خطر ترجمه در کمین ادبیات کودک و نوجوان
مروری بر گفته های محمدرضا سرشار درباره وضعیت ترجمه
«محمدرضا سرشار» مشهور به رضا رهگذر 23 خرداد 1332 در خانوادهای شیرازی به دنیا آمد. او یکی از آشناترین چهرههای ادبیات امروز ایران است که تاکنون 133 عنوان کتاب در حوزههای مختلف ادبیات منتشر کرده؛ بیش از 5 میلیون نسخه از آن کتابها به فروش رفته و توانسته 36 جایزه ملی را نصیب نویسنده خود کند. نه تنها آثار محمدرضا سرشار ، بلکه صدای او نیز که 24 سال در برنامه «قصه ظهر جمعه» از شبکه سراسری رادیو پخش میشد، برای همگان خاطرهانگیز است. وی بهتازگی بر روی مجموعهای 24 جلدی با عنوان «درباره ادبیات داستانی» کار میکند که تاکنون 3 جلد آن توسط کانون اندیشه جوان منتشر شده و چاپ این کتاب بهانهای شد تا سخنان محمدرضا سرشار را درباره ی کتابش و شرایط حاضر ادبیات کودک مرور کنیم:
-در این سلسله کتابها مباحث مهم و مطرح عرصه ادبیات داستانی اعم از ادبیات داستانی بزرگسالان و کودکان و نوجوانان مطرح خواهد شد. این مباحث، مباحث نظری خواهد بود. یعنی نقد کتاب خاصی نیست، بلکه بحثهای نظری درباره نقد و ادبیات داستانی هم بزرگسالان و هم کودکان و نوجوان است. هماکنون سه مجلدی که منتشر شده دارای عناوین«نقد ادبی، کارکردها و آفات»، «انواع نقد ادبی» و «پیشینه، نقش و اهمیت داستان در زندگی انسان» است.
- در واقع کل مباحث این کتاب ، در ارتباط نقد نظری است. در این کتاب تمام رویکردهای نقدی را که از ابتدای تاریخ ادبیات تا به امروز مطرح بوده و همچنان نیز مطرح است، مورد بررسی قرار دادهام. معمولا هر یک از این مباحث شامل بخش تاریخچه نیز میشود که در آن مطرح می شود چه کسی یا کسانی آغازگر این نوع نقد بوده، آن نقد بر چه اساس و زمینههایی شکل گرفته و ویژگیهای آن چیست.
- تفاوت این کتاب با سایر کتابهای مشابه این است که اگر مکتب نقدی در این کتاب معرفی میشود، نقد آن نیز در همانجا مطرح میشود؛ در حالی که کتابهای دیگر تقریبا همگی صرفا توصیفی هستند. تفاوت دیگر این است که مطالب این مجموعه بسیار فشرده مطرح شدهاند، اما این فشردگی، لطمهای به بیان ابعاد مختلف مسئله نمیزند. همچنین در این کتاب سعی شده که زبان حتیالمقدور ساده باشد. این نکته در مورد نقدهای دوره پسامدرن بسیار مهمتر بود، زیرا در نقدهای این دوره زبان علمی و زبان ادبی با یکدیگر خلط شدهاند. ما پیش از این میگفتیم زبان علمی دارای چند ویژگی از جمله وضوح و استحکام است و زبان ادبیات به دلیل استفاده از تخیل و صنایع لفظی هالهای از ابهام و سایه روشن دارد. متاسفانه بحثهایی که در مورد مکاتب نقد این دوره شده، عمدتا به زبان ادبیات است نه زبان علم؛ به همین دلیل هم بسیاری از این مکاتب نقد دارای مبانی علمی محکمی نیستند چرا که آمیزهای از تخیل و استدلال هستند. همچنین در این مطالب، چه در زبان اصلی و چه ترجمه، واژه سازیهای فراوانی در مباحث نقدی صورت گرفته شده است که فاقد پیشینه شناخته شده در زبان فارسی هستند و اینها نیز فهم این مباحث را دشوارتر کرده است. جلد بعدی که درباره «نقد ادبی: کارکردها و آفات» است، بیشتر به بحث فایدهها و زیانهایی که شامل نقد میشود، میپردازد. این مجلد زبان سادهای دارد چون بحث آن تحلیلی است و مشکلی در فهم آن برای مخاطب به وجود نمیآید.
