آیا مجلس میتواند اوضاع اقتصادی را بهبود بخشد؟
مجلس شورای اسلامی که تا چندی پیش هر از چندگاهی به طرح موضوعی اقتصادی میپرداخت این روزها فیتیله نظارتش بر عملکرد اقتصادی دولت را بالاتر کشیده است...
این روزها در هر محفلی که پا میگذاریم اولین بحث، اقتصاد و مشکلاتی است که در این راستا بر مردم تحمیل شده است. تورم، گرانی، تحریم، کمبود برخی اقلام در بازار، محقق نشدن اهداف ایجاد اشتغال و خیل عظیم بیکاران و مباحثی پیرامون هدفمندی و قیمت بنزین و ... نقل هر محفلی شده است و گویندگان همچون کارشناسان اقتصاد به تحلیل اوضاع این روزهای اقتصاد میپردازند.
در این راستا مجلس شورای اسلامی که تا چندی پیش هر از چندگاهی به طرح موضوعی اقتصادی میپرداخت این روزها فیتیله نظارتش بر عملکرد اقتصادی دولت را بالاتر کشیده است و این مهم تا طرح استیضاح برخی وزرای اقتصادی و وزیر کار و تعاون در زمینه ایجاد اشتغال و وعدههایی که محقق نشده است، پیش رفته است.
البته مردم پیش از اینها از نمایندگانشان که با رای آنها بر صندلیهای سبز بهارستان تکیه زدهاند توقع داشتند به مسائلی از جمله تورم و گرانی وارد شوند اما معمولا این توقع برآورده نمیشد و حالا هم چندان به نتیجه دادن روند در پیش گرفته شده، امیدوار نیستند. برای مردم حل مسائل اقتصادیشان و رفع دغدغه معیشتشان اهمیت دارد والّا استیضاح یک وزیر که معمولا نیز بی سرانجام است و صرف هزینه و وقت برای آن گرهای از مشکلات اقتصادی مردم باز نمیکند.
مردم در جریان چند و چون سوالات و احضار وزرای اقتصادی به مجلس و پاسخهای آنها به نمایندگانشان نیستند و شاید حداقل توقع در این زمینه ارائه گزارشی جامع به مردم از سوی مجلسها باشد.
اگر بپذیریم که نگاه سیاسی به مسائل اقتصادی را کنار بگذاریم، گام بعدی این است که نهادی تخصصی و غیردولتی بتواند وضع موجود را ارزیابی کرده و برآورد کند تا بتوان گامهای بعد را برداشت
اقتصاد ایران این روزها شرایط ویژهای را سپری میکند. بازار مسکن دستخوش تغییرات فراوانی شده است و متقاضیان این بازار در سرگردانی به سر میبرند. تامین کالاهای اساسی مانند مرغ و گوشت مشکل شده و قیمتهای برخی دیگر از اقلام نیز سر به فلک میکشد. البته اقتصاددانها بر این باورند که نباید شرایط تحریم و تزریق نقدینگی ناشی از هدفمندی یارانهها را بیتاثیر دانست.
در زمینه بررسی مسائل اقتصادی، یکی از اساسیترین مباحث توزیع نقدینگی در کشور عنوان میشود. از نظر علمی و اقتصادی نقدینگی قدرت خرید جامعه را بالا برده و وقتی وارد جامعه میشود، تورم را افزایش میدهد. متاسفانه در بحثی با این اهمیت بانک مرکزی در جهت دادن به نقدینگی در جامعه سیاست مدونی ندارد و به دلیل عدم نظارت مستمر و سیستماتیک در شبکه بانکی کشور اکنون دچار مشکلات گستردهای هستیم.
کارشناسان بر این اعتقادند که ما در مسیری که حرکت میکنیم، درخصوص بحث عرضه و متناسب با تقاضا دچار ناهماهنگی هستیم و این موضوع سبب میشود تا در بحث قیمتها دچار مشکل شویم چراکه به دلیل تقاضای بالا و نبود نظارت بر عرضه، عرضه کالاها افزایش یافته اما در کیفیت دچار مشکل هستیم.
آنها تاکید دارند که اگر ورود و تزریق نقدینگی به جامعه را سرلوحه کار خود قرار دادیم، باید در کنار آن مصرف را کنترل کنیم و باید دقت کرد که اجرای قانون هدفمندی تنها پرداخت پول به مردم نیست چراکه هدفمندی واقعی این است که مقداری از نقدینگی موجود به سمت صنعت، تولید، کشاورزی، بهداشت و درمان و ... برود.
یکی از مسائل مهم در جامعه این است که بانک مرکزی که مسئول تنظیم حجم نقدینگی در بازار است، چه برنامهای برای کنترل آن دارد چراکه سال گذشته حدود 20 درصد نقدینگی در اختیار مردم بود و انتظار میرفت با توجه به تورم موجود این میزان حداکثر 10 درصد افزایش یابد بنابراین بانک مرکزی باید برنامهای برای کنترل نقدینگی داشته باشد.
آنچه به عنوان پله نخست باید در نظر داشت اجتناب از حاکم کردن «نگاه سیاسی» به جای نگاه کارشناسی مبتنیبر دانش اقتصاد است. اگر این اتفاق نیفتد، طرح مسائل دیگر شاید بیفایده باشد؛ اما اگر بپذیریم که نگاه سیاسی به مسائل اقتصادی را کنار بگذاریم، گام بعدی این است که نهادی تخصصی و غیردولتی بتواند وضع موجود را ارزیابی کرده و برآورد کند تا بتوان گامهای بعد را برداشت. اتخاذ سیاستهای بلندمدتتر و با نگاهی کارشناسیتر علاوه بر دوری از نگاه سیاسی به مسائل اقتصادی، میتواند جهشی بلند در نیل به اهداف ترسیم شده در قانون بودجه، سند چشم انداز، برنامه توسعه و ... ایجاد کند که با برداشتن آن شاید اقتصاد کشور نفس راحت تری بکشد.
مردم پیش از اینها از نمایندگانشان که با رای آنها بر صندلیهای سبز بهارستان تکیه زدهاند توقع داشتند به مسائلی از جمله تورم و گرانی وارد شوند اما معمولا این توقع برآورده نمیشد
باید دید نتیجه گزارشهایی که وزرای اقتصادی به مجلس دادهاند و نتیجه استیضاح وزیر کار میتواند حال روز این بخش عظیم و سرنوشت ساز کشور را کمی بهبود بخشد و آیا طی روزهای منتهی به پایان سال میتوان امیدوار بود که ابرهای آشفتگی از آسمان اقتصاد ایران کنار بروند یا خیر؟
این روزها یکی از بیمهای موجود، ترس از اجرای فاز دوم هدفمندی یارانههاست. بسیاری بر این باورند که اگر این فاز با مدیریت صحیح اجرا نشود امکان ملتهب شدن شرایط بیش از این وجود دارد. پس باید گامهای اقتصادی مسئولان با دقت بیشتری برداشته شود.
آنچه نباید از نظر دور داشت اینکه اگر همه مسئولان نظام با عزمی ملی برای هدایت کشتی اقتصاد به سرمنزل مقصود تلاش کنند و قول و نظری واحد در این راستا وجود داشته باشد، قطعا مردم مثل همیشه با درک صحیح از شرایط پا به پای آنها حرکت کرده و برای ایجاد ثبات اقتصادی تلاش می کنند.
معصومه نصیری بخش اقتصاد تبیان