تبیان، دستیار زندگی
گاهی خانم ها، وقتی با پیشنهاد خواستگاری رو به رو می شوند، هر چه سبک و سنگین می کنند، نمی توانند به این نتیجه برسند که بله را بگویند یا نه. این طبیعی است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نحوه پاسخ دادن به خواستگار

گاهی خانم‌ ها، وقتی با پیشنهاد خواستگاری رو به ‌رو می‌ شوند، هر چه سبک و سنگین می ‌کنند، نمی ‌توانند به این نتیجه برسند که بله را بگویند یا نه. این طبیعی است. گریزی هم از آن نیست اما رفتار خانم‌ ها در این دوره تردید، باید رفتار استانداردی باشد، با رعایت 3 اصل:

خواستگاری

اول اینکه باید صریح و شفاف به طرف مقابلشان بگویند که هنوز تصمیمی نگرفته ‌اند و نیاز به زمان دارند.

دوم اینکه باید زمانی را برای خود مشخص کنند و به‌ خودشان تکلیف کنند تا آن زمان، تصمیم قطعی‌ شان را بگیرند و آن را به خواستگارشان اعلام کنند.

سوم اینکه در طول این مدت باید تلاش کنند به شناختی برسند که بتوانند بر مبنای آن، تردیدهایشان را برطرف کرده و به نتیجه قطعی برسند.

متاسفانه بعضی خانم‌ ها، حتی وقتی جمع ‌بندی نسبی ‌شان این می‌ شود که به خواستگارشان نه بگویند، باز هم این را اعلام نمی‌ کنند. گاهی نمی‌دانند چطور نه بگویند (به خصوص اگر خواستگارشان خیلی علاقه نشان بدهد) و گاهی هم پیش خودشان فکر می ‌کنند بهتر است چیزی نگویند و این مورد را از دست ندهند، شاید مرد بهتری پیدا نشد! توضیح اینکه این رفتار چقدر خطرناک است، بحث مفصلی می ‌طلبد.

 بگویم بله؟ بگویم نه؟ اگر هنوز نتوانسته ‌اید تصمیم بگـیرید‏، ایــن 4 نکته را فراموش نکنید:

رازدار راز کوچکتان باشید و شهر را خبر نکنید

اگر گیج شوید هم حق دارید. پای یک عمر زندگی در میان است و به سادگی نمی ‌توانید در موردش تصمیم بگیرید. اما با تمامی این اوصاف، می ‌توانید راه را کوتاه ‌تر کنید و انتخابی بهتر و منطقی ‌تر داشته‌ باشید. قرار نیست به تنهایی تصمیم بگیرید اما کمی راز‌دار بودن، می‌تواند شما را در داشتن انتخابی مناسب ‌تر کمک کند. اگر می‌ خواهید با آرامش بیشتری به این موضوع فکر کنید، باید از ورود هر عامل مزاحمی جلوگیری کنید. رو دربایستی ‌های اجتماعی، ترس از اینکه فرصت دیگری برایتان فراهم نشود و تحریک‌ های دیگران، بزرگ ‌ترین مشکلاتی هستند که می ‌توانند شما را در تصمیم‌گیری به اشتباه بیندازند،پس قدم اول شما برای داشتن یک انتخاب خوب، این است که موضوع را با هرکسی در میان نگذارید.

از میان آدم‌های اطرافتان، می‌ توانید چند نفر که اعتماد بیشتری به آنها دارید و فکر می‌ کنید خودشان به ‌دلیل داشتن یک زندگی موفق می ‌توانند راهنمایتان باشند را انتخاب کنید و راز کوچک ‌تان را برایشان فاش کنید. این افراد به شما کمک می ‌کنند که واقعیت را بدون توجه کردن به احساساتتان ببینید و با نگاهی منطقی در مورد آینده ‌تان تصمیم بگیرید.

