اصلاح نیّت
می دانیم که شروع روز دانش آموزان با یک برنامه صبحگاهی مناسب علاوه بر پرورش روح معنوی دانش آموزان، در بالا بردن سطح آموزشی آن ها از لحاظ یادگیری تاثیرگذار است.
به عنوان مثال اگر معلم پرورشی مدرسه بتواند هر هفته یک کلاس را برای برگزاری برنامه های صبحگاه مدرسه انتخاب و هدایت نماید:
اول: تمام دانش آموزان طبق استعداد خود در امور و انجام برنامه ها مشارکت می نمایند.
دوم: مطابق با ایام اله برای پیدا کردن مطالب مناسب روز و اجرای برنامه به دنبال مطالبی از قبیل شعر، مقاله، طنز و غیره هستند.
سوم: مراسم آغازین مدرسه از یک نواخت بودن و احیاناً خسته کننده بودن به پویایی و سرشار بودن تبدیل می شود.
یکی از کارهایی که در اکثر مدارس کشور عزیزمان انجام می شود، تلاوت آیاتی از قرآن مجید است، در این زمینه چنان چه دانش آموزان بتوانند علاوه بر شنیدن آیات، با مفاهیم متعالی این معجزه الهی آشنا شوند، بی شک به هدف والای نزول وحی رهنمون گشته ایم.
در این راستا، مرکز یادگیری جهت غنی سازی برنامه های صبحگاه مدارس، به بررسی و تفسیر برخی از آیات قرآن پرداخته است. در این قسمت سعی شده، تفسیر به زبان ساده و قابل درک برای دانش آموزان ارائه گردد.
در این مقاله آیات صفحه 195، مورد بررسی قرار می گیرد...
شش آیة 48 تا 54 سورة توبه از صفحه ی 195،توسط یکی از دانش آموزان قرائت شود.
شما می توانید برای شنیدن فایل صوتی آیات این صفحه کلیک نمایید.
جهت دریافت فایل صوتی آیات فوق، کلیک کنید.
در تمامی هفت آیة 48 تا 54 سورة برائت از صفحة 195، به صفات منافقان و نشانههایآن ها اشاره شده كه ما از میان اینآیات، بنا داریم به آیة ششم اینصفحه بپردازیم كه به نتیجه و سرانجامكار منافقان اشاره میكند.
آیة 53 میفرماید: ای پیامبر، بهآن ها بگو:
«شما منافقانكه جانی پشت به خدا دارید و از مسیر ایمان و تقوا منحرف گشته و در وادی گناه افتادهاید، هیچ عملی از شما، گرچه بهصورت نماز و انفاق مال باشد، در نزد خدا مقبول نمیباشد».
انسان خداشناس مخلص، آناست كه در تمام اعمالش، جز رضای خدا و امتثال امر خدا، انگیزهای نداشتهباشد.
بنابراین، از اینآیه استفاده میشود كه دو چیز است كه مانع قبولی اعمال میباشند: یكی، كفر باطنی، یعنی نفاق، و دیگری، بینشاطی در عبادت. ما میدانیم بِحَمْدِالله، كفر درونی نداریم، ولی ترسِ این هست كه مرتبهای از نفاق، در ما وجود داشتهباشد! چون نفاق و ریا مراتب دارند.
هم، ایمان باید خالص باشد و هم، اعمال، با نشاط. یعنی، ممكن است فردی مۆمن باشد، ولی نه درحال نماز، نشاط و حضور قلب دارد و نه به هنگام انفاق، رضایت و رَغبت. نمازش با كسالت است و انفاقش با كراهت. كه این، خود، نشانگر نوعی نفاق است؛ هر چند دارای مرتبهای از ایمان نیز باشد، ولی در مقام عمل، تقوا ندارد. آنچه ملاك قبولی اعمال است، تقوا و رو بهخدابودن است.
كسی كه رو بهخدا شد، چهبسا، كارِ بهظاهر بدی هم از او سر بزند، امّا چون اشتباهاً و بهانگیزة الهی انجام شده، به جانش نورانیّت میدهد! چون جانش رو بهخدا و انگیزهاش خدایی است.
مثلاً ممكن است فردیكه واقعاً متّقی و پرهیزگار است، اشتباهاً شراب را بهگمان اینكه شربت حلال است، بنوشد یا بهگمان اینكه دارویی است كه بر طبق دستور پزشك، برای رفع بیماریاش مۆثّر است، بخورد، و حال آن كه در واقع، شرابی بوده كه خوردنش شرعاً حرام است.
در این صورت، هرچند، آن شراب، او را مست میكند، ولی این شرابخواری، نهتنها، موجب تاریكی در روحش نمیشود، بلكه چون بهقصد امتثال امر خدا انجام شده و انگیزة الهی داشته، سبب افزایش نورانیّت جانش میشود.
هم چنین، كسی كه بر اثر تكرار اعمال زشت و ناپسند، ملكة طغیان و سركشی در روحش پدیدآمده و حالت پشت بهخدایی گرفته، اگر شربت حلالی را با اعتقاد به این كه شراب است و بهانگیزة پانهادن روی فرمان خدا بنوشد، هرچند، مست نمیشود، ولی اینعمل، بر تاریكی روحش میافزاید و او در نزد خدا، فردی گنهكار محسوب میشود.
