تبیان، دستیار زندگی
آیت الله خوانساری در تابستان آخرین سال حیاتشان به همدان رفته بودند و در همان سفر فوت کردند. هنگام انتقال جنازه به قم، امام خمینی به من فرمودند: گویا آیت الله بروجردی تصمیم ندارند در تشییع جنازه شرکت کنند. شما ملاقات کنید و مواظب باشید که چنین نشود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

توطئه انتقال حوزه علمیه قم به مشهد

خاطرات و دیدگاه‌های آیت الله محمدباقر سلطانی طباطبایی پیرامون حضرت آیت‌الله العظمی بروجردی - ١٢ (بخش پایانی)

آیت الله بروجردی

آیت الله خوانساری در تابستان آخرین سال حیاتشان به همدان رفته بودند و در همان سفر فوت کردند. هنگام انتقال جنازه به قم، امام خمینی به من فرمودند: گویا آیت الله بروجردی تصمیم ندارند در تشییع جنازه شرکت کنند. شما ملاقات کنید و مواظب باشید که چنین نشود.

بخش قبلی را اینجا ببینید

بخش پایانی گفتگوی آیت الله سلطانی طباطبایی پیرامون توطئه انتقال حوزه علمیه قم به مشهد و ماجرای تصمیم آیت الله بروجردی به شرکت نکردن در تشییع جنازه آیت الله خوانساری تقدیم مخاطبان می‌شود:

- لطفاً درباره توطئه انتقال حوزه علمیه قم به مشهد توضیح بدهید.

آیت الله بروجردی می‌فرمودند: "یکی از آشنایان ما، که مطلع از هیأت وزرا بود نقل کرد: سفیر آمریکا به دکتر مصدق فشار آورده است که حوزه علمیه قم را به مشهد منتقل کند؛ لذا شما مواظب باشید که چنین توطئه‌ای عمل نشود."

درباره تغییر خط از فارسی به لاتین، مدت‌ها صحبت بود و افرادی طرفداری می‎کردند و مطلب می‌نوشتند. آیت الله بروجردی گاهی در جلسات از این طرح اظهار تنفر می‌کردند و بسیار متأسف بودند که چنین مطالبی مطرح می‌شود.

- نقل می کنند که آیت الله حاج آقا حسین [١] قمی، پس از مرگ رضاخان از نجف به تهران آمدند و خواسته‌هایی در جهت اصلاح امور، از دولت داشتند که با کمک آیت الله بروجردی موفق به اعمال این خواسته‌ها شدند. لطفاً در این باره توضیح بدهید.

تابستانی بود که من به بروجرد رفته بودم. روزی سه نفر از روحانیون به بروجرد آمده بودند تا آیت الله بروجردی را به تهران ببرند. مرحوم آیت الله حاج آقا حسین قمی در حضرت عبدالعظیم، در باغ سراج الملک تقریباً محاصره بودند.

ایشان درخواست پنج ماده‌ای به دولت داده بودند:

1- آزاد گذاردن زنان در حجاب و رفع ممانعت از حجاب‌داری.

2- لغو اجبار اتحاد شکل.

3- عمل به موقوفات.

4- منع فروش مشروبات الکلی.

5-...

دولت زیر بار این خواسته‌ها نمی‌رفت. این آقایان از قم آمده بودند که آیت الله بروجردی را برای کمک به آیت الله حاج آقا حسین قمی به تهران ببرند . آیت الله بروجردی با برخی از آقایان بروجردی جلسه‌ای تشکیل دادند، تا در این زمینه مشورت کنند. در پایان فرمودند: "دو نظر هست یکی این که خود من راهی تهران شوم و دیگر این که تلگراف کنم." بعد فرمودند: "اگر من هم به تهران رفتم و کار پیش نرفت، چه می‌شود؟ بهتر است پیش از این که آخرین شیوه را عمل کنیم، نخست تلگرافی بزنم و زمینه را بسنجم." ایشان تلگراف زدند و اتفاقاً اثر گذاشت.

یعنی در هیأت دولت گفته بودند که اگر آیت الله بروجردی به تهران بیاید وضع لرستان به هم خواهد خورد. بهتر است هرچه زودتر موافقت شود، لذا با خواسته‌های آیت الله حاج آقا حسین قمی، موافقت شد و هیأت دولت پنج ماده را تصویب کرد.

- گویا حضرت آیت الله بروجردی  تصمیم نداشته‌اند که در تشییع جنازه آیت الله خوانساری شرکت کنند، لطفاً در این باره توضیح بدهید.

آیت الله خوانساری در تابستان آخرین سال حیاتشان به همدان رفته بودند و در همان سفر فوت کردند. هنگام انتقال جنازه به قم، امام خمینی به من فرمودند: گویا آیت الله بروجردی تصمیم ندارند در تشییع جنازه شرکت کنند. شما ملاقات کنید و مواظب باشید که چنین نشود. سپس من به خدمت آیت الله بروجردی رسیدم. دیدم بله. حدس ایشان درست است. با ایشان صحبت کردم که آیت الله خوانساری از مۆسسین حوزه علمیه قم هستند و دو ثلث حوزه، ارادتمند ایشان هستند؛ لذا مصلحت نیست که حضرت‌عالی بی تفاوت باشید. انسان یک بار که بیشتر نمی‌میرد. بالأخره فرمودند که چه کنم؟ عرض کردم عده‌ای را به استقبال جنازه بفرستید . ایشان پیشنهاد بنده را پذیرفتند و عده‌ای را به استقبال جنازه فرستادند. سپس راجع به نماز بر جنازه پرسیدم.