عجله نکنید و تند نروید

عجله نکنید. به ‌خودتان و او فرصت دهید تا شرایط را بررسی کرده و با توجه به تمامی مسائل در مورد آینده ‌تان تصمیم بگیرید. خانواده‌ ها را به‌ طور کامل به این روند وارد کنید. برای تفریح ‌های خانوادگی برنامه‌ ریزی کرده و با خانواده ‌ها و دوستان ‌تان بیرون بروید. فکر نکنید حالا که خیلی ‌ها از این موضوع خبردار شده‌اند، هیچ راه برگشتی ندارید. این دوره کوتاه نامزدی، فقط و فقط برای شناخت بیشتر است، پس اگر فکر می‌ کنید به هزار و یک دلیل نمی‌ توانید کنارش احساس خوشبختی کنید، با خانواده ‌تان در این مورد صحبت کنید و از آنها بخواهید برای گرفتن تصمیمی درست شما را همراهی کنند. اگر هم جواب‌تان مثبت است، به ‌دلیل بهانه ‌های کوچک ماجرا را کش ندهید. اجازه ندهید که نامزدی ‌تان کمتر از 6 ماه و بیشتر از دو سال باشد چرا که روانشناسان معتقدند نامزدی بیشتر و کمتر از این زمان، می ‌تواند زندگی مشترک ‌تان را دچار آسیب کند.

وقت را تلف نکنید

قطعا هر کدام از شما برای آینده‌ تان برنامه ‌هایی دارید، پس با تلف کردن وقت و ناتوانی در تصمیم ‌گیری، همدیگر را بازی ندهید. حالا که دید دقیق ‌تری در مورد او و توانایی ‌هایش به دست آورده‌اید و نظرهای علمی و بی‌ طرف مشاور را هم در اختیار دارید، وقت را تلف نکنید. دو دو تا چهار تا کنید و با دادن پاسخ ‌تان، او را هم از این تعلیق بیرون بیاورید. اگر جواب‌تان مثبت است، می‌توانید فاز بعدی را شروع کنید و برای ساختن یک زندگی موفق، از همین حالا تلاش کنید و اگر جواب‌تان منفی ‌است، می‌توانید از راه‌ هایی که در ادامه گفته ‌شده، برای قطع این ارتباط کمک بگیرید. مهم نیست چه جوابی می ‌دهید، مهم این است که با کش دادن این موضوع، زندگی او و خودتان را تلف نکنید.

تعارف نکنید؛ حرف دلتان را بگویید

درست است که تا قبل از ازدواج خیلی چیزها را در مورد زندگی مشترک و فراز و فرود‌هایش نمی ‌دانید، اما حتی قبل از این مرحله هم، موضوعاتی برایتان اهمیت دارند. احتمالا شما هم فکر می‌ کنید بدون برخی معیارها نمی‌ توانید زندگی کنید و البته در ذهن ‌تان شرایط خاصی را برای ساختن و ادامه این زندگی تصور می ‌کنید. این موضوع ‌ها را بدون پرده با خواستگار‌تان درمیان بگذارید. شاید از برخی مسائل بتوانید بگذرید و او هم بتواند خودش را تا حدودی با نیازهای شما تطبیق دهد. اما اگر در مورد موضوعات اساسی اختلاف دارید و فکر می‌ کنید سبک زندگی و نیازهایتان زمین تا آسمان با هم فرق می‌کند، قید این گزینه را بزنید.

چطــــــــوری بگویــــم نه؟

بالاخره تصمیم تان را گرفتید؟

راستش را بگویید

اگر بعد از بررسی تمام موارد بالا و درست تحلیل کردن شرایط‌تان، باز هم فکر می ‌کنید برای هم ساخته نشده ‌اید، باید هر چه زودتر حرف‌ دل ‌تان را به او هم بگویید. حستان را در دلتان نگه ندارید و سعی نکنید با تحقیر و کم ‌محلی، به او