و از آن طرف، حتّی نماز انسان، اگر قربهً إلی الله نباشد و حالت ریا بهخود بگیرد، همان نماز، از خدا دورش میسازد.
درحقیقت، دین اسلام، روی موضوع نیّت و انگیزة عمل، تكیة جدّی دارد. یك فرق اساسی بین قانونهای بشری با قانون الهی، همین موضوع نیّت است. در قانون بشری، تمام توجّه، روی كار و عمل است و نیّت و انگیزه، اصلاً به حساب نمیآید. یعنی، در واقع، نمیتوان آن را ارزیابی نمود. مثلاً باید مالیات به دولت پرداختهشود، حالا با رضایت یا با كراهت. یا سرباز در شرایط لازم، باید به میدان جنگ برود، چه با رغبت و چه با عدم رضایت.
امّا در قانون الهی، تمام توجّه، روی نیّت و انگیزة كار است. دین، تنها، روی خود عمل، حساب باز نمیكند، بلكه به حساب نیّت، برای عمل، ارزش قائل میشود. دین میگوید: اگر كسی، خمس و زكات میپردازد، باید نیّت امتثال امرِ خدا داشته باشد؛ و گرنه، در نزد خدا مقبول نخواهد بود. و اگر به میدان جنگ میرود، باید تحت عنوان جِهاد در راه خدا و اطاعت فرمان او برود؛ وگرنه، ارزشی نخواهد داشت.
حدیث مشهوری دراینباب، از حضرت رسولاكرم(ص) نقل شدهكه فرمود:
ارزش اعمال، فقط بستگی به ارزش نیّتها دارد و هركس، آن چیزی نصیبش میشود كه در نیّت داشته و برای رسیدن به آن، كاری را انجام دادهاست.
یكی از دانشمندان بزرگ، دربارة اینحدیث فرمودهاست: اینحدیث، اوّلین مطلبی بوده كه گذشتگان و افراد متدیّن به فرزندانشان یاد میدادند و مراقب بودندكه آن ها در كنار قرآن، اینحدیث را نیزآموخته و بفهمند. و میگفتند: اینحدیث، نصف علم است. یعنی، علمی كه یك مسلمان باید آن را فرا بگیرد، نصفآ ن، همینحدیث است.
بنابراین، پیشینیان، همانگونه كه در عمل، آموزش میدیدند، در نیّت همآموزش میدیدند. یعنی، همانطوركه رنج و سختی میكشیدند تا خودِ عمل را بیاموزند، پیش و بیش ازآن، رنج و سختی میكشیدند تا نیّت عمل را بیاموزند.
و اینمطلب، بهراستی، مطلب مهمّی است. ما اگر خیلیآدم خوبی باشیم و خیلی هنركنیم، به اصلاح عمل میپردازیم، نه به اصلاح نیّت عمل.
چه بسا، اصلاً در ذهن اكثر ما، خطور نكندكه نیّت عمل نیز احتیاج به اصلاح دارد. انسان، اگر با خود بیندیشد، میبیند شصت سال یا هفتاد سال از عمرش رفته، امّا تا بهحال، در اینباره اصلاً فكر نكردهكه آیا نیّتش درست است یا خیر؟
یك عمر، صرف این كرده كه ضادِ وَلاالضّالّین را خوب ادا كند و مَدّش را خوب بكشد یا برای طهارت و نجاست لباس و بدن، چقدر وسواس بهخرج داده، امّا تا بهحال، فكر نكرده كه انگیزهاش در اینكار چیست یا نیّتش چگونه است؟!
در روایتیآمده است: كسیكه با زنی ازدواج كرده و مَهری معیّن نماید، درحالی كه قصد پرداخت آن را ندارد، زناكار است. و كسیكه از مردم قرضی بگیرد، درحالیكه قصد بازپرداخت آن را ندارد، سارق است.
یا حدیث دیگری میفرماید: هركه خود را برای خدا خوشبو سازد، روز قیامت درحالی كه خوشبوتر از مشك است، محشور میشود و هركه خود را برای غیرخدا خوشبو كند، روز قیامت درحالیك ه بدبوتر از مردار است، محشور میشود.
ملاحظه میفرمایید كه عطرزدن و بوی خوش بهكاربردن كه از دو نفر صادر میشود، یك عمل بیش نیست و هر دو، بهظاهر یكسانند، امّا از جهت انگیزه و نیّت، از زمین تا آسمان با هم فاصله دارند. یكی، انگیزهاش الهی بوده و دیگری، نفسانی. و لذا در روز جزا، یكی، خوشبوتر از مشك و دیگری، بدبوتر از مردار است.
خلاصه، آن كه دین میخواهد جان و روح ما را به صلاح و كمال رسانده و خوشبو سازد و در روح و جان ما لطافت، نورانیّت و پاكی ایجادكرده و به ما بفهماند كه عمل، بهخودی خود، با قطع نظر از ریشة روحی و الهی، ارزشی ندارد. چرا كه عمل، مال بدن است و بدن هم از بین رفته و میپوسد و عمل هم بهدنبالش.
مرکز یادگیری سایت تبیان
تهیه: علی هندی، ویراستار: سید علی مرتضوی