تبیان، دستیار زندگی
انسان گنهکار و خطاکار به خاطر کارهای اشتباهی که از او سرزده، هیچ عذر و بهانه ای ندارد، و نمی تواند ادّعا کند که من قدرت بر توبه ندارم، و مجبور بودم که در مسیر آلودگی قدم بگذارم
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : مهدی صفری
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

گنهکار هیچ بهانه ای ندارد!


خوشا به حال کسی که قلبی سالم دارد، خدای هدایتگر را اطاعات می کند، از شیطان گمراه کننده دوری می گزیند، با رهنمایی مردان الهی با آگاهی به راه سلامت رسیده....


گناه

قدم در مسیر رستگاری

« فلیقبل امرُءٌ کرامةً بقبولها، و لیحذر قارعةً قبل حلولها، و لینظر امرۆٌ فی تصیر أیّامه، و قلیل مقامه، فی منزل حتّی یستبدل به منزلاً، فلیصنع لمتحوّله و معارف منتقله، فطوبی لذی قلب سلیم، اطاع مَن یهدیه، و تَجَنَّبَ مَن یُردیه، و أصاب سبیل السلامة بِبَصَرِ مَن بَصَّرَهُ، و طاعةِ هادٍ أَمَرَهُ، و بادر الهُدی هَبلَ اَن تُغلَقَ أَبوابُهُ، و تُقطَعَ أسبابُهُ، و استَفتَحَ التوبةَ، و أماط الحوبة فقد اُقِیمَ علی الطریق، و هُدِیَ نهج السبیل»1

شرح گفتار

امیر بیان علی(علیه السلام) در این فراز از خطبه ی 214 نهج البلاغه بر لزوم بهره گیری مناسب از فرصت های زندگی و ساختن سرایی آباد در آخرت تأکید فرموده است و در این باره فرموده است: «پس آدمی باید اندرزها را بپذیرد، و پیش از رسیدن رستاخیز پرهیزکار باشد، و در کوتاهی روزگارش اندیشه کند، و به ماندن کوتاه در دنیا نظر دوزد تا آن را به منزلگاهی بهتر مبدّل سازد. پس برای جایی که او را می برند، و برای شناسایی سرای دیگر تلاش کند.

خوشا به حال کسی که قلبی سالم دارد، خدای هدایتگر را اطاعات می کند، از شیطان گمراه کننده دوری می گزیند، با رهنمایی مردان الهی با آگاهی به راه سلامت رسیده، و به اطاعت هدایتگرش بپردازد، و به راه رستگاری پیش از آنکه درها بسته شود، و وسائلش قطع گردد بشتابد، در توبه را بگشاید و گناهان را از بین ببرد. پس چنین فردی به راه راست ایستاده و به راه حق هدایت شده است»

این سخن حکیمانه از مولای متّقیان علی(علیه السلام) حکایت از آن دارد که انسان تا زنده است و خون حیات در رگهایش جریان دارد باید از لحاظت عمر خود به بهترین وجه استفاده نماید، و با تأسی به پیشوایان معصوم (صلوات الله علیهم اجمعین) – که همواره در مسیر راه حق و سعادت هادی و راهنمای بشر بوده و خواهند بود- راه خوشبختی ابدی را پیش گرفته، و با تلاش و کوشش جدّی در این مسیر، پایانی درخشان را برای خود به ارمغان آورد.

انسان گنهکار و خطاکار به خاطر کارهای اشتباهی که از او سرزده، هیچ عذر و بهانه ای ندارد، و نمی تواند ادّعا کند که من قدرت بر توبه ندارم، و مجبور بودم که در مسیر آلودگی قدم بگذارم، چرا که هرکس که قدرت بر گناه دارد، بی تردید بر توبه و انابه نیز قدرت خواهد داشت

حال اگر کسی پرونده ی اعمالش به گناه و معاصی آلوده باشد، هرچه سریعتر باید به پاکسازی آن اقدام کرده، و با آب شفابخش توبه، صفحه ی قلب خویش را از چرک و آلودگی گناهان پاک و پیراسته نماید.

