چه نوع حیایی علم است؟
حیا یكى از نشانههاى ایمان و به معنى انقباض نفس در مقابل زشتی ها و بدی ها است و سدّى است در درون جان انسان در برابر معاصى و گناهان كه اگر سدّ حیا به طور خصوصى یا به طور عام در جامعه بشكند، ارتكاب گناه آسان مىشود ولى وقتى این سدّ پابرجاست ارتكاب گناه مشكل است.
یکی از خصلتهای آدمی که خداوند زمینههای آن را در نهاد تمامی انسانها قرار داده است، حیا میباشد که هر فردی میتواند با کوشش و مجاهدت به آن دست یابد. این خصلت آثار ارزشمندی در عرصههای گوناگون اجتماعی دارد. استحکام روابط جمعی و خانوادگی، بهرهگیری شایسته از نیروهای کارآمد بر پایه احکامی چون رعایت حجاب و عفاف، اصلاح روابط صحیح زن و مرد و کنترل نگاههای حرام، جویبارهایی هستند که از کوهسار حیا سرچشمه میگیرند. انسانی که به این خُلق نیکو و صفت شایسته دست یافته، کلید بسیاری از خوبیها را به خویشتن اختصاص داده است. حضرت علی(علیه السلام) فرمود: «الحیاء مفتاح کل خیر.»( غررالحکم، ج1، ص93)
حیا چون میوهای بر درخت عقل به بار مینشیند و بین خوبی و بدی جدایی ایجاد میکند و سرشت انسان را با خصال نیک میآراید. امام(علیه السلام) فرمود: «خردمندترین مردم، باحیاترین آنهاست.»( همان، ج2، ص380)
مفهوم حیا
واژه شرم و آزرم را میتوان در فارسی به جای حیا قرار داد. در برخی منابع، اجتناب نفس از اموری که هراس، ملامت و مجازات را به دنبال دارد، حیا نامیدهاند که دو نوع است: نفسانی و ایمانی. نوع اول را خداوند در تمامی آحاد بشر قرار داده است. ایمان، اصولاً شرمی است که مۆمن به جهت خوف از پروردگار، از ارتکاب معصیت پرهیز مینماید. در تأیید این مطلب امام سجاد(علیه السلام) فرمود:
«از خدا بترس، به سبب قدرتی که بر تو دارد و از او شرم کن، به جهت نزدیکیاش به تو.»( بحارالانوار، ج71، ص336)
پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله مىفرماید: حیا بر دو گونه است: حیاى عاقلانه و حیاى احمقانه، حیاى عقل سرچشمه علم است )نباید از سۆال كردن مسائل شرعى حیا كند( و حیاى حمق هم سرچشمه جهالت است
درجات حیا
پیشوایان دینی برای حیا درجاتی قائل شدهاند پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) برای حیا پنج درجه ذکر کرده است:
1ـ پایینترین مرتبه حیا که مربوط به عوامالناس است و مانع گناه میگردد.
2ـ حیای تقصیر، به این معنا که شخص، شرم میکند مرتکب عملی گردد که مقصر واقع شود.
3ـ حیای کرامت، که به سبب بزرگواری و عزت حق، از ارتکاب خلاف جلوگیری کند.
4ـ حیای محبت، که ناشی از تابش شعاع محبت الهی بر قلب انسان است و اجازه مخالفت با حق را نمیدهد.
5ـ حیای هیبت، که علت آن خشیت از خالق جهان است.( مصباحالشریعه، ص403)
حیا و عفت مکمل یکدیگرند
در ادبیات مذهبی، واژه عفت و حیا اکثرا در کنار هم به کار میروند و در انجام یک عمل پسندیده و یا ترک یک کار نادرست، لازم و ملزوم یکدیگرند. استمرار حیا آدمی را به عفت و پاکدامنی سوق داده و از زشتیها و پلیدیها حفظ میکند. عفت نفس، انسان را از ارتکاب گناهانی چون خوردن مال حرام (عفت شکم) و فحشا (عفت جنسی) و فحش و دشنام (عفت زبان) باز میدارد، در حالی که حیا حالتی موقت است که به هنگام روبهرو شدن با یک صحنه خلاف و گناه به انسان دست میدهد.