فرمودند: شما از حضور من در نماز احساس خطر نمی‌کنید؟

البته با وضعی که شهر داشت همه چیز به هم خورده بود و اوباش و افراد نادان گوشه و کنار دست به کارهای خلاف می‌زدند، این احتمال قوی بود. اما در عین حال شرکت نکردنِ ایشان هم بسیار بد بود.

لذا پیشنهاد کردم که شما قبل از آمدن جنازه در یکی از حجره‌های صحن تشریف داشته باشید‌. جنازه که آمد حضرت‌عالی نماز بخوانید. و بعد از نماز، شما را با مراقبت به همان جای اول برمی‌گردانند. آنجا خواهید ماند تا جنازه را ببرند و مردم متفرق شوند. ایشان پذیرفتند. خوشبختانه موضوع به خوبی انجام پذیرفت.

- در دوران زعامت حضرت آیت الله بروجردی حوادث سیاسی بسیاری در قم اتفاق افتاده بود، از جمله تظاهرات مردم قم، به عنوان اعتراض به مطالب خلاف اسلام روزنامه‌ها، لطفاً در این باره توضیح بدهید.

در قم معروف شده بود که روزنامه‌های تهران، مطالبی نوشته‌اند که مخالف ضرورت اسلام است. این عمل باعث تحریک عده‌ای از جمله مرحوم تربتی واعظ شده بود. برخی از مردم جلوی فرمانداری جمع شده بودند تا اعتراض کنند. فرماندار قول پی‌گیری می‌دهد و جمعیت متفرق می‌شوند. فردای آن روز، جمعیت انبوهی، حدود یک ساعت به غروب، به طرف فرمانداری می‌روند تا از نتیجه اقدامات فرماندار با خبر شوند. فرماندار که متوجه می‌شود، دستور می‎دهد درهای فرمانداری را ببندند. درگیری به وجود می‌آید و تیراندازی می‌شود. عده‌ای مجروح شدند و گفتند که یک نفر هم شهید شده است. پس از آن،جمعیت به طرف منزل آیت الله بروجردی آمد. دو نفر از رۆسای آن جمعیت را که من می‌شناختم، یکی آقای خلخالی بود و دیگری آقای مبلغی.

جمعیت، کوچه‌ها و خیابان را فراگرفته بود. آیت الله بروجردی که خبر دار شد، ناراحت شد و به حاج میرزا محمد حسین فرمود: "به مصدق السلطنه تلفن کن و بگو اگر نمی‌توانی مملکت را اداره کنی کنار برو تا کسی دیگر بیاید و مملکت را اداره کند."

دکتر مصدق سه نفر مأمور عالی‌رتبه را به قم فرستاد تا دستورات آیت الله بروجردی را در این زمینه اجرا کنند. آن سه نفر عبارت بودند از: سرتیپ مدبر، ملک اسماعیلی (معاون نخست وزیر) و یک نفر هم از دادگستری.

یکی از نتایج این جریان، این بود که سید علی اکبر برقعی را از قم تبعید کردند و فعالیت حزب توده هم محدودتر شد.

- در پایان خواهشمندیم ما و خوانندگان عزیز را با نصایح خود راهنمایی فرمایید.

الحمد لله شما و امثال شما و خوانندگان نیازی به تذکار امثال بنده ندارید. بحمدالله سر تا پا هوش و توجه و درایه هستید. ولی تذکاری که شما باید به خوانندگان بدهید این است که در اعتقاد و ترتیب اثر دادن به این گونه قضایا تا صددرصد مطمئن به مطلبی نشده‌اید ، تصمیم نگیرید و نسبتی به کسی ندهید، زیرا در این عمری که از ما گذشته است، شایعه‌ها و گفت‌وگوهای زیادی را دیدیم که منتشر شد اما پس از فرو  نشستن فتنه‌ها و حوادث، متوجه می‌شدیم که قضیه برعکس بوده است. آنچه در قضایا مهم است تفحص و تعقیب همه‌جانبه است. پس از روشن شدن، اگر وظیفه نشر داشتید تصمیم بگیرید. در نشر مسائل به شنیدن اکتفا نکنید. ان شاء الله خداوند شما را موفق بدارد.


پانوشت‌ها:

[١] در اصل متن در سۆال، حاج آقا حسن آمده که حاج آقا حسین صحیح است

منبع:

1.    پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران

2.    مجله حوزه،شماره 43-44، مصاحبه با آیت الله سید محمد باقر سلطانی طباطبایی (ره)،ص 27.

تهیه و تنظیم: عبداله فربود، گروه حوزه علمیه تبیان