تبیان، دستیار زندگی
جوانی به دوره ای زندگی گفته می شود که حد فاصل بین نوجوانی و میانسالی است . اگر چه محدوده سنی نوجوانی با محدوده ی سنی دوران جوانی متفاوت است ؛ ولی خصائص، علائم و ویژگی های آن دوره کم و بیش مشابه، نزدیک و همانند است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پیش نیاز بزرگسالی


جوانی به دوره ای زندگی گفته می شود که حد فاصل بین نوجوانی و میانسالی است . اگر چه محدوده سنی نوجوانی با محدوده ی سنی دوران جوانی متفاوت است ؛ ولی خصائص، علائم و ویژگی های آن دوره کم و بیش مشابه، نزدیک و همانند است.

جوانی

خلقیات یا به تعبیر دیگر اخلاقیات و ویژگی های رفتاری افراد در سنین مختلف، متفاوت خواهد بود . چنانکه انتظارات اطرافیان نیز از افراد مختلف السن ، مختلف می باشد . کسی از کودک انتظار ندارد رفتار بزرگان را از خود بروز دهد و به مشی آنان سلوک نماید . اگر چنین اتفاقی افتاد ، همگان شگفت زده خواهند شد. چنانکه بروز رفتارهای کودکانه از بزرگسالان حیرت و تعجب همگان را بر خواهد انگیخت.

جوان نیز به دلیل موقعیت خویش واجد پاره ای از ویژگی هاست که به هیچ عنوان آن ویژگی ها به طور ذاتی مطرود و مقبول نیست ، بلکه طبیعت دوران جوانی چنین ویژگی هایی را اقتضا می کند.

آن چه مهم است ، تهذیب ، آراستگی و اصلاح و پالایش آن ویژگی هاست و به تعبیر برخی ، مهم جهت دادن به آن ویژگی هاست . اگر ویژگی های جوان صیقل داده شود، یا جهت دار گردد ، چه بسا نیکو ، دلپذیر و خوشایند خواهد شد.

ما در اینجا به پاره ای از این ویژگی ها اشاره می نماییم

جوان استقلال طلب است: چنانکه گفته شد جوانی حد فاصل میان نوجوانی و میانسالی است . یکی از اساسی ترین ویژگی های کودک یا حتی نوجوان وابسته بودن اوست. مثلاً کودک به پدر و مادر ، اطرافیان و حتی آموزگاران خویش وابسته است. این وابستگی تنها وابستگی عاطفی نیست ؛ بلکه در بروز رفتاها نیز نوعی مقلد و وابسته به شمار می آید . یا در تصمیم گیری مستقل عمل نمی کند و به گونه ای احساس وابستگی می نماید.

اما جوان وابسته خو نیست و از تعلق و وابسته بودن گریزان است . او می خواهد خود بیندیشد ، خود تصمیم بگیرد و خود رفتار نماید . با آنکه ممکن است رفتارها و تصمیم های او نادرست باشد ؛ اما به دلیل حس استقلال طلبی و خودبسندگی، همه ی عوارض این گریز از تعلق را می پذیرد و بر پای خویش می ایستد.

اگر والدین یا حتی معلمان به دلیل این استقلال طلبی او را همواره به خود واگذار کنند، جوان دچار مشکل می شود. شاید حتی این خوی مثبت او به خلق ناهنجار مبدل گردد. از سویی عدم اعتماد به جوان و با زبان کودکانه با او سخن گفتن و در ریز و درشت امور او دخالت نمودن نه تنها اثر مثبتی بر جای نخواهد گذاشت ، بلکه او را عصیان گر و پندگریز خواهد ساخت.

جوان در فشار و پرخاشگر است: یکی از اساسی ترین خصائص بیولوژیکی جوان در فشار بودن و در نتیجه پرخاشگری اوست. کارکرد سیستم زیستی جوان والتهابات و غرایز مختلف وی به نوعی او را در فشار نشان می دهد و نتیجه ی طبیعی این در فشاربودن ، بروز رفتارهای پرخاشگرایانه می باشد. اگر خوی پرخاشگری او مورد توجه قرار نگیرد و صرفا به پیش زمینه های تعلیمی و تربیتی ارجاع داده شود از این رو زمینه ی نادیده گرفتن و حتی سرکوب آن فراهم آید، نه تنها جوان رام و مطیع نمی شود، بلکه ممکن است به صورت موقتی نیروهای سرکوب شده پنهان بماند و در موقعیتی دیگر و به صورت ضایعه و فاجعه بروز و ظهور نماید . در هر صورت این ویژگی جوان ، رفتار سنجیده منطقی و ظریف وروان شناسانه را طلب می کند تا خصلت یاد شده به بحران منجر نشود.

این بحران به تردیدها و تشکیک های جوان در تعاملات اجتماعی اشاره دارد. تلاش برای یافتن گروه همگون، آرمان گرایی جوان در دوست یابی و حتی عزلت وگوشه گیری از جمع و اموری از این دست بحران روابط اجتماعی جوان را گزارش می دهد

جوان برتری جوست: شاید این ویژگی به نوعی با روحیه ی استقلال طلبی جوان در ارتباط باشد. مسلماً وقتی حس استقلال طلبی در جوان وجود داشته باشد، حس استعلا وبرتری طلبی از آن سرچشمه خواهد گرفت و جوان را همواره در رقابت و برتری جویی قرار خواهد داد.

