تبیان، دستیار زندگی
دنیا خیلی فرق کرده است الان زمان شاه عباس یا جنگ جهانی اول نیست که به صرف یک اختلاف قشون وتوپ و تانک را برداشته و صف آرایی کنند و یک جنگ راه بیندازند، الان برای کشتن انسان ها و به دست آوردن امتیازات نظامی مقدمات می چینند!
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

یازده سپتامبر ایرانی می شود!؟


دنیا خیلی فرق کرده است الان زمان شاه عباس یا جنگ جهانی اول نیست که به صرف یک اختلاف قشون وتوپ و تانک را برداشته و صف آرایی کنند و یک جنگ راه بیندازند، الان برای کشتن انسان ها و به دست آوردن امتیازات نظامی و سیاسی مقدمات می چینند!

یازده سپتامبر

برای کلید خوردن پروژه ای چون یازده سپتامبر قبل از حمله نظامی از سالها پیش کارهای نرم و ظریف رسانه ای و ارتباطاتی انجام شد، از کارتون باب اسفنجی تا فیلم های هالیوودی و این همه تنها برای آماده کردن ذهن ها به صورت خودآگاه و ناخودآگاه بود تا حمله و جنگ های بعدی آن و پیامدهایی که به دنبال دارد را تاب بیاورند. در واقع قبل از اینکه در جنگ کار به کشتن انسان ها برسد، از قبل افکار عمومی کشته شده است!

 برای مثال از کارهای انجام شده قبل از یازده سپتامبر می توان به این فیلم ها اشاره نمود:

١- "آرماگدون" (مایکل بی - 1998) : در صحنه ای برج های دو قلوی نیویورکی مورد حمله قرار گرفته و در حال سوختن نشان داده می شوند

2- "شهاب سنگ" (رونالد نیم- 1979) : یک شهاب سنگ به برج های نیویورکی برخورد می کند و آنها را نابود می کند. ما همان صحنه های را که در تصاویر هوایی خبری یازده سپتامبر به کررات دیدیم را عینا در این فیلم می توانیم مشاهده کنیم.

هکرز

3-    "هکرز " (یان سافتلی - 1995) : در تاریکی شب برج های دوقلو نشان داده می شوند ، چراغ اتاق های این دو برج به ترتیبی روشن هستند که از آن عبارت: اصابت کردن و سوزاندن (Crash and Burn) خوانده می شود.

4-    "سیمپسون ها " (1997) - "شهر نیویورک برعلیه خانه سیمپسون ها " : مجله ای را خانم سیمپسون نشان می دهد که عبارت 9/11 برروی آن به شکل گرافیکی نقش بسته است.

5- "گرمینز 2" (جو دانته - 1990) : برروی نشان میکروفن خبرنگاری که درباره حادثه اصلی فیلم از پلیس سوال می کند ، طرح گرافیکی 9/11 به چشم می خورد.

6- "ماتریکس " (واچفسکی - 1999): تاریخ تولد نیو برروی کارت شناسایی وی به اسم اندرسون 11 سپتامبر 2001 نوشته شده است.

در واقع قبل از اینکه در جنگ کار به کشتن انسان ها برسد، از قبل افکار عمومی کشته شده است!

در واقع کارهای رسانه ای ظریفی که با تلاش در تاثیر غیر مستقیم بر اذهان با استفاده از تکنیک های ارتباطاتی و روانشناسی به خوبی، مورد استفاده قرار گرفت. در همین راستا و برای برای تسخیر و آماده سازی اذهان در اینگونه موارد و از جمله یازده سپتامبر، دو رویکرد رسانه ای ناخودآگاه و نرم و  رویکرد پیام رسانی مستقیم ؛ در راستای اسلام و ایران هراسی انجام می پذیرد.

موهن

اسلام هراسی نقطه ای بود که توانست بر اذهان همگان جهانی خوب اثر بگذارد و نشان از اسلامی متحجر، عقب مانده، بی رحم و.... را در دهکده جهانی پراکنده کند. رسانه های خبری چون فاکس نیوز، سی ان ان، بی بی سی، رسانه های سرگرمی ساز و دستگاه هالیوود و در ادامه روزنامه ها و  بازی های رایانه ای هم در این بازی وارد شدند. از یازده ستامبر به بعد شبکه ها، فیلم ها و بازی های بسیاری در زمینه اسلام هراسی تنور موج ترس از اسلام را در جهان گرم کردند و برخی نیز از مرحله جنگ روانی ایجاد ترس از اسلام رد شده و مستقیم به تخریب وجه اسلام همت گماردند که از آخرین نمونه آنها می توان به فیلم اهانت آمیز بی گناهی مسلمانان اشاره کرد.

