تبیان، دستیار زندگی
همانطور که می دانید، دوران مهم زندگی هر انسانی به سه دوره 7ساله اول حیات او، مربوط می شود. این دوران مهمترین دوران زندگی هر انسان است چرا که تعلیم و تربیت در این زمان رخ می دهد و شخصیت افراد شکل می گیرد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دوران پادشاهی،خداحافظ!


همانطور که می دانید، دوران مهم زندگی هر انسانی به سه دوره 7ساله اول حیات او، مربوط می شود. این دوران مهمترین دوران زندگی هر انسان است چرا که تعلیم و تربیت در این زمان رخ می دهد و شخصیت افراد شکل می گیرد.

نوجوان

از 7سال اول آن به عنوان مهمترین دوره یاد می شود. این دوران مربوط به اولین سالهای زندگی یک کودک است. سالهایی که گفته می شود در آن، کودک باید سروری کند و احساس آزادی داشته باشد. در ارتباط با نحوه برخورد با کودک در این دوران، نکات و مباحث زیادی مطرح شده است.

در این مطلب قصد داریم به چگونگی برخورد با فرزندان در 7 سال دوم زندگی، اشاره کنیم.

آنچه مشخص است اینکه در هفت سال دوم زندگی، برای یک کودک، تغییرات زیادی اتفاق می افتد. این تغییرات در روح و جسم کودک به طور همزمان رخ می دهد. جسم و بدن کودک، قویتر می شود و ذهن او تا حدودی رشد می کند به گونه ای که قدرت درک او بیش از قبل می شود. به این صورت که در این شرایط می توان انتظار داشت که معنای خوب و بد را تا حدودی تشخیص می دهد و همین امر موجب می شود تا کودک در موقعیتی قرار گیرد که مجبور باشد نسبت به رفتارش مورد بازخواست قرار گیرد. چه توسط والدین و چه مربیان و معلمانش. به هر حال با همه این اوصاف، واقعیت این است که کودک در این سنین، این قدرت را ندارد که مصلحت را بفهمد و خیر و شر را به درستی از یکدیگر تفکیک کند. به همین خاطر نیازمند اموزش مربیان و والدین خود می باشد. این مرحله از زندگی ، آغاز دوران نوجوانی است و یک نوجوان نیاز دارد تا از راهنمایی های لازم بهره مند باشد. این دوران را در متون دینی ما به عنوان دوران تادیب یاد می کنند ومربیان باید به تعلیم بپردازند و نوجوان را در جهت اهداف آموزشی و تربیتی مربوط به این دوره، به کار گیرند.1

به این ترتیب می توان آغاز این دوران را شروعی برای آموزش نامید. کودک به مدرسه وارد می شود و با انجام تکالیف درسی مواجه می شود و به این ترتیب مسئولیتهایی به او واگذار می شود. چنانچه کودکی در دوران هفت ساله اول زندگی، دوران سیادت و سروری خود را در فضایی آزاد ومناسب گذرانده باشد، وقتی به دوره هفت ساله دوم که به عنوان دوران اطاعت از آن یاد می شود، وارد شود، کودکی با تعادل روحی و روانی است که روحیه ای شاد دارد با عشق و علاقه پذیرش مسئولیت می پردازد و از اولیا و مربیان خود حرف شنوی دارد.2

به این ترتیب می توان اینطور بیان کرد که هفت سال دوم زندگی یک کودک، مهمترین دوران برای آموزش و پرورش اوست. در این مقطع سنی، شرایط مساعدی در جهت رشد حافظه و ذهن کودک وجود دارد

آغاز دوره نوجوانی یعنی وجود احساس نیاز یک نوجوان به کسی که بتواند با کمک و راهنمایی او، به یادگیری بپزدازد. دورانی که نوجوان، خود را نیازمند کسی می بیند که اعتماد و اطمینان او را جلب کرده تا بتواند به راحتی، از او سوال کند و از او کمک بگیرد.

در این دوران، ذهن نوجوان تا حدی رشد یافته و نیازهایش، شکلی معقولانه تر نسبت به قبل پیدا کرده است. به این ترتیب این آمادگی را دارد که به تجره کردن بپردازد و از طریق اطرافیانش به بالا بردن اطلاعات خود کمک کند. این دوران، دورانی نیست که نوجوان را به حال خود آزاد گذاریم، بلکه او باید تحت نظارت و مراقبت باشد و به نظم عادت کند. ضمنا در همین سنین است که می توان نوجوان را به انجام اعمال عبادی تشویق کرد.3

به لحاظ آموزش امور تربیتی هم این دوران بسیار مهم است، چرا که حساس ترین دوره برای یاد دادن آداب و اصول است. آدابی که بخش مهمی از آن توسط والدین در منزل به او آموخته می شود و بخش دیگر آن، توسط مربیان و معلمان در مدرسه آموخته می شود. البته وجود هماهنگی و عدم تناقض میان آموزش های مدرسه و خانه، امری مهم وحساس است که اگر نسبت به آن دقت صورت نگیرد موجب ایجاد دوگانگی شخصیتی در کودک می شود. این موضوع بسیار مهم است، چرا که در تکوین اساس شخصیت آینده کودک نیز، نقش مهمی ایفا می کند.

نوجوان

بی تردید برای آن دسته از والدینی که دغدغه اموزش و تربیت دینی فرزندانشان را دارند، این سنین از اهمیت بالایی برخوردار است. اما نکته مهم این است که این آموزش باید با شیوه هایی ظریف و دقیق صورت گیرد و نباید با تحمیل و اجباری همراه باشد. می توان آموزه های دینی را با شیوه ای جذاب و روشن، به نوجوانان یاد داد و برای آنها درونی کرد و در کنار این اقدام، به آموزش ارزش های اخلاقی هم پرداخت.آنچه در این مسیر از هر چیزی بیشتر اهمیت دارد، اینکه مربیان و والدین نیز به آنچه که قصد یاددادنش را دارند، خود نیز، عمل کنند و در اغلب موارد با عامل بودن خویش به آموزش و تعلیم نوجوان خود بپردازند. به نظر می رسد که این موضوع بسیار مهم است که متاسفانه نسبت به آن غفلت های زیادی وجود دارد و همین امر موجب عدم توفیق در امر خطیر تربیت می شود. بنابراین لازم است که والدین و مربیان، هر چه بیشتر خود را برای عمل به گفته هایشان مهیا سازند تا فرآیند تعلیم و تربیت با موفقیت به نتیجه برسد.

پی نوشت ها:

به نقل از کتاب "آنچه والدین ومربیان باید بدانند" به کوشش رضا فرهادیان

1-  کافی.ج6،ص47

2- (مکارم الاخلاق،ص15)

3-  طبق روایتی از امام صادق(ع) در وسائل،ج5،ص125)

فاطمه ناظم زاده

بخش خانواده ایرانی تبیان


مطالب مرتبط:

بد و خوب این غریبه ی آشنا

سوالاتی که والدین را سرخ می کند

دستورالعمل طبخ موفقیت برای فرزندتان

مراقب باش ، شکستنی است!

فرزند پروری بی دغدغه

والدین مبتدی، رفع اشکال کنند!

رمز موفقیت یک تربیت اصولی

باید و نباید های نظم آموزی به فرزند

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.