قاطع

پاسخ منفی ‌تان را نشان ‌دهید. دلایل ‌تان را بیان کنید و مقابلش اعتراف کنید که علاقه ‌ای به او ندارید. از شکستن دلش نترسید و نگذارید که بیشتر از این امیدوار باشد و در دلش برای ازدواج کردن با شما برنامه بریزد. پرده‌ پوشی را کنار بگذارید. اگر قرار بود منظور شما را به زبان بی ‌زبانی بفهمد تا حالا فهمیده بود، پس وقت آن است که با صراحت تمام و بدون ترس، تکلیف را روشن کنید. ممکن است حرف شما دلش را بشکند. اشکالی ندارد. اگر بدون توهین و نشانه گرفتن نقاط ضعفش، تنها واقعیت را روشن کنید، دیگر مسئولیتی متوجه شما نخواهد بود، پس کاملا منطقی و بدون اینکه هیجان بی‌ موردی به این روند تزریق کنید، بگویید که برای خودتان و او آینده خوبی نمی ‌بینید یا اینکه احساسی که به او دارید از این جنس نیست و هیچ ‌وقت هم نخواهد بود.

چشم در چشم حرف بزنید

اگر هنوز جواب منفی‌ تان را قاطعانه به او نداده‌ اید، بجنبید. در نخستین فرصت یک قرار دو نفره با او بگذارید و بدون گوشه و کنایه یا در لفافه حرف ‌زدن، برایش همه چیز را توضیح دهید.احترام گذاشتن به او پذیرش این موضوع را برایش آسان ‌تر می‌ کند و تنظیم کردن چنین قراری یکی از نشانه ‌های این احترام است. قرار نیست این ملاقات را دوباره تکرار و ده‌ ها بار موضعتان را بیان کنید. چه قانع شود و چه نه، شما تنها باید یک ‌بار و برای همیشه تکلیف این ماجرا را روشن کنید.

غرورش را نشکنید

هیچ وقت او را به ‌دلیل علاقه ‌ای که به شما دارد، تحقیر نکنید. شما هر راهی را برای رد کردن درخواستش می ‌توانید بروید؛ اما حق ندارید به او حمله و توهین کنید یا به ‌دلیل حسی که دارد او را سرزنش کنید. اگر او با درخواست‌ های مکررش شما را آزار می ‌دهد، تنها جریان ارتباط‌ تان را قطع کرده و تلاش کنید تا جایی که می‌ توانید از او فاصله بگیرید.

مراقب واژه ‌ها باشید

موضعتان را طوری بیان کنید که امکان هیچ برداشت دیگری وجود نداشته باشد و مهم ‌تر اینکه، هیچ امیدی برای آینده به او ندهید. جملاتی مثل «فعلا قصد ازدواج ندارم»، «بگذار باز هم فکر کنم»، «به ‌دلیل مخالفت خانواده ‌ام نمی ‌توانم» و… نه تنها کمکی به پیشبرد این ماجرا نمی ‌کند بلکه او را هم معلق و بلاتکلیف گذاشته و آینده ‌اش را تحت ‌تاثیر قرار می ‌دهند. به‌ دلیل ناتوانی در نه گفتن، با او بازی نکنید.

علمی تصمیم بگیرید، نه احساسی

قبل از آنکه موضوع را علنی کنید، باید یک قدم دیگر هم بردارید. یک روانشناس خبره پیدا کنید و برای مشاوره و البته دادن یک تست از او وقت بگیرید. تست‌ های شخصیت که از هر دو شما گرفته می ‌شوند، می‌ توانند تاحدودی آینده ازدواج ‌تان را پیش ‌بینی کنند. مشاور با تحلیل تستی که از شما می ‌گیرد، می ‌تواند بگوید که چقدر با هم تفاهم دارید و در چه مواردی ممکن است دچار مشکل شوید.

بگذارید از احساسش حرف بزند

متکلم وحده نباشید و به او هم اجازه دهید که حرف ‌هایش را بزند و از خودش دفاع کند. بدون آنکه حرفش را قطع کنید یا با لحنی تند و شتاب ‌زده به او جواب دهید، بگذارید خودش را خالی کند. او به ‌عنوان خواستگار شما، حق دارد تمام تلاشش را بکند و هر راهی که گمان می‌ کند برای رسیدن به شما منتهی می ‌شود را برود. پس به او این فرصت را بدهید اما در تمام مراحل، قاطعانه روی موضع اولی ‌تان پافشاری کنید.

