تبیان، دستیار زندگی
در تعارض آزادی جسمانی و معنوی، بر اساس قاعده ی عقلی انسان آزادی معنوی را چون مبتنی بر اصالت روحانی وجود خویش است، اولویت می دهد که این همان آزادی ممدوحی است که سبب رشد معنوی و روحانی انسان می شود.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

انواع آزادی و رابطه آن با اطاعت؟!

اطاعت


یکی از موضوعات مهمی که سالهاست مورد توجه عموم گردیده و هر فرقه و قومی برای پیشرفت مرام و  مقصد خود اتکاء به آن می نماید موضوع آزادی است. اما اینکه آزادی چیست و آیا از جمله نیازهای اساسی انسان است یا خیر و دیگر اینکه چگونه آزادی در اسلام مطلوب می شود و حال آنکه به دستور صریح قرآنی مسلمین ملزم به اطاعت از اولوالامر و برگزیدگان الهی هستند؟ همه ی این پرسش ها، شایستگی توجه ویژه تری را می طلبد. نوشتار حاضر می کوشد با توجه به آیات قرآنی و روایات درباره ی این مسائل به گفتگو بپردازد!


انواع آزادی!

آزادی در لغت به معنای آن است که مانعی وجود نداشته باشد. اساساً انسان نیازهای جسمی و روحی بسیاری دارد که برای رشد و تعالی جسمی و روحی نیازمند پاسخگویی به همه ی این نیازها می باشد. آزادی برای انسان به معنای آن است که مانعی بر سر راه انسان در جهت تأمین نیازهای او نباشد و انسان بتواند نیازهای خویش را پاسخی مناسب بدهد.

به همین دلیل آزادی به یک معنا از جمله نیازهای اساسی هر انسانی است.

تعارض آزادی های انسان!

از آنجایی که انسان نیازهای جسمی و روحی متعددی دارد آزادی در رفع نیازهای او می تواند متعدد و بعضاً با یکدیگر در تعارض قرار گیرد! در توضیح آنکه ، نبود مانع بر سر راه پاسخ به نیازهای جسمانی انسان به معنای آن است که قوای جسمانی آدمی در حد رشد نهایی خود بتوانند فعالیت داشته باشند. از طرف دیگر آزادی انسان در امور معنوی و روحانی که از جمله ابعاد مهم وجود انسان است، بدین معناست که مانعی بر سر راه پاسخگویی به نیازهای روحی انسان وجود نداشته باشد. به این ترتیب در مواردی فعالیت حداکثری قوای جسمانی انسانی ، خود مانعی بزرگ بر سر راه ارضای نیازهای روحانی و معنوی انسان می شود!

آزادی برای انسان به معنای آن است که مانعی بر سر راه انسان در جهت تأمین نیازهای او نباشد و انسان بتواند نیازهای خویش را پاسخی مناسب بدهد

در این صورت آزادی معنوی انسان با آزادی های جسمانی و مادی او در تعارض قرار می گیرند! به بیان دیگر چنین آزادی جسمانی مخلّ آسایش بشر و موجب هرج و مرج و خلاف نظام طبیعی و مردود عقل است.

آزادی ممدوح و آزادی مردود!

با توجه به آنکه انسان دارای دو بُعد روحانی و جسمانی است بدون تردید اصالت در وجود خویش را می جوید که بر اساس آموزه های قرآنی و فطرت آدمی، اصالت با بُعد معنوی و روحانی آدمی است ، زیرا جسم فناپذیر است و همچون وسیله ای برای کسب کمال بُعد روحانی به شمار می رود. از این رو در تعارض آزادی جسمانی و معنوی، بر اساس قاعده ی عقلی انسان آزادی معنوی را چون مبتنی بر اصالت روحانی وجود خویش است، اولویت می دهد که این همان آزادی ممدوحی است که سبب رشد معنوی و روحانی انسان می شود. در مقابل این آزادی ممدوح آزادی مردودی وجود دارد که همان بی قیدی و خروج از حد و حدود الهی و معنوی است که جز هرج و مرج و نقصان کمالات در آدمی را بدنبال نخواهد داشت!

آزادی ممدوح از لوازم انسانیت است. زیرا انسان فهمیده که به نور عقل منوّر گردیده است و صاحب علم و معرفت می باشد وجود معنوی و روحانی خویش را در جهت کسب کمالات الهی و روحانی آزاد می گذارد که در این مسیر، والاترین نقطه همانا جایی است که انسان از عبودیت مخلوق و تعظیم و پرستش ابناء بشر و اطاعت کورکورانه هم جنسان خود رها و آزاد شود و به اطاعت و عبودیت و بندگی ذاتی بی زوال که کمال مطلق است رو آورد!

آزادی معنوی

آزادی معنوی و کمال بشری!

