سفرعشق / نخستین گام و اولین پیشنهاد
مأمون از فراخواندن امام(ع) به این سفر طولانی و پررنج، هدفی داشت كه بسیاری از خاندان پیامبر(ص) با نگرانی در انتظار شناخت آن بودند. نگرانی از آن جهت بود كه هرگاه یكی از امامان(ع) به مركز حكومتی خلفا احضار میشدهاند، این احضار همواره، همراه با اهانت، تهدید، زندان، شكنجه و تبعید بوده است و علویان این بار نیز نگران برخورد مأمون با علی بن موسی(ع) بودند.
مأمون از علی بن موسی برای یك سفر زیارتی یا سیاحتی دعوت نكرده بود، زیرا مرو نه مكه بود و نه مدینه و نه سرزمین آثار باستانی!
مأمون از فراخواندن امام(ع) به این سفر طولانی و پررنج، هدفی داشت كه بسیاری از خاندان پیامبر(ص) با نگرانی در انتظار شناخت آن بودند.
نگرانی از آن جهت بود كه هرگاه یكی از امامان(ع) به مركز حكومتی خلفا احضار میشدهاند، این احضار همواره، همراه با اهانت، تهدید، زندان، شكنجه و تبعید بوده است و علویان این بار نیز نگران برخورد مأمون با علی بن موسی(ع) بودند. اما حضور امام(ع) در مرو و پذیرایی مأمون از امام(ع) و اجازه یافتن مردم برای ملاقات آن حضرت، غیرمنتظره بود و ذهنهای حساس را به كنجكاوی فزونتر وا میداشت!
مأمون چه هدفی را دنبال میكند و از امام(ع) چه میخواهد!؟
سرانجام مأمون در یكی از ملاقاتهایش با امام(ع)، نخستین گام اصلی خود را به سوی هدف برداشت و سخنی گفت كه برای بسیاری از آنان كه شنیدند حیرتانگیز بود.
مأمون گفت:
امام(ع) از پذیرفتن آن خودداری كردند. این درخواست خلیفه، چند نوبت دیگر نیز انجام شد، ولی نتیجهای در بر نداشت. مأمون برای آن كه اقدامی سنجیده صورت دهد، از دو شخصیت برجسته سیاسی، یعنی «فضل» و «حسن» فرزندان سهل دعوت كرده و مسئله را با آنان در میان گذاشت. آنان ابتدا پیامدهای چنین اقدامی را ناخوشایند دانسته و خلیفه را از انجام آن برحذر داشتند، ولی مأمون با جدیت و قاطعیت بسیار گفت:
منبع: آستان قدس رضوی
بخش حریم رضوی