- موضوعی که در سایر مجلدات به آن می پردازم: به طور مثال یک جلد را به سلول بنیادین داستان اختصاص دادهام. در واقع این همان چیزی است که در داستان به ایدهیابی یا جرقه اولیه مشهور شده است. در این کتاب به نویسندگان حداقل 24 راه عملی پیشنهاد شده است تا ذهن خود را برای دریافت جرقه اولیه داستان فعال کنند.
این موضوع به شکل فعلی در نوع خود در کتابهایی که به زبان فارسی وجود دارد، اعم از تالیف و ترجمه، نو و منحصربهفرد است. کتاب دیگر با عنوان «انواع ادبیات کودک محور» است. تصور عمومی در جامعه و حتی در بعضی موارد، در بین اهالی ادبیات و هنر ، این است که هر شعر، داستان یا فیلمی که در آن شخصیت محوری کودک یا نوجوانی وجود داشته باشد، لزوما مناسب کودک یا نوجوان است. در این کتاب حداقل 4 نوع ادبیات را با محوریت کودک معرفی کرده ام که تنها یک نوع از آنها به طور خاص برای کودکان و نوجوانان است و مخاطبان بقیه بزرگسالان هستند. من اولین بار در نیمه دوم دهه 60 این بحث را در نشریات مطرح کردم که هر اثری که در حوزه ادبیات، فیلم یا نمایش دارای شخصیت محوری کودک باشد، لزوما مناسب کودک و نوجوان نیست که خوشبختانه در آن زمان این بحث بازتاب وسیعی در جامعه هنری پیدا کرد و بخصوص در سینما و جشنواره های سینمایی مربوط به این قشر سنی، تاثیر بسزایی گذاشت.از دیگر کتابهای این مجموعه «مبانی ادبیات کودکان و نوجوانان» است. در زمینه مباحث نظری ادبیات کودک و نوجوان آثار متعددی در کشور ترجمه یا تالیف شده است ولی همه آنها دارای نگاه غیر دینی و حتی در برخی موارد ضد دینی با مبانی تعلیم و تربیت کاملا غربی هستند. این کتاب، اولین کتابی است که با یک نگاه ایرانی- اسلامی به این مقوله پرداخته است، اگرچه از دستاوردهای روانشناسی غرب که در ارتباط با این بحث بوده استفاده مناسب را کردهام. در خلال بحثهای کتاب احادیث، روایات و بعضا آموزههایی از مربیان مسلمان تعلیم و تربیت نیز مطرح شده و مستند مطلب قرار گرفته است.
وضعیت ادبیات کودک و نوجوان در ایران در حال حاضر
نویسندگان ما نسبت به اوایل انقلاب، در عرصه ادبیات کودک و نوجوان آشناییهای خوبی با مبانی داستاننویسی و مسائل مربوط به آن به دست آوردهاند؛ ولی چند مشکل بر سر راه آنها قرار دارد؛ یکی اینکه هماکنون برای نویسندگان راههایی وجود دارد که میتوانند – نسبت به نوشتن - به درآمدهای بیشتری با زحمت کمتر، دست پیدا کنند. بنابراین اکنون تقریبا نزدیک به یک دهه است که ما کارهای خلاقانه ناب در ادبیات کودک و نوجوان کمتر دیدهایم. در حالی که دهه 60 دهه انفجار کارهای خلاقه در عرصه کودک و نوجوان بود. دلیل دیگر این است که تجارب عملی نویسندگان این عرصه ما اغلب محدود است و در چند کتاب اولیه ای که نوشتهاند، تمام شده است و در عین حال زیاد اهل استفاده از تخیل برای تولید داستانهای خلاقه بدیع نیز نیستند. متاسفانه حدود دو دهه است که گرایش بسیار زیادی به بازنویسی در میان عده زیادی از نویسندگان این عرصه پدید آمده و در سالهای اخیر این گرایش به شکلی افراطی بخصوص به عرصه تاریخ اسلام و زندگانی پیامبر(ص) و ائمه(ع) نیز کشیده شده است. یک زمان تا سال 1374 که اولین جشنواره قصههای قرآنی، پیامبران، ائمه(ع) و صحابه از طرف اداره اوقاف و امور خیریه برگزار شد، تعداد کمی از نویسندهها به اینگونه آثار اقبال نشان داده بودند؛ اما بعد از آن جشنواره و به احتمال زیاد تحت تاثیر آن جشنواره، از تفریط در آن زمینه به افراط رسیدند. این خطر نیز وجود دارد که این کار، دلزدگی نسبت به مضامین مربوط به تاریخ اسلام و مذهبی در بچهها ایجاد کند. از طرفی ناشران هم احساس میکنند در کنار کتابهایی که در زمینههای دیگر برای کودک و نوجوان منتشر کردهاند، باید یک دوره داستان زندگی پیامبران یا ائمه(ع) را هم داشته باشند که البته کار پر درآمدی هم برای آنان است. متاسفانه بسیاری از این ناشران و نویسندگان نه به دلیل انگیزههای مذهبی، بلکه به انگیزههای اقتصادی به این کار روی آوردهاند.
