پیامبر رحمت و فرزندان یهود
یهودیان در زمان بعثت، به صورت نیمه گستردهای در سرزمین حجاز حضور داشتند. در اینكه نان چگونه در حجاز سكونت گزیدند، از سوی دانشمندان و مورّخان، حدس و گمانهایی ذكر شده است؛(1) امّا از قرن كریم، میتوان چنین استنباط كرد كه یهودیان بر اساس كتب دینیشان، دریافته بودند كه به زودی در این مكان، پیامبری جدید ظهور میكند و به همین سبب، به این سرزمین مهاجرت كردند.
شناخت یهود نسبت به پیامبر خاتم
به تصریح قرآن كریم، یهود، پیامبر اسلام را میشناختند؛ همانگونه كه فرزندان خود را امّا به خاطر حسادت و لجاجت، این شناخت هیچگاه آنان را به حقیقت و راه راست رهنمون نساخت؛ بلكه آنان همواره كتمان حق میكردند(2).
یكی از مهمترین علل درگیریهای یهود با پیامبر اعظم صلی الله علیه وله حسادت نها نسبت به ن حضرت بود. یهودیان نسبت به پیامبر اكرم صلی الله علیه وله حسادت میورزیدند؛ زیرا آن حضرت از بنیاسرائیل نبود؛ بلكه از نسل حضرت اسماعیل و حضرت ابراهیم علیهماالسلام بود؛ چنان كه كعب بن اسد، رئیس بنیقریظه خطاب به یهودیان گفت:
ای طایفه یهود! در این موقع (در جنگ با پیامبر) به محمّد ایمان وریم. به خدا سوگند! بر تمام شما روشن است كه این همان كسی است كه بشارت او در كتاب شما مده است و چیزی جز حسادت مانع متابعت ما از او نشده است؛ زیرا این پیامبر از نسل بنی اسرائیل نیست.(3)
مخالفتهای روانی و عملی یهود
مخالفتهای گسترده یهودیان، هم مخالفتهای روانی را شامل میشود و هم مخالفتهای نظامی و عملی را در بر میگیرد.
هدف از سۆالات یهودیان، كشف حقیقت نبود تا با ارائه پاسخ، قانع شوند و تسلیم حق گردند. آنها سعی میكردند با سۆالهایی از این قبیل، پیامبر را مشغول نگه دارند و با شیوه شك آفرینی، عدّهای را از آن حضرت جدا سازند یا كسانی را كه میخواهند به این دین بگروند، از این كار باز دارند
جنگ روانی
یكی از شیوههای خطرناك جنگ روانی، منحرف كردن افكار از موضوع اصلی و مشغول كردن اذهان عامّه به مسائل فرعی و حاشیهای است.
ابن اسحاق با اشاره به حسادت یهود، نسبت به پیامبر اعظم صلی الله علیه وله ، مینویسد: نان پیوسته سۆالاتی از روی لجبازی و عناد از پیامبر میپرسیدند و در تلبیس حقّ و باطل میكوشیدند. در قرن كریم، یات فراوانی در پاسخ به سۆالات یهودیان نازل شده است.(4)
برای نمونه، یهودیان میگفتند: ای محمّد! برای ما از سمان كتابی بیاور كه آن را بخوانیم. نهرهایی برایمان جاری ساز تا تو را پیروی كنیم و به تو ایمان بیاوریم.(5) یا با مغالطه کاری میپرسیدند: ای محمّد! خدا را برای ما توصیف كن. فرینش او چگونه است؟ دست و بازویش چگونه است؟! این در حالی بود كه عالمان نها بر اساس تورات، میدانستند كه خداوند جسم نیست و اعضا ندارد.(6)
هدف از سۆالات یهودیان، كشف حقیقت نبود تا با ارائه پاسخ، قانع شوند و تسلیم حق گردند. آنها سعی میكردند با سۆالهایی از این قبیل، پیامبر را مشغول نگه دارند و با شیوه شك آفرینی، عدّهای را از آن حضرت جدا سازند یا كسانی را كه میخواهند به این دین بگروند، از این كار باز دارند. از این رو، به وسوسهانگیزی و تشكیك در توحید كه اساس نبوّت است، میپرداختند.
پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله می دانست كه یهودیان از این درخواستها چه انگیزهای دارند. آنان در گذشته نیز از حضرت موسی علیه السلام چنین درخواستهایی كرده بودند و مائده آسمانی برای آنها نازل شد؛ ولی آنان باز هم ایمان نیاوردند.
