تبیان، دستیار زندگی
«حُنَین» سرزمینى است در نزدیكى شهر «طائف» و چون این غزوه در آنجا واقع شد به نام «غزوه حنین» معروف شده، و در قرآن از آن تعبیر به «یوم حنین» شده است
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

غروری که سپاه عظیمی را از هم گسست

حضرت محمد


پس از آن كه رسول خدا صلی الله علیه و آله در رمضان سال هشتم هجرت، مكه معظمه را فتح كرد و مردم متعصب و سركش این شهر مقدس را مورد گذشت و بخشش خویش قرار داد و آنان را از كرامت و بزرگواری خویش بهره ‌مند ساخت، خبر آمد که گروهی از اهالی طایف كه هنوز مسلمان نشده بودند بر ضد پیغمبر اسلام جبهه واحدی تشكیل داده اند. اهالی طایف به ویژه دو قبیله معروف "هوازن" و "ثقیف" از فتح مکه به هراس افتاده و مردم این منطقه را بر ضد پیامبر صلی الله علیه و آله و مسلمانان تحریك كردند و در نتیجه به همراه لشکری عظیم به سوی مكه معظمه حركت كردند.

هنگامى كه این خبر به گوش پیامبر صلى الله علیه وآله رسید ، آن حضرت "عتّاب بن أسید" را به عنوان پیش نماز و "مُعاذ بن جبل" را به عنوان مسئول آموزش دینی در مكه باقی گذاشت و به همراه رزمجویان اسلامی از مكه عازم طایف شد.

رگه ای از وسوسه شیطان

«حُنَین» سرزمینى است در نزدیكى شهر «طائف» و چون این غزوه در آنجا واقع شد به نام «غزوه حنین» معروف شده، و در قرآن از آن تعبیر به «یوم حنین» شده است.(1)

درباره تاریخ این واقعه، گرچه تمامی مورخان متفقند كه در شوال سال هشتم هجرت واقع گردیده است ولی درباره روز این واقعه، اتفاق چندانی ندارند.(2)

به هر روی، پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله، پرچم بزرگ سپاه اسلام را بست و به دست امیرمومنان على علیه السلام داد و دستور حركت لشکریان را به سوی طائف صادر كرد و حدود دوازده هزار مرد جنگی كه ده هزار نفر از مدینه همراه پیامبر آمده و دو هزار تن از تازه مسلمانان مكه بودند، به همراه آن حضرت به سوی طایف پیش رفتند.

كثرت سپاه اسلام برخی از سپاهیان را مغرور كرده بود و ابوبكر بن ابی‌ قحافه، از جمله آنان بود كه خطاب به پیامبر صلی الله علیه و آله گفت: یا رسول الله! لاتغلب الیوم من قلّة؛ امروز جمعیت ما همانند سابق اندك نیست كه مغلوب شویم.  ولی آن طوری كه ابوبكر می ‌پنداشت به واقعیت نرسید و هنگامی كه مسلمانان با سپاه كفر روبرو شدند، همگی جز تعدادی اندك گریختند و ابوبكر نیز از جمله آنان بود.  قرآن مجید به این چشم‌ زخم زنی اشاره كرد و آن را محكوم نمود و در این باره فرمود:

«لَقَدْ نَصَرَكُمْ اللّهُ فی مَواطِنَ كَثیرَة و یَومَ حُنَیْنٍ اِذْ اَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْكُمْ شَیْئاً و ضاقَتْ عَلَیكُمُ الاَرضُ بِما رَحُبَتْ ثُمّ ولّیْتُمْ مُدْبِرینَ».(3)

در این میان امیرالمۆمنین علیه السلام از همه بیشتر دلاوری و تلاش داشت و دشمن را از جلوی پیغمبر دور می‌نمود، گاهی خود را به عقب دشمن می ‌زد و گاهی به سوی پیغمبر باز می‌گشت تا از حال حضرت و سلامتی او مطمئن گردد، و در این گیر و دار چهل تن از دشمنان را به خاك افكند

به كجا فرار مى كنید

لشكر اسلام  تا نزدیك وادی "حنین" پیش رفت و شب را به دستور رسول خدا در همان‌ جا توقف كردند. مالك بن عوف رئیس طایفه بزرگ هوازن، كه مرد پر جرأت و با شهامتى بود، پیش از آن‌ كه لشكر اسلام بدان حدود برسد با لشكریانش به وادی "حنین" وارد شده به قبیله خود دستور داد تا غلاف هاى شمشیر را بشكنند و در شكاف هاى كوه، دره هاى اطراف، و لابلاى درختان، بر سر راه سپاه اسلام كمین كنند، و به هنگامى كه در تاریكى اول صبح مسلمانان به آنجا رسیدند، یك باره به آنان حمله ور شوند و لشكر را در هم بكوبند.

