تبیان، دستیار زندگی
دوزخیان چه ویژگى هایى دارند، چه عواملى موجب گرفتار شدن به آتش دوزخ مى شود تا با دانستن آنها، خود را از آنها دور نموده ، تا در قیامت از دوزخیان نباشیم ؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

10عامل گرفتارى به آتش دوزخ


دوزخیان چه ویژگى هایى دارند، چه عواملى موجب گرفتار شدن به آتش دوزخ مى شود تا با دانستن آنها، خود را از آنها دور نموده، تا در قیامت از دوزخیان نباشیم ؟

دوزخ

پاسخ به این پرسش در سخنان امام علیه السلام به روشنى بیان گردیده است:

1 - لغزش ها:  

«... الا و ان الخطایا یا خیل شمس حمل علیها أهلها، و خلعت لجمها، فتقحمت بهم فى النار...» (1)

... آگاه باشید که خطاها بى تقوایى ها همانند اسبان سرکش لجام گسیخته اى مى باشد که صاحبان آنها بى تقوایان بر آنها سوار گردیده و همراه آنها در آتش دوزخ فرو افتند...

2 - اهمیت ندادن به نماز:  

«تعاهدوا امر الصلوة ، و حافظوا علیها، و استکثروا، و تقربوا بها فانها کانت على المۆمنین کتابا موقوتا، الا تسمعون الى جواب اهل النار حین سئلوا ما سلککم فى سقر؟ قالوا: لم نک من المصلین سورة المدثر /42 و 43 و انها لتحت الذنوب حت الورق و تطلقها باطلاق الربق ...» (2)

نماز را رعایت ، و بر آن محافظت نمایید و آن را بسیار به جا آورید، و به وسیله آن به خداوند نزدیک گردید، که آن براى مۆمنان در هنگام مخصوصى واجب گردیده است ، آیا پاسخ دوزخیان را نمى شنوید در آن هنگام که از آنان پرسش مى شود: (چه چیز شما را به دوزخ کشانیده است؟ مى گویند: ما از نمازگزاران نبوده ایم)، به راستى که نماز گناهان را مى ریزد، همانند ریخته شدن برگ درخت، و نماز انسان را از کیفر گناه رها مى گرداند همانند رها شدن زنجیر از گردن انسان به زنجیر بسته شده ...

3 - نپرداختن زکات :  

...ثم ان الزکاة جعلت مع الصلوة قربانا لأهل الاسلام ، فمن أعطاها طیب النفس بها، فانها تجعل له کفارة ، و من النار حجازا حجابا و وقایة ... (3)

...سپس پرداخت زکات اموال همراه با نماز براى مسلمانان به عنوان وسیله و ابراز نزدیک شدن انسان به خداوند قرار داده شده است ، پس هر که به میل و رغبت آن را بپردازد، سبب کفاره گناهان و مانع و نگهدارنده انسان در برابر دوزخ مى شود...

...من شما را بر راهى روشن جهاد در راه خدا فرا خوانده ام که در برابر آن ، تنها کسى به هلاکت مى رسد که به سبب سرشت فساد آلود خود اهل هلاکت باشد، کسى که در میدان جهاد استقامت داشته باشد به بهشت مى رود، و کسى که در این راه بلغزد به دوزخ مى رود

4 - خیانت در امانت :  

...ثم أداء الأمانة ، فقد خاب من لیس من أهلها... (4)

...سپس اداى امانت است، پس آنکه اهل آن امانت نباشد، زیان نموده است ...

...و من استهان بالاءمانة ، و رتع فى الخیانة ، و لم ینزه نفسه و دینه عنها، فقد أحل أخل بنفسه الذل و الخزى فى الدنیا، و هو فى الأخرة أذل و أخزى و ان أعظم الخیانة خیانة الامة و أفظع الغش غش الأئمة . (5)

...و هر که امانت را سبک بشمارد و همانند چهارپایان چراگاه خود را در وادى خیانت قرار بدهد، و خود و آیین خود را از آن پاک نگرداند، در دنیا خود را خوار زبون و پست و رسوا گردانیده و در روز واپسین خوارتر و رسواتر خواهد بود، و به راستى که بزرگترین خیانت ، خیانت به امت ، و زشت ترین دغلکارى ، دغلکارى زمامداران است.

5 - سرکشى و فساد در روى زمین :  

...فلما نهضت بالأمر نکثت طائفة و مرقت اءخرى و قسط آخرون ، کأنهم لم یسمعوا کلام الله ، حیث یقول : تلک الدار الاخرة نجعلها للذین لا یریدون علوا فى الاءرض و لا فسادا و العاقبة للمتقین . سورة القصص /83 بلى و الله لقد سمعوها و وعوها، ولکنهم حلیت الدنیا فى اءعینهم و راقهم زبرجها... (6)

... پس چون به امر خلافت برخاستم گروهى پیمان بیعت خود با مرا شکستند از ناکثین اصحاب جمل شدند که جنگ جمل را برپا کردند و گروهى دیگر از حق خارج گردیدند از مارقین خوارج شدند که جنگ نهروان را پدید آوردند و گروهى بر حکومت حق على علیه السلام ستم روا داشتند از قاسطین معاویه و یارانش شدند که جنگ صفین را برپا کردند گویا آنان این سه گروه سخن خداوند را نشیدند در آنجا که فرمود: آن سراى آخرت را براى کسانى قرار مى دهیم که در روى زمین نخواهند سرکشى کنند و نخواهند فساد پدید آورند و سرانجام نیک از آن پارسایان است . آرى به خداوند سوگند که این آیه را شنیدند و آن را فهمیدند، ولى دنیا در برابر دیدگان آنان زیبا جلوه کرد، و زیور دنیا آنان را فریب داد...

