تبیان، دستیار زندگی
می خواهم بدانم چگونه باید رفتار كنم تا دیگران روی حرف من حساب كنند و فرد با شخصیتی باشم؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

5راه کسب شخصیت


می خواهم بدانم چگونه باید رفتار كنم تا دیگران روی حرف من حساب كنند و فرد با شخصیتی باشم؟


کنترل شخصیت‌تان در دستان شما

در این رابطه آنچه که قابل طرح می باشد، این است که در رفتار با دیگران هر قدر انسان دارای «صفای باطن و رفتار نیکو» باشد به همان میزان در نظر دیگران پذیرفتنی تر و زیباتر جلوه می کند و به همان اندازه مورد احترام و پذیریش دیگران قرار خواهد گرفت. در برخی از روایات، معصومین (علیهم السلام) به طهارت درونی اشاره شده است، به عنوان مثال امام حسن مجتبی (علیه السلام) در روایتی خطاب به یکی از یارانش می فرماید: اگر می خواهی بین قوم و قبیله، عزیز باشی و بی سلطنت و دولت، مهابت و ابهت داشته باشی، از ذلت معصیت و گناه خارج شو و در عزت اطاعت از او داخل شو. (منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج1، ص437، انتشارات هجرت).

همچنین روایات زیادی هم بر طهارت در رفتار تأکید دارند که مباحث آن تحت عنوان آداب معاشرت و اخلاق نیکو مطرح می گردد. بنابر این اگر انسان در راه بندگی خداوند قدم بردارد و نور تقوا و معرفت پروردگار در دلش روشن گردد، دارای ابهت حقیقی و ریشه دار می گردد و در این حال اگر در برخورد با مردم خوش اخلاق و مهربان باشد و سختگیری بی مورد و نا بجا نداشته باشد و شکیبا و بردبار باشد و در امور، رعایت جانب اعتدال و حد وسط را بنماید( آداب معاشرت و خوش خلقی)، حتما در نظر انسانها با وقار و با شخصیت جلوه خواهد نمود و از نظر آنها قابل احترام و مورد پذیرش می باشد.

اما اشکال کار این است که گاهی ما می خواهیم این ابهت و جلال را به طور ساختگی و بدون مایه های درونی و معنوی به خود ببندیم و از دیگران توقع داریم به چشم عظمت و بزرگی به ما نگاه کنند. که این جایگاه اجتماعی یا به وجود نمی آید و یا اینکه ماندگار نخواهد بود. پس باید بکوشیم از طرفی در پرتو تقوا و عمل صالح و بندگی حقیقی ابهت اصیل و ماندگار را به دست آوریم و از طرفی دیگر در رفتار و برخورد با مردم حد اعتدال و میانه را رعایت کنیم تا در دل دیگران جا داشته باشیم.

مزاح و شوخى چون باعث خنده و شادى مى‏شود یكى از بهترین عوامل آرامش روانى و رفع خستگى روحى محسوب مى ‏شود و سبب ایجاد پیوند دوستى بین افراد مى‏گردد. پیامبر خدا و اهل بیت او نیز اهل مزاح و شوخى بوده‏اند و براى رفع خستگى و كسالت افراد از آن استفاده مى‏كردند ولى آداب و قوانین خاصی هم براى آن قرار داده‏اند

آداب معاشرت

در اجتماع براى تنظیم روابط اجتماعى انسانها آداب و وظایفى وجود دارد که پایه آن بر ایمان به خدا و تقویت روح فضیلت و انسانیت قرار دارد. بنابراین شناخت این آداب در مرحله عمل و توانایى ایجاد ارتباط مناسب با قشرهاى مختلف جامعه از اهمیت بسیارى برخوردار است.

امیرمۆمنان در یک دستور، خطوط كلى آداب معاشرت در مرحله عمل را این چنین بیان مى ‏كند: خویشتن را میان خود و دیگران میزان قرار ده؛ آن چه را براى خود مى‏خواهى، براى دیگران بخواه و آن چه را براى خود خوش نمى‏دارى، براى دیگران نیز خوش مدار. به كسى ستم نكن، چنانكه دوست ندارى به تو ستم شود و به دیگران نیكى كن همان‏گونه كه دوست‏دارى به تو نیكى شود(نهج‏البلاغه، نامه 31، بند 28).