با اقتدار حرف بزنید

اینجا هم اعتماد به نفس حرف اول را می ‌زند مثل آدم‌های ضعیف رفتار نکنید و با اعتماد به ‌نفس حرف دلتان را بزنید. این حق شماست که تنها با کسی که دوستش دارید زیر یک سقف زندگی کنید و علاقه فرد دیگری به شما، نمی ‌تواند این حق را از بین ببرد. هر کسی مسئول احساسات خودش است و اگر شما کاری نکرده‌اید که به او آسیب بزند، پس دیگر نباید نگران چیزی باشید. او باید آنقدر منطقی باشد که بتواند با این موضوع کنار بیاید و اگر در این مورد ناتوان است، شما نمی ‌توانید کمکی به او بکنید.

بگویید دیگران عاشقش می شوند اما شما نه !

اگر می ‌خواهید یک پایان‌ بندی خوب ایجاد کنید و مثل یک فرشته به او نه بگویید، کمی او را تحسین کنید. در ذهن ‌تان فهرستی از نقاط قوت او را بچینید و وقت نه گفتن، با اشاره به همه آنها برایش توضیح دهید که باز هم می ‌تواند شانس عاشق شدن و دوست داشته شدن را داشته باشد و این پاسخ به معنای بد بودن یا ناتوان بودن او نیست.

وقت مشاوره

اگر می ‌بینید که بعد از گفتن حرف دلتان، شرایط زندگی برای او روز به روز سخت ‌تر می ‌شود یا اینکه با نپذیرفتن حرف شما، همچنان برای برقراری این ارتباط تلاش می ‌کند، یک راه دیگر را امتحان کنید. با او به جلسه‌ های مشاوره بروید و حل کردن این ماجرا را به علم روانشناسی بسپارید. به او نگویید که برای قانع کردنش نیاز به کمک روانشناس دارید، بلکه موضوع مشاوره پیش از ازدواج را مطرح کنید و بگویید اگر واقعا با شما بودن را می ‌خواهد، باید این شرط، یعنی شرکت در جلسات مشاوره را بپذیرد. شاید او در کنترل و شناخت احساساتش دچار مشکل شده و نیاز به کمک‌ های یک متخصص داشته باشد.

بازندگی ‌تان بازی نکنید

هرگز به‌ دلیل ترحم وارد یک ارتباط نشوید. اگر واقعا به او حسی ندارید، حق ندارید به‌ دلیل اینکه دلش را بشکنید به او وعده‌ای بدهید که در مورد ادامه‌ دادنش مطمئن نیستید. اگر به آینده مشترک ‌تان امیدی ندارید، قبل از آنکه چیزی شروع شود، تمامش کنید. شما نمی‌ توانید یک عمر با ترحم زندگی کنید، پس با کش دادن این ماجرا با احساسات و آینده او بازی نکنید و خودتان را هم به بازی نگیرید.

تصمیم‌تان را بگیرید، می ‌خواهید یا نه؟

قبل از آنکه حجت را برای این خواستگار‌تان تمام کنید، به پیشنهاد خواستگار دیگری فکر نکنید. درست است که رابطه ‌ای میان شما و هیچ کدام از آنها نیست اما تا زمانی‌که پاسخ قطعی‌ تان را نداده‌اید، در قبال فکری که این خواستگار در مورد آینده مشترک ‌تان می‌ کند، مسئولید، پس با گفتن جواب‌ تان به این مسئولیت پایان دهید. شاید هم پاسخ ندادن شما به‌ دلیل تردید باشد، اما اگر فکر می‌ کنید که اول باید موقعیت بهتری پیدا کنید و بعد باید به این خواستگار جواب منفی بدهید در اشتباه هستید. شما حق ندارید به‌دلیل منافع خودتان، دیگران را معلق نگه‌ دارید.

مشاوره روانشناسی

فرآوری و تنظیم: گل محمدی

مرکز مشاوره