خشم
6 - لغزش و گریز از میدان جهاد:

در مقام تشویق به جهاد و پیکار در راه خدا فرمود:

...لقد حملتکم على الطریق الواضح التى لا یهلک علیها الا هالک ، من استقام فالى الجنة ، و من زل فالى النار . (7)

...من شما را بر راهى روشن جهاد در راه خدا فرا خوانده ام که در برابر آن ، تنها کسى به هلاکت مى رسد که به سبب سرشت فساد آلود خود اهل هلاکت باشد، کسى که در میدان جهاد استقامت داشته باشد به بهشت مى رود، و کسى که در این راه بلغزد به دوزخ مى رود.

7 - خشم :  

با مردم به هنگام روبرو شدن و نشستن و داورى کردن به نیکى برخورد کن با آنان گشاده روى و خوش برخورد و همنشین خوبى باشد و به هنگام داورى در اختلافات در میان آنان از حق دورى مگزین و به داد و عدل داورى کن. و از خشم بر مردم بپرهیز! که آن خشم گونه‌اى از سبک مغزى و ره‌آوردى از شیطان است، و بدان که آنچه تو را به خداوند نزدیک گرداند تو را از آتش دوزخ دور، و آنچه تو را از خداوند دور گرداند به آتش دوزخ نزدیک مى‌گرداند.(8)

...سپس پرداخت زکات اموال همراه با نماز براى مسلمانان به عنوان وسیله و ابراز نزدیک شدن انسان به خداوند قرار داده شده است ، پس هر که به میل و رغبت آن را بپردازد، سبب کفاره گناهان و مانع و نگهدارنده انسان در برابر دوزخ مى شود...

8 - انکار حقانیت ائمه علیه السلام : 

«...و لا یدخل النار الا من أنکرهم و أنکروه ... » (9) ؛

و در دوزخ داخل نمى شود جز کسى که آنان امام معصوم را به عنوان پیشوایان بر حق مسلمانان و جانشینان پاک پیامبر اسلام باور نداشته ، و امامان نیز او را به عنوان انسان مۆمن و مسلمان درستکار پذیرا نباشند...

9 - دشمنى با بندگان خدا:  

«بئس الزاد الى المعاد العدوان على العباد.» (10) ؛ بدترین توشه براى روز رستاخیز، دشمنى و ستم بر بندگان خدا است .

10 - گناه پیشگى :  

امام علیه السلام فرمود:

«...والنار غایة المفرطین ...» (11) ؛

...و آتش دوزخ ، پایان مقصد حقیقى کسانى است که در دنیا راه افراط گناه را در پیش گرفته اند و آنچه را که نباید انجام بدهند، انجام مى دهند ...

البته هر انسان معمولى غیر از معصومین علیه السلام در زندگى خود احیانا دچار گناهانى مى شود، و مقصود على علیه السلام این نیست که همه گناهکاران به آتش دوزخ مى افتند، بلکه بسیارى از گناهان به توبه واقعى از میان رفته و انسان گناهکار از آن گناه پاک مى شود و برخى از گناهکاران با شایستگى هایى که دارند در روز قیامت مورد شفاعت شافعان قرار مى گیرند.

بنابراین مقصود امام علیه السلام از کلمه مفرطین آن گناهکارانى است که در اثر گناهان بسیار، شایستگى توبه و شفاعت را از دست داده اند، گناهکارانى که از انجام گناه باکى نداشته ، و به آسانى آن را مرتکب مى شوند، و از ارتکاب آن دچار احساس ندامت نشده و توبه نمى نمایند و بر گناه خود اصرار مى ورزند.

پی نوشت ها:

1- نهج ، فیض ، و صبحى ، خ 16.

2- نهج ، فیض ، خ 190، صبحى ، خ 199.

3- همان .

4- همان .

5- نهج ، فیض و صبحى ، نامه 26.

6- نهج ، خ 3(شقشقیه ).

7- نهج ، فیض ، خ 118، صبحى ، خ 119.

8- نهج ، فیض و صبحى ، نامه 76.

9- نهج ، فیض و صبحى ، نامه 152.

10- نهج ، فیض ، حکمت 212، صبحى ، حکمت 121.

11- نهج ، فیض ، خ 156، صبحى ، خ 157.

فرآوری : محمدی

بخش نهج البلاغه تبیان


منبع : کتاب معاد در نهج البلاغه / احمد باقریان ساروى

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.