جوان احساس خلأ می کند: به طور طبیعی جوان مثل کودک مورد توجه نیست و از این رو اطراف خویش را خالی می یابد. چنانکه گفته شد جوان استقلال طلب است و استقلال طلبی ممکن است گاه گاه به احساس خلأ منجر شود.چون خود تصمیم می گیرد، یا می خواهد تصمیم بگیرد و خود رفتار نماید و مقلد و وابسته نباشد احساس خلأ به او دست می دهد. این احساس خلأ باعث می شود که:

** خواهان جلب توجه باشد.

** به همدلی و همراهی میل پیدا نماید.

**رفتارهای توجه برانگیز را از خویش بروز دهد. پوشش های متفاوت، الگوبرداری از مدل های غیر بومی و عجیب ، فعالیت ها و حرکات احساسی، نمونه هایی است که نشان می دهد رفتار جوان توجه برانگیز است.

جوان با بحران مواجه است

برخی از بحران هایی که جوان با آن در چالش است، عبارتند از :

بحران شخصیت یا هویت: بحران هویت یا کیستی شناختی عمده ترین بحران جوان محسوب می شود. شخصیت جوان شخصیت ثابت یا پایدار نیست و از این رو همواره در معرض تزلزل است . انسان درکودکی، تنها مایه های شخصیتی را داراست ولی تشخص یافته نیست. در کهن روزی شخصیت او شکل پذیرفته و پابرجاست و عملکرد و رفتار او نشانگر شخصیت یا ناشی از شخصیت اوست. اما در فاصله ی این دوره ، شخصیت انسان در حال شکل گیری است. یعنی جوانی مرحله ی شکل پذیری شخصیت آدمی است. حدیث مشهور می گوید «قلب جوان چون سرزمین مساعدی است که پذیرنده ی هر بذری است»

جوانی

همین حالت پذیرش ، نشان از عدم شکل گیری شخصیت می باشد و مهم آن که در همین دوره ، شکل گیری شخصیت صورت می پذیرد. پس دوره ی جوانی دوره ی انتقال از عدم تشخص به سوی شخصیت یافتن است و دوره ی انتقال ، دوره ی بحران هاست .

عوامل مختلفی همانند :

**عوامل موروثی

**عوامل محیطی

**عوامل تربیتی و تلقی های فرهنگی

**ارزش های جمعی و هنجارهای جاری

**شرایط خانوادگی

**الگوهای پیرامون و روحیه ی سرمشق پذیری

شخصیت جوان را شکل می دهند. بازشناسی هر یک از عوامل یاد شده و شناخت میزان تأثیر و کارآیی و ظرفیت هرکدام در تکوین شخصیت و مواجهه منطقی با جنبه های منفی هر یک از عوامل پیش گفته می تواند به شکل پذیری بهتر شخصیت جوان منجر گردد.

بحران روابط اجتماعی: این بحران به تردیدها و تشکیک های جوان در تعاملات اجتماعی اشاره دارد. تلاش برای یافتن گروه همگون، آرمان گرایی جوان در دوست یابی و حتی عزلت وگوشه گیری از جمع و اموری از این دست بحران روابط اجتماعی جوان را گزارش می دهد.

بحران خانواده: احساس طرد از سوی خانواده ، تعارض بین خواست جوان و خواست خانواده ، گریز از خانه وخیابان گردی ، آروزی زندگی در خانواده ی متفاوت، پرخاش های مداوم جنسیت مختلف یک خانواده با همدیگر ونشانه هایی از این نوع، رگه هایی از بحران خانواده را نمایان می سازد.

بحران جنسی: جوان به دلیل نیازهای ویژه یی دوران جوانی و غریزه ی خدادادی که در او وجود دارد، در این زمینه نیز دچار بحران می گردد. حل قطعی و نهایی این بحران، تنها با در آویختن به برخی موعظه ها ، مناسک و سوق دادن جوان از کشش زمینی به جاذبه های آسمانی امکان پذیر نیست، درک موقعیت جوان و سپس نوعی فرهنگ سازی برای گذر از این بحران و تجیه واقع گرایانه و نه مصلحت جویانه و نیز در صورت امکان تمهید مقدماتی برای بهکام بودن مشروع او می تواند به عنوان راهکاری برای حل بحران یاد شده قلمداد گردد.

بحران کار: این بحران در کشورهایی که جوانان اکثریت جمعیت آن را تشکیل می دهند، مشهودتر است. خاصه در کشورهایی که از یک سو جوان به مدارج عالی تحصیلی می رسد و از سوی دیگر به دلیل عدم هماهنگی دانش و صنعت و ناهمگونی نهاد آموزش و نهاد کار، کاری مناسب شأن و تحصیلات خویش نمی یابد.

فرآوری: نسرین صفری

بخش خانواده ایرانی تبیان


منابع: سایت ویستا همراه با تغییرات

مطالب مرتبط:

لوازم ضروری برای یک جوان موفق

جهان را در آغوش بگیر

زندگی، همچون حل مساله‌

تامین نیاز به حدّ جوانی

جوان در بزرگراه جاذبه ها

کوچه پس کوچه ی زندگی جوانان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.