همان طور که از این روایت بر می آید اساس روابط صحیح اجتماعی، داشتن یک رابطه ی متقابل می باشد که در آن انسان آنچه را برای خود می پسندد باید برای دیگران نیز بپسندد و بر عکس. البته آداب معاشرت در مرحله عمل، بحث بسیار گسترده‏اى است كه این نامه گنجایش آن را ندارد. ما فقط به طور خلاصه مواردى از آنرا در اینجا ذكر مى ‏كنیم:

ارتباط

1ـ احترام به دیگران: احترام به معنى عدم تجاوز به حقوق آنان است كه شامل احترام به جان، مال، ناموس و آبروى آن‏ها مى‏شود. پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) در حدیثى فرمودند: مسلمان كسى است كه مردم از دست و زبان او در آسایش باشند، یعنى در رفتار و گفتار خود هیچ زیانى به دیگران نرساند و ....

2ـ سلام و احوالپرسى: شایسته است یک مسلمان هنگام دیدار برادران دینى خود، با سلامى آرامش بخش و شادى آفرین، آنان را شاد و مسرور سازد و به این وسیله روابط اجتماعى خود را تحكیم بخشد.

3ـ زیبایى كلام: ما در سخن گفتن با دیگران دو وظیفه داریم؛ اول: سخنان خوب بگوییم و از سخنان زشت و خلاف ادب پرهیز كنیم. دوم: خوب و زیبا سخن گفتن: گاهى انسان سخنان خوبى دارد ولى آن‏ها را درست بیان نمى‏ كند. چنانچه شاعر گوید: هر سخن جایى و هر نكته مكانى دارد. به همین جهت در روایات بسیار سفارش شده كه قبل از سخن گفتن، كاملاً فكر كنید تا نسنجیده سخنى نگویید.

امیرمۆمنان در یک دستور، خطوط كلى آداب معاشرت در مرحله عمل را این چنین بیان مى ‏كند: خویشتن را میان خود و دیگران میزان قرار ده؛ آن چه را براى خود مى‏خواهى، براى دیگران بخواه و آن چه را براى خود خوش نمى‏دارى، براى دیگران نیز خوش مدار. به كسى ستم نكن، چنانكه دوست ندارى به تو ستم شود و به دیگران نیكى كن همان‏گونه كه دوست‏دارى به تو نیكى شود

4ـ مزاح و شوخى: مزاح و شوخى چون باعث خنده و شادى مى‏شود یكى از بهترین عوامل آرامش روانى و رفع خستگى روحى محسوب مى ‏شود و سبب ایجاد پیوند دوستى بین افراد مى‏گردد. پیامبر خدا و اهل بیت او نیز اهل مزاح و شوخى بوده‏اند و براى رفع خستگى و كسالت افراد از آن استفاده مى‏كردند ولى آداب و قوانین خاصی هم براى آن قرار داده‏اند. آنها به گونه ای مزاح می کردند که اولاً: باعث آزار و اذیت طرف مقابل نشود، ثانیا: غیبت یا تمسخر مسلمانى در آن نباشد. ثالثا: هیچ گاه در شوخی کردن زیاده روی نمی کردند. شوخى ممكن است مثل هر گفتار یا رفتار دیگرى، از اعتدال خارج شود و به عملى غیر اخلاقى بدل گردد. به عنوان نمونه، ممكن است به سبُكسرى، بى شرمى و گستاخى بیامیزد و یا به تحقیر و بدگویى و ناسزا آمیخته گردد. همچنین، گاه اتّفاق مى افتد كه همان شوخى لطیف و شادى بخش هم از حدْ خارج شود و به بیهودگى یا زیاده روى بینجامد كه در این صورت نیز كارى ناپسند خواهد بود. پیشوایان ما بارها تذكّر داده اند كه: شوخىِ زیاد، آبرو، وقار و احترام اجتماعى انسان را مى برد.(الكافى، ج 2، ص 665) براى انسان، دشمن مى تراشد. (غررالحكم، حدیث 7126 و 8930) زیاده روى در شوخى، موجب حماقت می شود(همان، حدیث 1184) که در این صورت هیبت و وقار شخص لكه‏ دار می شود و ارزش او را در بین مردم پایین می آید.

5ـ رعایت شئون اجتماعى مانند: پاكیزگى، داشتن ظاهری مرتب و آراسته، احترام به بزرگترها، نظم و انضباط، وفاى به عهد، رازدارى، صداقت، مهربانى و گذشت كه میزان نفوذ انسان را در دیگران بالا مى ‏برد.

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منبع : سایت پرسمان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.