پیامبر گرامی بدون اعتنا به چنین بهانه جوییهایی، راه خود را پیمود و از راه اصلی، كه برای آن به رسالت مبعوث شده بود، دست بر نداشت و آنان هرگز نتوانستند آن حضرت و دیگر مسلمانان را از راهشان باز دارند و با منحرف كردن افكار، به انحراف بكشانند.
برخورد فیزیكی
پس از اینكه طرحها و نقشههای یهودیان ناكام ماند و هر روز بیش از پیش اسلام گسترش یافت، بر تعصّب و حسادت یهودیان نیز افزوده شد. بدین روی، یهودیان، كه مستأصل و درمانده شده بودند، همكاری عملی خود را با مشركان بر ضدّ پیامبر اسلام غاز كردند؛ چنانكه جنگهای «اُحد» به دلیل تحریك قریش توسط یهودیان «بنی قینقاع»، «احزاب» با تحریك قریش و قبایل اطراف، توسط یهودیان «بنی قریظه» و برخی از درگیریهای دیگر به تحریك و هم پیمانی یهودیان انجام گرفت.
نان با اینكه پیمانهایی با پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله داشتند؛ امّا به اقداماتی همچون حمایت از مشركان، همكاری با نان، تفرقه افكنی میان مسلمانان، ایجاد اغتشاش و شوب در جامعه اسلامی و همكاری با منافقان مدینه دست میزدند. از همه مهمتر اینكه تصمیم به نابودی و از بین بردن اساس اسلام گرفتند، به ویژه در جنگ «احزاب»، بسیار كوشیدند كه كار مسلمانان را یكسره سازند.
توطئه قتل پیامبر
یهودیان به پیمانشكنی، ایجاد آشوبهای اجتماعی و همكاری با مخالفان و دشمنان پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله اكتفا نكردند و دست به اقدام خطرناك دیگری نیز زدند.آنان تصمیم گرفتند شخص پیامبر صلی الله علیه و آله را از بین ببرند؛ بدین امید كه مسلمانان خود به خود از هم بپاشند.
یهودیان، چه به صورت گروهی و تشكیلاتی چه فردی، همواره در پی مخالفت و دشمنی با پیامبر بودند. یكی از توطئههای یهود برای قتل رسول خدا صلی الله علیه و آله اقدام زینب، دختر حارث، خواهر مرحب یهودی بود كه بزغاله بریانی را مسموم كرد و نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله ورد. پیامبر صلی الله علیه و آله لقمهای از آن برداشت كه ناگهان گوشت بریان شده به سخن در آمد و گفت: به زهر آلوده است. (7)
و یا توطئه یهودیان بنی نضیر برای انداختن سنگ از روی بام قلعه خود بر روی سر پیامبر که با خبر دادن فرشته وحی به آن حضرت این توطئه نیز نافرجام ماند.
برخورد مسالمتمیز پیامبر با یهود
پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله برخوردهای گوناگونی با یهودیان داشت كه از این میان، تنها جنگهای آن حضرت با بنی قینقاع، بنینضیر، بنیقریظه و خیبر شهرت یافته است؛ امّا درباره برخوردهای مسالمت آمیز میان رسول خدا صلی الله علیه و آله و یهودیان كمتر سخن به میان آمده است. بنابراین، شایسته است برخوردهای مسالمت آمیز آن حضرت با یهود نیز مورد توجّه و بررسی قرار گیرد. یکی از این برخوردهای مسالمت آمیز پیامبر صلی الله علیه و آله عبارت است از پیمان آن حضرت با یهود.