لغتشناس معروف، راغب اصفهانی، میگوید: عفت حالتی است در نفس که آدمی را از غلبه شهوت مصون میدارد و بیشترین خودداری مربوط به شهوت فرج و شکم است. بنابراین اصل عفت، پرهیز از گرایشهای حرام بخصوص در زمینههای جنسی و مالی میباشد.( معارف و معاریف، سیدمصطفی حسینی دشتی، ص394)
از مشخصههای مۆمن، عفت و پاکدامنی است که قرآن بدان سفارش کرده و اولیای الهی بر رعایت آن تأکید نمودهاند. مردی به امام باقر(علیه السلام) عرض کرد: من کمکارم، عملم در عبادت ضعیف است و روزه مستحبی کم میگیرم ولی امیدوارم جز حلال نخورم. حضرت فرمود: چه عبادتی بهتر از اینکه آدمی در امور مربوط به شکم و فرج عفیف باشد.( اصول کافی، ج4، ص243.)
چه نوع حیایی علم است؟
حیاء دو نوع است؛ یکی علم است که نوعی رفتار عالمانه محسوب مىشود و دیگری حیاء حماقت است که ناشی از ...
شرح حدیثی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) پرداختند.
من مواعظ النبی صلى الله علیه وآله وسلّم:
الحیاءُ حیاءان، حیاءُ عقلٍ وحیاء حُمْقٍ، و حیاء العقل العلم وحیاءُ الحُمقِ الجهل؛ حیاء دو نوع است: حیاء عقل و حیاء حماقت. حیاء عقل دانش است، حیاء حماقت نادانىپیامبر اكرمصلى الله علیه وآله مىفرماید: حیا بر دو گونه است: حیاى عاقلانه و حیاى احمقانه، حیاى عقل سرچشمه علم است )نباید از سۆال كردن مسائل شرعى حیا كند( و حیاى حمق هم سرچشمه جهالت است.
حیاءِ عقل آن است كه انسان از روى عقل احساس حیاء كند، مثل حیاء در هنگام ارتكاب گناه، و یا حیاء در مقابل كسانى كه احترامشان لازم است و این حیاء، علم است یعنى رفتارى عالمانه مىباشد.
لغتشناس معروف، راغب اصفهانی، میگوید: عفت حالتی است در نفس که آدمی را از غلبه شهوت مصون میدارد و بیشترین خودداری مربوط به شهوت فرج و شکم است. بنابراین اصل عفت، پرهیز از گرایشهای حرام بخصوص در زمینههای جنسی و مالی میباشد
حیاء جهل آن است كه از پرسیدن و یادگرفتن یا از عبادتكردن و امثال آن، حیاء كند؛ مثل كسانى كه در بعضى محیطها، از نماز خواندن خجالت مىكشند؛ و این حیاء، رفتارى جاهلانه است.
امام صادق(علیه السلام) در رهنمودی، حیا را چنین تقسیمبندی فرمود: «حیا دو نوع است؛ حیای عقل که انسان را از گفتن و ارتکاب خلاف باز دارد و حیای جاهلانه (احمقانه) که انسان را از تکامل و پیشرفت باز دارد.»( بحارالانوار، ج71، ص331)
حیای مطلوب و پسندیده، حیای عقل (صادق) است و حیای مذموم، حیای جهل (کاذب) میباشد. کسی که چیزی را نمیداند و فراگیری آن از نظر عقل و شرع لازمه زندگی است، اگر دچار شرم و خجالت باشد و نپرسد، مبتلا به حیای جهل است. بنابراین کوتاهی در دستیابی به علم و اطلاعات پذیرفته نیست و چه بسا به جهت این سستی، در عالم آخرت مورد مۆاخذه و مجازات قرار گیرد. حیا از انجام معصیت و یا هر عمل زشتی، فضیلت است اما حیا در فراگیری احکام دینی، رذیلت است.
امام صادقعلیه السلام مىفرماید: كسى كه خجالتى باشد علمش رقیق مىشود.
انسان باید در پىگیرى مجهولات جسور باشد و سۆال كند زیرا كلید علم سۆال است: فاسئلوا أهل الذكر إن كنتم لاتعلمون، در اسلام مسأله سۆال بسیار مهم است. پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله گاهى از اصحاب سۆال مىنمود و آنها را وادار به جنب و جوش مىكرد و به آنها مىفرمود سۆال كنید.
حضرت علىعلیه السلام در آخرین لحظه حیاتش كه زهر در تمام وجودش اثر كرده بود، مىفرمود: سلونى قبل أن تفقدونى.
از افتخارات ما مسلمانان است كه باب سۆال به روى همه باز است و در اسلام هیچ سۆالى بىپاسخ نیست و هیچ مسأله مستحدثهاى بىپاسخ نداریم.
فرآوری: زهرا اجلال
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
منبع :
پیام زن ، شماره 142
سایت حوزه
بیانات آیت الله خامنه ای
بیانات آیت الله مکارم شیرازی