه كه بعدها به عنوان اهل سنت معروف شدند با چنین اعتقادى به زودى دریافتند كه جواب همه ى سوال ها و راه حل همه ى مشكلات در كتاب و سنت به طور روشن بیان نشده است.

این امر سبب شد كه برخى از اصحاب رسول خدا در فكر چاره جویى شوند و راه حل هاى دیگر و منابع جدیدى را بیابند و بدین ترتیب اجماع و قیاس را تاسیس كردند.[1]

اجماع اهل حرمین

( اتفاق نظر اهل مکّه و مدینه بر امرى دینى )

منظور از اجماع اهل حرمین، اتفاق اهل مکه و مدینه بر امرى از امور دین است .

درباره حجیت و عدم حجیت این اجماع در بین اصولیون اختلاف است .

 در کتاب " اصول الفقه الاسلامى " آمده است:

" اجماع أهل الحرمین ( مکة والمدینة ) و أهل المصرین ( البصرة والکوفة ) غیر معتبر ایضا لانهم بعض الامة، على ما سبق تقریره فى اجماع أهل المدینة اذ لا امتیاز لبلد على آخر فى ادلة الشریعة. وقد زعم بعض اهل الاصول أن اجماع أهل الحرمین والمصرین حجة لاعتقادهم تخصیص الاجماع بالصحابة " (1،2) .

 نکته:

این مبحث در میان علماى اهل سنت مطرح است .

اجماع اهل سنت

( حجیت ذاتى اتفاق جماعتى در اثبات حکمى شرعى )

در مسلک اهل سنت ، اجماع یکى از منابع استنباط احکام شرعى شمرده مى شود .

 در کتاب " رسائل " آمده است:

" هم الاصل له وهو الاصل لهم ؛ اهل سنت اصل و پایه گذار اجماع اند و اجماع نیز اساس مکتب آنها است " (1) زیرا آنها خلافت ابوبکر را از راه اجماع امت ثابت مى کنند .

البته امامیه و اهل سنت صرفاً در اسم اجماع با هم اشتراک دارند و میان آنها در این مورد اختلاف جوهرى وجود دارد .

 اهل سنت براى اجماع "بما هو اجماع" اصالت و استقلال قائل اند و آن را منبعى در عرض کتاب و سنت مى دانند ، زیرا معتقدند پیامبر اکرم (ص) فرموده است: " لا تجتمع امتى على خطا ".

ولى علماى شیعه براى اجماع، اصالت و استقلال قائل نیستند ، بلکه اجماع را تنها راهى براى کشف قول معصوم (ع) مى دانند ؛ از این رو، نزد شیعه ، حجیت و ارزش اجماع صرفاً به خاطر کاشف بودن آن از قول معصوم (ع) است . (3،4)

اجماع از نظر اهل سنت دیدگاه های دیگری دارد که به نکات زیر توجه کنید :

1-      اجماع یعنی که همه مسلمانان و یا اهل حل وعقد (بزرگان بلد وکسانی که امور مردم به دست آنها می باشد ) برسرمسئله ای به توافق برسند و تصمیم بگیرند , به آن اجماع می گویند تعاریف متعددی از اجماع عرضه می شود که به شرح زیر است. الف- اجماع واقع نمی شود حتی اگر یکی از اهل حل وعقد با آن مخالفت نماید و این تعریف صحیح ومشهور است   [2]

2-       مسلم است که اگر یکی از صحابه مخالفت نماید یا اینکه به یقینی نرسد که تمام افراد صحابه به آن اقرار نموده باشند , این مسئله اجماعی نیست و هرکه درچنین موردی ادعای اجماع نماید دروغ گفته است  [3] لذا ادعای اینکه اجماع رای اکثریت می باشد نیز با تعریف فوق غلط است.

3-       در اجماع می بایستی اتفاق همه عوام وخواص باشد و اگر یکی مخالفت نماید اجماع منعقد نمی شود.  [4]

4-      شرط اجماع اتفاق همه مجتهدین می باشد,اجماعی با رای اکثر علما منعقد نمی شود , اگر عما دوران بر امری اتفاق کردند مگر یکی یا دونفر از آنان , باز هم اجماع منعقد نمی شود این قول عموم علما می باشد و حق هم همین است . [5]

اجماع اهل مدینه

( اتفاق نظر اهل مدینه بر حکمى دینى )

اجماع اهل مدینه ، به معناى اتفاق اهل مدینه در حکمى از احکام دینى مى باشد .

عده اى از اصولیون همانند " مالک بن اصبحی" و پیروان او معتقدند فقط اتفاق اهل مدینه معتبر بوده و در امر استنباط احکام شرعى به کار مى آید.

دلیل این نظریه، به عقیده آنان ، آگاه تر بودن مردم مدینه به احکام اسلامى است ، زیرا مدینه محل نزول وحى ، دارالهجرة ، مرکز حدیث ، شهر صحابه و انصار و مجمع فقها بوده است .

 در ابراز این عقیده، آنها به حدیثى از رسول خدا (ص) استدلال کرده اند که فرمود: " بدانید که مدینه چون کوره آهنگرى است که ناخالصى ها را مى زداید و خالص ها را عرضه مى دارد و مردم را پاکیزه مى سازد "  .

 در کتاب " الذریعة " آمده است:

" حکى عن مالک أنه کان یجعل اجماع اهل المدینة حجة ... والذى نقوله أنه ان کان امام الزمان الذى قد دلت الادلة على عصمته مقیما فى المدینة فاجماع أهلها حجة لهذا العلة، لا لشىء یرجع الیها لانه لو انتقل عنها الى غیرها، زال هذا الحکم فلا تأثیر للمدینة ؛

از مالک بن اصبحى حکایت شده که اجماع اهل مدینه را حجت مى داند ، اما از دیدگاه من ( سید مرتضى ) اگر امام زمان (ع) که معصوم از خطا است مقیم در شهر مدینه باشد از این جهت که او داخل در مجمعین است اجماع اهل مدینه حجت است ، اما اگر امام زمان (ع) از شهر بیرون رفت اجماع آنان بدون وجود آن حضرت حجیت ندارد . " (5،6)


پی نوشت ها :

[1] ادوار اجتهاد ازدیدگاه مذاهب اسلامى، ص 114

[2]  شرح صحیح مسلم نووی/ج1/ص213/باب فضل اب بکر

[3]  المحلی /ج1/ص52/تعریف الاجماع / ذیل ماله

[4]  نورالانوار فی شرح االمنار /ص220 مبحث اجماع

[5]  المهذبفی العلم الاصول /ج1/ص896 المطلب الخامس فی شورط الاجماع , المساله العاشره

منابع :

1.     محمد تقی طباطبایی حکیم، الاصول العامه للفقه المقارن ص 255

2.     وهبه زحیلی ، اصول الفقه الاسلامی ، جلد یک ص 512

3.     محمد رضا مظفر ، اصول فقه ،جلد 2، ص 93

4.     محمد جواد مغنیه ، علم الاصول فی ثوبه الجدید ص 225

5.     محمد ابراهیم جناتی ، منابع اجتهاد

6.     وهبه زحیلی ، اصول الفقه الاسلامی ، جلد یک ص 505

تهیه و فرآوری : جواد دلاوری ، گروه حوزه علمیه تبیان