در این میان آنچه باید توجّه داشت آن است که انسان گنهکار در هر شرایط و هر موقعیتی که باشد، قدرت بر ترک گناه و توبه و بازگشت به سوی حضرت حق را دارد، و در صورت توبه کردن، پروردگار هستی نیز به پاس چنین اقدام شایسته ای با آغوش گرم از او استقبال به عمل آورده و با پذیرش توبه و انابه او، قلم عفو بر جرائم اعمالش خواهد کشید و از دریای مهر و محبّت خویش او را بهره مند خواهد ساخت.

خداوند بی همتا در کلام نورانی خویش این حقیقت را به زیبایی بیان نموده و در این باره به صراحت می فرماید: «قُل یا عبادی الذین اَسرفوا علی اَنفسهم لا تَقنُطوا مِن رحمة الله، اِنّ الله یغفرالذوبَ جمیعاً، إنّه هو الغفور الرّحیم»2: بگو! ای بندگان من که بر خویشتن زیاده روی روا داشته اید! از رحمت خدا مأیوس نشوید. همانا خداوند، همه ی گناهان را [به شرط توبه] می آمرزد، که او خود آمرزنده ی مهربان است.

قیامت

گنهکار هیچ بهانه ای ندارد!

در روایتی شخصی به نام «عبدالأعلی مولی آم سام» می گوید از امام صادق(علیه السلام) شنیدم که می فرمود: در قیامت زنی زیبا چهره را که به خاطر زیباییش در دنیا دچار فتنه شد به دادگاه الهی می آورند.

آن زن می گوید: پروردگارا! مرا زیبا آفریدی تا جایی که به خاطر زیباییم برخورد کردم به آنچه که برخورد کردم. در آن هنگام حضرت مریم(علیهاالسلام) را می آورند و در جواب آن زن گفته می شود: تو نیکوتری یا مریم؟! ما مریم را نیکو آفریدیم ولی خود را از فتنه حفظ کرد!

جوانی نیکو صورت را می آورند که در دنیا محض زیبایی چهره و اندامش دچار فتنه [و گناه] شده است. عرضه می دارد به خداوند! به من چهره ی زیبا دادی تا جایی که دیدم از زنان آنچه را دیدم.

در این هنگام یوسف را می آورند و در پاسخ آن جوان گفته می شود: تو زیباتری یا یوسف؟! ما یوسف را زیبا آفریدیم، ولی او به خاطر زیباییش دچار فتنه نشد. مبتلا به بلا را می آورند که به خاطر بلایش و صبر نکردنش گرفتار فتنه شده است، می گوید: خداوند! بلا را بر من سخت گرفتی، من هم تاب و طاقتم را از دست دادم و دچار فتنه شدم. آنگاه حضرت ایوب (علیه السلام) را می آورند، و به شخص بلا کشیده می گویند: بلای تو شدیدتر بود یا ایوب؟ او به بلا دچار شد، ولی گرفتار فتنه نشد!3

بنابراین چنان ملاحظه فرمودید: انسان گنهکار و خطاکار به خاطر کارهای اشتباهی که از او سرزده، هیچ عذر و بهانه ای ندارد، و نمی تواند ادّعا کند که من قدرت بر توبه ندارم، و مجبور بودم که در مسیر آلودگی قدم بگذارم، چرا که هر کس که قدرت بر گناه دارد، بی تردید بر توبه و انابه نیز قدرت خواهد داشت.

توبه یک زن در سخت ترین شرایط

یکی از زنان نمونه که نامش همواره در صفحات تاریخ می درخشد و از او به خوبی یاد می شود، آسیه همسر فرعون ظالم و ستمگر است.

او زنِ جوان و قدرتمندی بود، واز انواع امکانات مادّی و رفاهی بهره مند بود و با داشتن ثروتی کلان زندگی خوشی را تجربه می کرد.