به این ترتیب آزادی معنوی در انسان اصالت و تحقق واقعی می یابد که همانا حقیقت آزادی همان است که انسان اشرف مخلوقات ، سر اطاعت به جایی فرود آورد که قابل و لایق و دلایل عقل و نقل بر او قائم باشد که همانا پرستش ذات حضرت احدیت جل و علاست که خالق انسان و همه ی موجودات عالم است و تنها در مقابل او خاضع و خاشع و مطیع باشد. بدین صورت انسان بُعد روحانی وجود خویش را پروریده و کمال می دهد و بدین ترتیب کمال حقیقی از آفرینش را کسب می نماید.

اطاعت از اولوالامر و آزادی معنوی!

بر این اساس چون انسان تنها بایستی در مقابل پروردگار عالمیان خضوع و اطاعت نماید، اطاعت احدی از مخلوقات بر انسان جائز نیست مگر آنکه خدای متعال  خود امر به اطاعت او را بر انسان واجب نموده باشد و البته برای یک انسان مسلمان سند محکم در اطاعت و فرمان برداری از مخلوقات و غیرخدا، تنها قرآن کریم است. با مراجعه به قرآن مجید می یابیم که دستور اطاعت با توجه به قواعد عقلی در مورد برخی از مخلوقات نیز برای انسان واجب شمرده شده است: «اطیعواالله و أطیعوالرّسول و اولی الأمر منکم؛ خدا را اطاعت کنید و پیامبر را اطاعت کنید و صاحبان امر را اطاعت کنید.» (نساء/ 59) خطاب آغازین این سوره ی مبارکه ی «یا ایها الذین آمنوا» است یعنی ای کسانی که ایمان به خدا آورده اید و در جهت پرورش آزادی معنوی خویش در مقابل پروردگار خضوع و خشوع نموده اید، در همین راستای پرورش آزادی خویش ، اطاعت از خدا و پیامبر و صاحبان امر نمایید. بر اساس این آیه ی شریفه اطاعت از پیامبر و صاحبان امر نیز همانند اطاعت از خدای متعال واجب است و همگی در جهت رشد آزادی معنوی آدمی قرار دارد.

در تعارض آزادی جسمانی و معنوی، بر اساس قاعده ی عقلی انسان آزادی معنوی را چون مبتنی بر اصالت روحانی وجود خویش است، اولویت می دهد که این همان آزادی ممدوحی است که سبب رشد معنوی و روحانی انسان می شود

اولی الامر چه کسانی هستند؟!

صاحبان امر کسانی هستند که همانند پیامبر از جانب خداوند انتخاب می شوند که اطاعت از آنها همچون اطاعت از پیامبر واجب شمرده می شود. از سوی دیگر دلیل این انتخاب آن است که آنها نیز همانند پیامبر دارای ویژگی های منحصر به فردی هستند که سایر مردم فاقد آن می باشند.

پس اولی الامر منصوب و منصوص از طرف خداوند هستند که به دلیل ویژگی عصمت و قدرت و کمال روحانی در ایشان ، اطاعت از آن ها برای انسان کمال آور است و آزادی های معنوی آدمی را پرورش می دهد. بر اساس اذعان اهل تسنن و تصریح شیعه اولی الامر، معصومین (علیهم السلام) یعنی فرزندان امیرالمومنین (علیه السلام) هستند که دارای ویژگی علم لدنی و عصمت از خطا و اشتباه عمومی و سهوی هستند که اطاعت از آنها اطاعت از پیامبر و خداست که در راستای کمال ، انسان را رشد می دهد.

چکیده سخن

آزادی از جمله نیازهای اساسی بشر است که تفسیر صحیح از آن سبب می شود نیاز بودن آن و نیز راه و طریق پاسخگویی بدان برای انسان معلوم گردد!

اطاعت از خدا و پیامبر و معصومین (علیه السلام) منافاتی با آزادی آدمی ندارد زیرا اصالت آزادی در بشر با آزادی روحانی و معنوی در اوست ، از سوی دیگر بُعد روحانی آدمی نسبت به بُعد جسمانی او ارجحیّت دارد. بنابراین با اطاعت از خدا و برگزیدگان او از انبیاء و معصومین (علیه السلام)، انسان آزادی معنوی خویش را رشد و پرورش می دهد و در جهت کمال انسانی گام برمی دارد.

بدین ترتیب هیچ منافاتی میان مطلوب بودن آزادی در اسلام و نیز فرمان قرآنی به اطاعت از خدا و اولیای الهی وجود ندارد بلکه اساساً این مسائل در راستای یکدیگر تحقق یافته و معنا می یابند.

                                                                                                                                                           ن. رادفر

بخش اعتقادات شیعه تبیان


منابع و مآخذ

1- آزادی معنوی- شهید مطهری

2- شبهای پیشاور- مرحوم سلطان الواعظین شیرازی

3- کشف المراد- علامه ی حلی (ره)- بحث امامت و عصمت

4- شیعه در اسلام- علامه طباطبایی (ره)

5- آنگاه که هدایت شدم- دکتر محمد تیجانی تونسی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.