اما اسلام هراسی قله هم دارد و آن ایران هراسی است و رسانه های غرب برای اینکه بتوانند به نقطه هدف و اوج تاثیرگذاری در  جنگ نرم خود برسند باید این موج را به ایران رسانده و موج ایران هراسی را ایجاد نمایند، که این مهم در حال حاضر و با وجود قدرت یابی ایران در منطقه و اثرگذاری او در مناسبات بین المللی شکل خاص تری به خود می گیرد و اکنون که موج اظهارات  و جبهه گیری مقامات غربی و عملکرد آنان در بحث هایی چون اعمال تحریم ها و بحث بر سر انرژی هسته ای تهاجمی تر شده است و عده ای فکر جنگ با ایران را در سر می پرورانند به نظر می رسد که مدتی است روند موج  ایجاد هراس رسانه ای غرب بر علیه اسلام بیشتر به سمت ایران  می چرخد، زیرا در صورت تخریب ایران وجهه اثرگذار آن لطمه می بیند  و با تضعیف جایگاه ما در افکار مشترک جهانی،می توان روندی که ایران در هدایت آن نقش دارد را مخدوش کرد و شاید اگر جنگی در پیش باشد دستگاه رسانه ای غرب پازل چینی همیشگی خود را در نقاط  رسانه ای پیرامون ایران هراسی خوب دنبال می کند.

اسلام هراسی قله هم دارد و آن ایران هراسی است و رسانه های غرب برای اینکه بتوانند به نقطه هدف و اوج تاثیرگزاری در  جنگ نرم  خود برسند باید این موج را به ایران رسانده و موج ایران هراسی را ایجاد نمایند

ایران هراسی در کنار اسلام هراسی، نمودهای فراوانی در رسانه های غربی چون فیلم ها و شبکه های تلویزیونی و روزنامه های خبری و بازی های یارانه ای دارد.  از بازی هایی که در این جریان گام بر می دارند می توان به بازی میدان نبرد 3 ، آرما وحتی اخیرا بازی پرندگان خشمگین اشاره کرد که آن هم از این روند در امان نماند و در آخرین نسخه ی خود به برج میلاد و نقشه ایران هم حمله می شود!

سیصد

فیلم ها نیز جای مخصوص خود را در داستان ایران هراسی دارد فیلم هایی چون فیلم ،300 و قسمت دوم آن، نبرد آرتمیشیا، (با موضوع نبرد خشایارشاه با سپاه یونان)؛  زمانی برای خیانت (با موضوع فردی سپاهی که جاسوس سیا بود) و ....

اما از این فیلم ها که بگذریم قرار است ایران، امروز مستقیم تر دشمن اول غرب معرفی شود. و این اقدام با ساخت فیلم آرگو، رویکردی مستقیم و آشکار به خود گرفته است، این فیلم چند ساعت پس از بستن سفارت کانادا در تهران در جشنواره فیلم تورنتو اکران شد. فیلمی که در سال 58 و جریان گروگانگیری و تسخیر لانه جاوسی توسط دانشجویان خط امام سیر می کند و این شاید اولین باری است که چنین بی پرده در روایت تاریخ معاصر ایران، و به صورت مستقیم  وارد می شوند. در صحنه هایی از فیلم 2012 نظری وجود داشت که صحنه ای از مراسم تشیع پیکر حضرت امام نمایش داده می شود اما در این فیلم دیگر جایی برای حدس و گمان باقی نمانده است.

آرگو

فیلم آرگو داستان فرار شش دیپلمات آمریکایی از ایران را در جریان تسخیر سفارت آمریکا در تهران در نوامبر سال 1979 روایت می‌کند. در این تاریخ، 52 آمریکایی در ایران به گروگان گرفته شدند و دانشجویان معترض در وسط خیابان پرونده‌های دیپلماتیک سفارت‌خانه را از بین بردند؛ اقدامی تماشایی شبیه به ویکی‌لیکس در گذشته.

آرگو بر اساس روایت «کنت تیلور» سفیر وقت کانادا ساخته شده که این شش آمریکایی را در جریان گروگان‌گیری، در سفارت کانادا مخفی کرد و سپس برای آن‌ها پاسپورت‌های تقلبی کانادایی صادر کرد. در سال 1981 به خاطر کمکی که «تیلور» انجام داده بود، به وی نشان درجه دوم لیاقت کانادا و مدال طلای کنگره آمریکا را دادند.

همانطور که می بینیم فیلم آرگو بعد از فیلم سیصد که تاریخ باستان ایرانی را مستقیم مورد حمله قرار داد به سراغ تاریخ معاصر آمده است و باید دید گام بعدی در جریان ایران هراسی چه می باشد. کدام نقطه را هدف خواهند گرفت و برای تخریب ایران و اسلام محمدی در اذهان ملت ها در جنگ نرم خود  چه برنامه ریزی و فعالیت های دیگری انجام خواهند داد.

باید دید در کنار این سیر جدید و آشکار، آیا نشانه های پنهان برای تاثیرپذیری ناخودآگاه نیز به وجود خواهدآمد. آیا این روند مانند عملکرد های گذشته دستگاه تبلیغاتی غرب، شروعی برای آماده سازی اذهان برای جنگ های احتمالی بر علیه ایران خواهد بود؟ یا فقط ادامه موجی است که از قبل در جریان است.  و وظایف نهاد های فرهنگی و رسانه ای ما در مقابله با این رویکرد چیست؟

عطالله باباپور

بخش ارتباطات تبیان