با این اوصاف، هنگامی که ندای حقیقت را از زبان پاک پیامبر الهی موسی بن عمران (علیه السلام) شنید، نور حق بر قلبش تابید و از این طریق به باطل بودن فرهنگ و عملکرد شوهر جبارش پی برد.

با اینکه می دانست پذیرفتن حق ممکن است به قیمت از دست دادن تمام خوشبختی ها، قدرت و مقام، منصب ملکه بودن و حتی نابودی جانش تمام می شود، ولی حق را پذیرفت و به آیین پاک الهی ایمان آورد و تسلیم خداوند مهربان شد، و در مقام توبه و عمل صالح برای سرای آخرتش برآمد. توبه ی او توبه ی آسانی نبود، به خاطر توبه می بایست تمام شئون خود را واگذارد و تن به قبول سرزنش ها و شکنجه های فرعون و مأمورانش بدهد اما با این همه، در عرصه ی ملکوتی توبه قدم گذاشت.

انسان گنهکار در هر شرایط و هر موقعیتی که باشد، قدرت بر ترک گناه و توبه و بازگشت به سوی حضرت حق را دارد، و در صورت توبه کردن، پروردگار هستی نیز به پاس چنین اقدام شایسته ای با آغوش گرم از او استقبال به عمل آورده و با پذیرش توبه و انابه او، قلم عفو بر جرائم اعمالش خواهد کشید و از دریای مهر و محبّت خویش او را بهره مند خواهد ساخت

توبه ی او برای فرعون و دربارش گران آمد، زیرا در شهر شهرت پیدا کرد که همسر فرعون، دست از آیین فرعونی برداشته و به مذهب کلیم اللهی درآمده است.

فرعون خیلی سعی و تلاش کرد، و از ابزار مختلف [تبلیغ، تشویق، تهدید] بر منصرف کردن او استفاده کرد، امّا در این میان راه به جایی نبرده و تلاش و کوشش او بی نتیجه ماند، چرا که آسیه حق را با قلب روشن خود و عقل فعالش یافته بود، و پوچی باطل را درک نموده بود و به هیچ وجه نمی توانست خدا را با فرعون، حق را با باطل، نور را با ظلمت و ... معامله کند.

به هر حال فرعون نتوانست او را از مسیر حق بازدارد، به همین خاطر خشمگین شد و آتش غضبش شعله ور گشت، فرمان شکنجه آسیه را صادر کرد، آن زن شایسته را به چهار میخ کشیدند، پس از شکنجه های سخت محکوم به اعدام شد، سربازان سنگدل مأموریت یافتند سنگ بزرگ و سنگینی را با قدرت و قوّت از بالا بر بدن او بیندازند. ولی آسیه به خاطر خدا و بدست آوردن سعادت دنیا و آخرت مقاومت کرد و زیر شکنجه وحشیانه ی فرعون، دست از حق برنداشت. آری داستان توبه «آسیه» درس عبرتی برای همه گنهکاران است تا نگویند: ما راهی به سوی توبه و انابه و ایمان و عمل صالح نداشتیم.

عظمت حضرت آسیه در سایه ی توبه واقعی به جایی رسید که در روایتی حضرت رسول در این باره چنین فرمود: بهشت مشتاق چهار زن است: مریم دختر عمران، آسیه همسر فرعون، خدیجه همسر پیامبر در دنیا و آخرت، و فاطمه(علیهاالسلام) دختر محمد مصطفی(صلی الله علیه و آله)»4.

پی نوشت ها :

1-  فرازی از خطبه ی 214 نهج البلاغه، ص 438، ترجمه محمد دشتی

2-  سوره زمر، آیه 53

3-  بحارالانوار، ج12، ص341، باب10، حدیث 2

4-  همان، ج43، ص53، باب 3، حدیث 48

مهدی صفری      

بخش نهج البلاغه تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.