تاثیرگذاری تصویرگری در حوزه کودک و نوجوان
در حال حاضر ناشران به این سبب که تصویرگری کتاب کودک هزینه بالایی دارد و اغلب زمانبر است، به کار ترجمه روی میآورند که تصاویر در آن با کیفیت بالا آماده است و ترجمه کتاب هم به دلیل کوتاهی متن و محدودیت دایره واژگان در متون ادبی کودکان و نوجوان، کاری راحت است و از این نظر برای آنها بسیار مقرون به صرفه است و کار هم تضمین فروش دارد. اما در مورد کتاب خلاقه، ناشران این دغدغه را دارند که آیا کتاب با استقبال روبهرو میشود یا نه. متاسفانه خطر بزرگی که ادبیات کودک و نوجوان ما را تهدید میکند، رفتن به سمت غلبه ترجمه به تالیف است. من در دهه اول پس از پیروزی انقلاب (1367)پژوهشی در عرصه ادبیات کودک بهصورت آماری و مستند انجام دادم که در آن 10سال قبل از انقلاب را با 10سال پس انقلاب مقایسه کردم. در 10سال قبل از انقلاب متوسط کتابهای ترجمهای عرصه کودک و نوجوان حدود 75 درصد و درصد کتابهای تالیفی 25 درصد بود، اما در دهه بعد از پیروزی انقلاب این نسبت معکوس شده بود یعنی نزدیک به 76 درصد تالیف و 24 درصد ترجمه بود که این انقلابی در زمینه ادبیات کودک بود. آمارگیری که جدیدا بهطور سال به سال انجام داده ام نشان میدهد در سالهای اخیر متوسط ترجمه 44 درصد و تالیف 56 درصد است و با این روند چه بسا بهزودی ترجمه بر تالیف غلبه کند. همه اطلاع داریم که ترجمه چه تبعاتی در انتقال فرهنگ خاص غربی به بچهها همراه خود دارد.
پویا شدن حوزه پژوهش
در سالهای بعد از انقلاب، پژوهشهای قابل تاملی در ادبیات کهن انجام شده که البته تعداد آنها زیاد نیست و برخی از آنها هنوز کاربردی نشده است اما سنگبناهای اولیه گذاشته شده که میتواند سکوی پرش پژوهشگران بعدی باشد. در عرصه پژوهش، در دورهگذار به سر میبریم؛ یعنی از یک مبانی کاملا غربی به مبانی التقاطی یا نیمهغربی رسیدهایم و چون این بحثها پردامنه و پیچیده و عمدتا مبتنی بر مصادیق است، باید از این مرحله عبور کنیم. مباحث پژوهشی که بر مصادیق ادبی متکی نباشد، مشکلی از ما حل نمیکند و تنها تصورات پژوهشگر است و تصورات نمیتواند در هنر و ادبیات گرهگشا باشد. این مباحث باید مبتنی بر آثار باشد، یعنی اگر چیزی را استخراج میکنیم باید از متون کهن و جدید متعدد با ذکر منابع آن باشد که این کار به سرمایهگذاری نیاز دارد چون پژوهش در ادبیات و هنر و حتی نقد در کشور ما کاری نیست که بتواند خرج خودش را در بیاورد. اگر پژوهشگر بخواهد کاری اساسی و عمیق در این حوزه انجام دهد، غیر از این که باید اشراف کامل بر منابع و مصادیق داشته باشد، باید سالها کار کند تا بتواند فقط یک حرف کوچک تازه بزندکه حتی چاپ آن نیز هرگز نمیتواند پژوهشگر را از لحاظ مالی تامین کند.
فرآوری: مهسا رضایی
بخش ادبیات تبیان
منبع: تهرانامروز