آنان با اینكه پیمانهایی با پیامبر اعظم صلی الله علیه وآله داشتند؛ امّا به اقداماتی همچون حمایت از مشركان، همكاری با آنان، تفرقه افكنی میان مسلمانان، ایجاد اغتشاش و آشوب در جامعه اسلامی و همكاری با منافقان مدینه دست میزدند. از همه مهمتر اینكه تصمیم به نابودی و از بین بردن اساس اسلام گرفتند
مورّخان به پیمانهای پیامبر صلی الله علیه و آله با یهود اشاره كردهاند؛ امّا به متن آنها چندان توجّهی نشده است؛ مثلاً هنگام گزارش جنگهای ن حضرت با سه گروه یهود بنی نضیر، بنی قریظه و بنی قینقاع، مینویسند: پیامبر با آنان پیمانی داشت كه آنها نادیده گرفتند؛(8)
در قراردادی كه پیامبر صلی الله علیه و آله میان مهاجران و انصار منعقد نمود، در آن از یهود هم فراوان یاد شده است. متن این پیمان طولانی است. در اینجا، تنها به بخشهایی از ن، كه مورد نظر است، توجّه میكنیم:
بسم الله الرّحمن الرّحیم. این نوشتهای است از محمّد پیامبر، بین مسلمانان قریش و یثرب و كسانی كه به ایشان ملحق شوند... هر یهودی از ما پیروی كند، یاری میشود و با دیگر مسلمانان مساوی است، بر او ستم نمیشود و دشمنش یاری نمیگردد... یهود هنگام جنگ، همراه مسلمانان هزینه جنگی را میپردازند.
یهود بنی عوف و بندگانشان با مسلمانان در حكم یك ملّتند. یهودیان دین خود را دارند و مسلمانان دین خود را، امّا هر كه ستم كند خود و خانوادهاش را به هلاكت خواهد انداخت. هر كه دیگری را ترور كند، خود و خانوادهاش را در معرض ترور قرار داده، مگر اینكه به او ستم شده باشد. برای یهودیان «بنی نجّار»، «بنیحارث»، «بنی ساعده»، «بنی جشم»، «بنی اوس»، «بنی ثعلبه»، «جفنه» و «بنی شطیبه» همان حقوق «بنی عوف» ثابت است. نزدیكان ایشان هم از این مزایا برخوردارند. یهودیان و مسلمانان هزینه جنگ را به سهم خود میپردازند ... اگر كسی به مدینه حمله كرد، همه دفاع خواهند كرد. یهود اوس و موالیشان نیز از این حقوق برخوردارند.
(9)این پیماننامه را تعداد زیادی از سیره نویسان و تاریخ نگاران ذكر كرده اند. این سیره عملی رسول خدا صلی الله علیه وله با اهل كتاب بود كه با نان با مدارا و مسالمتمیز رفتار نمود و طبق این پیمان، حتّی از نظر حقوق، نان را با مسلمانان برابر شمرد.
پی نوشت:
1) ابن هشام، السیرالنبویّـة، ج 4، ص 162؛ سیّد جعفر مرتضی عاملی، الصّحیح من السیرة النّبی، ج 1، ص 174.
2) الَّذِینَ تَیْنَاهُمُ الْكِتَابَ یَعْرِفُونَهُ كَمَا یَعْرِفُونَ أَبْنَاءهُمْ وَإِنَّ فَرِیقاً مِّنْهُمْ لَیَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ یَعْلَمُونَ (بقره/146)؛ كسانی كه به ایشان كتاب [سمانی] دادهایم همان گونه كه پسران خود را میشناسند، او [= محمّد] را میشناسند و مسلّماً گروهی از ایشان حقیقت را نهفته میدارند و خودشان [هم] میدانند.
3) السیرة النبویّـة، ج 2، ص 235 ؛ صفیّ عبدالرّحمن مباركفوری، باده ناب در سیره پیامبر خاتم، ص 387؛ عبّاس صفائی حائری، تاریخ مجاهدات پیامبر اكرم و مبارزات دشمنان حق و چگونگی غلبه حق بر باطل، ص 286؛ عبّاس مهرین شوشتری، خاتم النّبین، ج 3، ص 232.
4) السیرة النبویّة، ج 1، ص 513.
5) همان، ص 604 ؛ عبدالوهّاب كحیل، نگرشی بر جنگ روانی در صدر اسلام، ترجمه محمّدتقی رهبر، ص 105.
6) نگرشی بر جنگ روانی در صدر اسلام، ، ص 107.
7) ر.ك. مصطفی صادق، «برخوردهای مسالمتمیز پیامبر با یهود» مجلّه تاریخ اسلام، ش 2.
8) السیرة النبویّة، ج 1، ص 501 ؛ ابوعبید (قاسم بن سلام) كتاب الاموال، ص 291.
9) السیرة النبویّة، ج 2، صص 220 ـ 223.
فرآوری: ابوالفضل صالح صدر
بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان
منبع:
پایگاه اطلاع رسانی موعود عصر.