عفو کردن نشانه ضعف نیست!
در برابر دشمن هرگز نباید خشونت، نخستین برنامه باشد، بلكه اخلاق اسلامى ایجاب مىكند كه نخستین برنامه عفو و گذشت باشد، اگر مۆثر نشد آن گاه متوسل به خشونت شد.
عفو، نشان ضعف نیست!!
وَدَّ كَثِیرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ لَوْ یَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إِیمانِكُمْ كُفَّاراً حَسَداً مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا حَتَّى یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بقره 109)
بسیارى از اهل كتاب (نه تنها خودشان ایمان نمىآورند، بلكه) از روى حسدى كه در درونشان هست، دوست دارند شما را بعد از ایمانتان به كفر بازگردانند، با اینكه حقّ (بودن اسلام و قرآن،) براى آنان روشن شده است، ولى شما (در برابر حسادتى كه مىورزند، آنها را) عفو كنید و درگذرید تا خداوند فرمان خویش بفرستد، همانا خداوند بر هر كارى تواناست.
بسیارى از اهل كتاب (مخصوصاً یهود) بودند كه تنها به این قناعت نمىكردند كه خود آئین اسلام را نپذیرند بلكه اصرار داشتند كه مۆمنان نیز از ایمانشان باز گردند، و انگیزه آنان در این امر چیزى جز حسد نبود. قرآن در آیه فوق به این امر اشاره كرده است.
«عفو» یعنى بخشیدنِ خلاف، «صفح» یعنى نادیده گرفتنِ خلاف.
دشمن كه در دل آرزوى كفر شما را دارد، در عمل از هیچ توطئه و نقشهاى خوددارى نخواهد كرد. روشهاى اقدام آنها همان طرح سۆالات بىجا، وسوسهها، القاى شبهات و مىباشد كه باید نسبت به آنها هشیار بود.
نكتهها:
1- و "اصفحوا" از ماده "صفح" در اصل به معنى دامنه كوه، پهنى شمشیر، و یا صفحه صورت است، و این جمله معمولا به معنى روى گرداندن و صرف نظر كردن به كار مىرود، و با قرینه جمله" فاعفوا" معلوم مىشود كه این روى بر گرداندن به خاطر قهر و بى اعتنایى نیست بلكه به خاطر گذشت بزرگوارانه است.
شما با ایمان آوردن به اسلام، عظمت و عزّتى مىیابید كه دشمنان به شما رشك و حسد مىورزند و مىخواهند شما به جهل، شرك و تفرقهى زمان جاهلیّت برگردید. «وَدَّ كَثِیرٌ»،«لَوْ یَرُدُّونَكُمْ»
ضمنا این دو تعبیر نشان مىدهد كه مسلمانان حتى در آن زمان آن قدر قوت و قدرت داشتند كه عفو و گذشت نكنند و به مقابله با دشمنان بپردازند، ولى براى اینكه دشمن اگر قابل اصلاح است اصلاح شود، نخست دستور به عفو و گذشت مىدهد، و به تعبیر دیگر در برابر دشمن هرگز نباید خشونت، نخستین برنامه باشد، بلكه اخلاق اسلامى ایجاب مىكند كه نخستین برنامه عفو و گذشت باشد، اگر مۆثر نشد آن گاه متوسل به خشونت شوند.
2- جمله" إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ" ممكن است اشاره به این باشد كه خداوند مىتواند هم اكنون نیز شما را از طرق غیر عادى بر آنها پیروز گرداند، ولى طبع زندگى بشر و عالم آفرینش این است كه هر كارى تدریجا و با فراهم شدن مقدمات انجام گیرد.
3- جمله" حَسَداً مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ" (انگیزه آنها حسدى از ناحیه خودشان است) ممكن است اشاره به این باشد كه حسد گاهى در شكل هدف منعكس مىشود و آب و رنگ دینى به آن مىدهند، ولى حسدى كه آنها در این زمینه نشان مىدادند حتى این رنگ را نیز نداشت بلكه صرفا جنبه شخصى داشت. (تفسیر المنار ذیل آیه مورد بحث)
این احتمال نیز وجود دارد كه اشاره به حسدى باشد كه در جان آنها ریشه دوانیده است.
