آسمان بازار مسکن آفتابی میشود؟
بازار مسکن همواره یکی از استراتژیکترین و مهمترین بازارهای هر کشوری محسوب میشود؛ بازاری که تامین نیاز متقاضیانش میتواند رضایت نسبی در آن جامعه ایجاد کند....
بازار مسکن همواره یکی از استراتژیکترین و مهمترین بازارهای هر کشوری محسوب میشود؛ بازاری که تامین نیاز متقاضیانش میتواند رضایت نسبی در آن جامعه ایجاد کند. این بازار بستگی به نوع هدایت مسوولان کشورها، میتواند آبستن تلاطمهایی نیز باشد. در این شرایط داشتن نقشه راه و برنامههای بلند مدت و مدون میتواند راهگشا باشد. بر این اساس در ایران واضعان قانون اساسی در اصل 31 قانون اساسی از مسکن به عنوان حق هر ایرانی یاد کردند و تامین آن را بر عهده دولت گذاشتند. با توجه به تاکیدات موکد مسوولان و قوانین در ایران، توقع در این بخش بیش از سایر بخشهای اقتصادی است.
طی سالهای گذشته بازار مسکن در ایران دستخوش فراز و نشیبها و نوسانات قابل توجهی شده است. پیش بینی آینده این بازار دشوار است. با این وجود هنوز مسوولان به آینده این بازار و ساماندهی آن در جهت تامین خواستههای متقاضیان امیدوارند.
با وجود اجرای طرحهایی مانند مسکن مهر که بزرگترین و ملیترین طرح مسکن در تاریخ ایران است و مسکن ویژه که طرحی مکمل مسکن مهر است امید خانهدار شدن برای بخشی از مردم محقق شده است
البته با وجود اجرای طرحهایی مانند مسکن مهر که بزرگترین و ملیترین طرح مسکن در تاریخ ایران است و مسکن ویژه که طرحی مکمل مسکن مهر است امید خانهدار شدن برای بخشی از مردم محقق شده است اما بسیاری این طرحها را چندان موثر بر بازار مسکن ندانسته و معتقدند این بخش نیازمند برنامههای جدیتر است.
البته برای کنترل بازار افسارگسیخته مسکن دو سال متوالی است که مسوولان اقدام به اجرای طرحهای تعزیراتی کردهاند؛ طرحی که کارشناسان بر این باورند که اصلا کارساز نخواهد بود ولی مسوولان آن را تاثیرگذار میدانند و معتقدند بازار با اعمال نظارتها و کنترلهای اینچنینی از گزند سوداگری دور خواهد ماند.
با نگاهی گذرا بر بازار مسکن طی ماهای اخیر و با استناد به سخنان رییس اتحادیه مشاوران املاک که آمار ثبت معاملات در اسفند سال گذشته را طی یه روز در تهران 15 هزار معامله ذکر کرده و در تیر ماه امسال آن را 5 هزار معامله عنوان میکند خود گویای حاکم شدن رکود بر بازار مسکن است. رکودی که به اعتقاد کارشناسان درپی خود افزایش قیمت را به دنبال خواهد داشت. با این وجود ابهام در اجرای قوانینی مانند فاز دوم هدفمندسازی یارانهها و بی اطلاعی از سرنوشت آینده بازار مسکن و نزول یا صعود نرخ خرید و فروش خانه کمی به رونق معاملات این بازار دامن زده است. البته مسوولان برای کنترل شرایط بحث دریافت مالیات از خانههای خالی را در دستور کار دارند تا با اجرای آن هزینه داشتن خانه خالی به امید گرانتر شدنش را برای مالکانی که به دنبال سود هستند کمی سخت کند.
با این وجود این روزها کارشناسان و متقاضیان بازار مسکن، حال این بخش را چندان مطلوب ارزیابی نمیکنند و آن را نیازمند شوک درمانی می دانند.
البته این روزها هر کسی مسوول شرایط حاکم بر بازار مسکن را کس دیگری عنوان میکند. اما بسیاری پای ثابت این وضعیت را سوداگران میدانند افرادی که سالیان سال است در بازار مسکن جولان میدهند و همواره نیز بر برخورد با آنها تاکید میشود اما نه کسی میداند این افراد چه کسانی هستند و نه کسی میداند چرا با این افراد که این میزان با دست باز میاتوانند بازار را در اختیار داشته باشند، برخورد نمیشود. شاید این موضوع که بازار مسکن بیش از هر چیز نیازمند دوری از شعارزدگی است پر بیراه نباشد و شاید پرهیز از شعار و گرایش به عملگرایی بیش از هر چیز بتواند بازار مسکن را نجات دهد.
مسوولان برای کنترل شرایط بحث دریافت مالیات از خانههای خالی را در دستور کار دارند تا با اجرای آن هزینه داشتن خانه خالی به امید گرانتر شدنش را برای مالکانی که به دنبال سود هستند کمی سخت کند
البته این روزها که مردم ایران اسلامی داغدار زلزله شمالغرب کشور هستند، موضوع خانههایی که واقعا مشخصات یک سرپناه ایمن را داشته باشد نیز به دغدغههای مردم اضافه شده است، دغدغهای به جا و محل تامل است. موضوعی که اگر جدی گرفته نشود میتواند در آینده مشکلساز شود. این جمله که حادثه خبر نمیکند این روزها شاه بیت تمام سخنان شده است.
اشاره به این موضوعات نشان میدهد بازار مسکن هم به اقدامات زیربنایی مانند بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده نیاز دارد و هم به ایجاد سرپناهی که هر ایرانی بتواند بدون دغدغه در آن به زندگی بپردازد. شاید مقایسه میزان و سهم درآمدهای خانوار برای سبد مسکن در ایران و سایر کشورها میزان تورم و میزان تقاضا برای این بازار را بیشتر متوجه شویم. اینکه در ایران سهم قابل توجهی از درآمد خانوارها برای تامین خانه کنار گذاشته میشود خود نشانگر وضعیت این بخش است.
البته این نظریه که در ایران به مسکن به عنوان کالایی سرمایهای نگریسته میشود و این در حالی است که در سایر کشورها به مسکن به عنوان یک نیاز که باید تامین شود نگریسته می شود، چندان بیراه نیست. شاید اگر رویه به گونهای باشد که مردم به مسکن و سرپناهشان به عنوان یک سرمایه ننگرند و بیشتر به دنبال تامین نیازشان باشند این میزان بار روانی بر این بازار حاکم نشود و به قول مسوولان بازار از جو روانی تا این میزان موتاثر نباشد.
با توجه به جمیع جوانب مطروحه باید نتیجه گرفت که بازار مهم مسکن در ایران علاوه بر مسوولان، باید از سوی مردم به عنوان متقاضی و مالکان نیز مدیریت شود تا با حاکم شدن آرامش بر این بازار نتایج بهتری برای کشور و مردم حاصل شود و دیگر دغدغه تامین سرپناه تا این اندازه ذهن مردم را با خود درگیر نکند.
معصومه نصیری بخش اقتصاد تبیان