پس از ادای نماز صبح هنوز هوا تاریك بود كه سربازان اسلام به سوی دره حرکت کردند كه ناگهان از هر سو مورد حمله لشكر "هوازن" قرار گرفتند. این حمله چنان سخت و غافلگیرانه بود كه مسلمانان تا خواستند به خود آیند، گروهى كه در مقدمه لشكر قرار داشتند (و در میان آنها تازه مسلمانان مكّه بودند) فرار کرده و به دنبال آن، باقیمانده لشكر نیز به وحشت بیفتند و فرار كنند.

خداوند در اینجا مسلمانان را که به جمعیت انبوه خود مغرور بودند، با دشمنان به حال خود واگذارد و موقتاً دست از حمایت آنها برداشت؛ لذا آثار شكست در آنان آشكار گشت.

منافق

در این وقت بود كه كینه‌ ها ظاهر گردید و نفاق‌ های درونی افراد آشكار شد و منافقان از این منظره به وجد و شوق آمدند تا آن‌جا كه ابوسفیان از روی تمسخر به رفیق خود "شیبة بن عثمان" گفت: این‌ ها تا لب دریا فرار خواهند كرد و باز نمی‌گردند. شیبة بن عثمان در آن لحظه تصمیم گرفت پیغمبر اسلام را بكشد و انتقام خون پدرش را از آن حضرت بگیرد ولی موفق نشد.

پیغمبر اسلام، دست به دعا برداشت و از خدای متعال كمك خواست و سپس مشتی سنگریزه به سوی مشرکان پرتاب کرد و آنان را نفرین کرد.

پیامبر صلى الله علیه وآله به عباس كه صداى بلند و رسائى داشت دستور داد تا فوراً از تپه اى كه در آن نزدیكى بود بالا رود و فریاد زند:

«یا مَعْشَرَ الْمُهاجِرِیْنَ وَ الأَنْصارِ! یا أَصْحابَ سُورَةِ الْبَقَرَةِ! یا أَهْلَ بَیْعَةِ الشَّجَرَةِ! اِلى أَیْنَ تَفِرُّونَ؟ هذا رَسُولُ اللّهِ؛ اى گروه مهاجران و انصار! و اى یاران سوره بقره! و اى اهل بیعت شجره! به كجا فرار مى كنید؟ رسول خدا این جا است».

حماسه ماندگار

در برخی از تواریخ آمده است كه سرانجام رسول خدا تاب نیاورد و یك تنه به دشمن حمله كرد. و نوشته ‌اند که تنها در این جنگ بود كه پیامبر شخصاً به میدان رفت و به دشمن حمله برد.

یعقوبی و دیگران نوشته‌اند:

«در آن گیر و دار تنها ده نفر بودند كه با پیغمبر ماندند و فرار نكردند و این ده نفر عبارت بودند از علی بن ابی طالب، عباس بن عبدالمطلب، ابوسفیان بن حارث بن عبدالمطب، فضل بن حارث، ربیعة بن حارث، عبدالله بن زبیر، عتبة و معتب فرزندان ابولهب، فضل بن عباس، ایمن بن ام ایمن. در این میان امیرالمۆمنین علیه السلام از همه بیشتر دلاوری و تلاش داشت و دشمن را از جلوی پیغمبر دور می‌نمود، گاهی خود را به عقب دشمن می ‌زد و گاهی به سوی پیغمبر باز می‌گشت تا از حال حضرت و سلامتی او مطمئن گردد، و در این گیر و دار چهل تن از دشمنان (4) را به خاك افكند.»

پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله، پرچم بزرگ سپاه اسلام را بست و به دست امیرمومنان على علیه السلام داد و دستور حركت لشکریان را به سوی طائف صادر كرد و حدود دوازده هزار مرد جنگی كه ده هزار نفر از مدینه همراه پیامبر آمده و دو هزار تن از تازه مسلمانان مكه بودند، به همراه آن حضرت به سوی طایف پیش رفتند

انس بن مالک، یکی از یاران پیامبر، نیز می گوید: در روز حنین، علی بن ابی طالب علیه السلام ، استوارترین مردم در جنگ پیشاپیش رسول خدا صلی الله علیه و آله بود.(5)

قرآن كریم در سوره مباركه توبه وقتی اشاره به داستان جنگ حنین می‌كند و سختی كار و فرار مسلمانان را بیان می‌دارد به دنبال آن می ‌فرماید:

«سپس خدای تعالی آرامش خود را بر پیغمبر و مۆمنان نازل فرمود، و لشكریانی كه شما نمی‌دیدید فرو فرستاد و كافران را معذب ساخت و جزای كافران این چنین است.» (6)

 در این هنگام بار دیگر نصرت الهی فرود آمد و صدای بلند و پی‌ در پی و رسای "عباس بن عبدالمطلب" به گوش فراریان رسید و انصار را به خود آورد از این رو به سوی دره حنین بازگشته، غلاف شمشیرها را شكستند و صداها را به " لَبَّیْكَ، لَبَّیْكَ " بلند كردند و با شمشیرهای برهنه از هر سو به دشمن حمله‌ ور شدند.

در آن روز، پرچمدار مشرکان به نام ابوجَرْوَل سوار بر شتری سرخ مو، و در حالی که پرچم سیاهی را با نیزه بلندی حمل می کرد، جلوی لشکر می آمد. امیرمۆمنان علیه السلام به سوی او رفت و شترش را از پای درآورد و سپس او را به یک پهلو بر زمین زد و با ضربتی کارش را تمام کرد.(7) در این هنگام آتش افروزان جنگ حنین، توان مقابله با پیامبر صلی الله علیه و آله را از دست دادند و از میدان نبرد گریختند. مسلمانان آنان را تعقیب كرده و تعداد زیادی از آنان را كشته و تعدادی را اسیر نمودند و غنیمت فراوانی از آنان بدست آوردند.

پس از پایان جنگ نمایندگان قبیله «هوازن» خدمت پیامبر آمدند و اسلام را پذیرفتند و پیامبر به آنها محبت زیاد كرد و حتى «مالك بن عوف» رئیس و بزرگ آنها اسلام را پذیرفت، پیامبر صلى الله علیه وآله اموال و اسیرانش را به او بر گرداند، و ریاست مسلمانان قبیله اش را به او واگذار كرد.

پی نوشت:

1) نام دیگر آن غزوه «اوطاس» (نام سرزمینى در همان حدود) و غزوه «هوازن» (نام یكى از قبائلى كه در آن جنگ با مسلمانان درگیر بودند) است.

2) واقدی ابتدای حركت پیامبر صلی الله علیه و آله از مكه معظمه را ششم شوال و وقوع نبرد را در دهم شوال ذكر كرده و عده‌ای نخستین روز ماه شوال را تاریخ وقوع جنگ حنین می‌دانند. شیخ عباس قمی نیز، در کتاب وقایع الایام از قول شیخ بهائی، تاریخ وقوع غزوه حنین را  3 شوال گفته است.

نك: المغازی (واقدی)، ج 2، ص 885؛ تاریخ ابن خلدون (ترجمه عبدالمحمد آیتی)، ج 1، ص 438؛ الارشاد (شیخ مفید)، ص 125؛ وقایع الایام (شیخ عباس قمی)، ص 67؛ فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام (جعفر سبحانی)، ص 456؛ الجامع لأحكام القرآن (ابوعبدالله محمد قرطبی)، ج 8، ص 66.

3) سوره توبه(9)، آیه 25.

4) امام صادق علیه السلام می فرماید: در غزوه حنین، چهل تن از مشرکان به دست توانای علی علیه السلام کشته شدند؛ روضه کافی، ج 8، ص 308.

5) دانش نامه امام علی علیه السلام ، ج 8، ص 190، به نقل از طبرانی، المعجم الاوسط، ج 3، ص 148.

6) ثُمَّ أَنَزلَ اللّهُ سَكینَة عَلَى رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُۆْمِنینَ وَ أَنزَلَ جُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا و عذَّبَ الَّذینَ كَفَرُواْ و ذَلِكَ جَزَاء الْكَافِرینَ؛ سوره توبه (9)، آیه 26.

فرآوری: ابوالفضل صالح صدر

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان


منابع:

آیة الله مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 7، ص 403.

سید هاشم رسولی محلاتی، زندگانی حضرت محمد (ص)، ص 565.

نرم افزار دایرة ‌المعارف چهارده معصوم علیهم ‌السلام.

مجله گلبرگ، شماره 80.

دانشنامه رشد.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.