پیامهای آیه:
1ـ نسبت به روحیّات و برنامههاى دشمنان خود، مواظب باشید. «وَدَّ» ، «یَرُدُّونَكُمْ»
2ـ در برخورد با دشمن نیز باید انصاف داشت. «وَدَّ كَثِیرٌ» (آیه مىفرماید: بسیارى از اهل كتاب چنین هستند، نه همهى آنان)
3ـ شعلهى حسادت، چنان خطرناك است كه بعد از علم و آگاهى نیز فرو نمىنشیند. «حَسَداً» ، «مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ»
4ـ شما با ایمان آوردن به اسلام، عظمت و عزّتى مىیابید كه دشمنان به شما رشك و حسد مىورزند و مىخواهند شما به جهل، شرك و تفرقهى زمان جاهلیّت برگردید. «وَدَّ كَثِیرٌ»،«لَوْ یَرُدُّونَكُمْ»
5ـ با مخالفان نباید فوراً به خشونت برخورد كرد، گاهى لازم است حتّى با علم به كینه و حسادت آنها، با ایشان مدارا نمود. «فَاعْفُوا»
6ـ فرمان عفو دشمن، به صورت موقّت و تا زمانى است كه مسلمانان دلسرد و دشمنان جسور نشوند. «فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا حَتَّى»
7ـ عفو، نشان ضعف نیست. خداوند بر انجام هر كارى تواناست و امروز نیز مىتواند شما را بر دشمنان غالب گرداند. «إِنَّ اللَّهَ»،«قَدِیرٌ»
در اینجا به جاست تا این بحث را به ذکر چند روایت متبرک کنیم:
قال رسولالله (صلی الله علیه و آله): ارحموا ترحموا و اغفروا یغفر لکم (نهجالفصاحه، ص 51)
رحم کنید تا به شما رحم کنند و دیگران را ببخشید تا بخشیده شوید.
بسیارى از اهل كتاب (مخصوصاً یهود) بودند كه تنها به این قناعت نمىكردند كه خود آئین اسلام را نپذیرند بلكه اصرار داشتند كه مۆمنان نیز از ایمانشان باز گردند، و انگیزه آنان در این امر چیزى جز حسد نبود. قرآن در آیه فوق به این امر اشاره كرده است
قال رسولالله (صلی الله علیه و آله): تعافوا تسلط الضعانن بینکم (کنزالعمال، ج 3، ص 373)
با یکدیگر عفو و اغماضی کنید تا کینهها از میان شما رخت بربندد.
قال رسولالله (صلی الله علیه و آله):اذا کان یوم القیامه ینادی مناد من بطنان العرش لیقم من علی الله اجره فلایقوم الا من عطا عن ذنب اخیه (کنزالعمال، ج 3، ص 373)
چون روز قیامت شود از باطن عرش ندا رسد: هر که اجر و پاداش بر خدا دارد برخیزد، تنها آن کس که از گناه برادر دینی خود عفو کرده است برمیخیزد.
قال رسولالله (صلی الله علیه و آله):عفو الله اکبر من ذنوبک (نهجالفصاحه، ح 421)
عفو و بخشش خدا بزرگتر از گناهان تو است.
قال علی (علیه السلام): و علیکم بالتواصل و التباذل، و ایاکم و التدابر و التقاطع (نهجالفصاحه، نامه 47)
پس بپیوندید، با هم همچو دوست بخشش و بخشایش هم بس نکوست
رومتابید ار که با هم همدلید رشته پیوندها را مکسلید
قال علی (علیه السلام):العفو احسن الاحسان (کنزالعمال، ج 4، ص 98)
عفو و بخشش بهترین احسان و نیکی است.
قال علی (علیه السلام):شر الناس من لایعفوا عن الزلة و لا یستر العورة (غررالحکم، ج 4، ص 184)
بدترین مردم کسی است که از لغزش دیگران عفو و گذشت نکند و عیبپوشی ننماید.
آمنه اسفندیاری
بخش قرآن تبیان
منابع :
1- تفسیر نور ج1
2- تفسیرنمونه ج1
3- تفسیر المنار ذیل آیه مورد بحث
4- http://seyedinia.blogfa.com/post-71.aspx سیداکبر سیدینیا
5- غررالحکم، ج 4
6- کنزالعمال، ج 4 و ج3
7- نهجالفصاحه، ح 421