تبیان، دستیار زندگی
دلت می‌خواهد عاشق او باشی. می‌خواهی اسمش كه بیاید آرام و قرارت را از كف بدهی. شنیده‌ای كه امام صادق(علیه السلام) فرمودند: اگر در زمان او (عج) بودم، تمام عمرم را به او خدمت می‌نمودم.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خلوتی با دوست

امام زمان

وقتی با خود می‌اندیشی كه امام(علیه السلام) آن بزرگ‌مرد تاریخ بشریت، آن امام متّقین و آن قلّه بلند معارف الهی و مظهر عدل و راستی را چرا آزردند، چرا خلافتش را غصب كرده و او را خانه‌نشین كردند و چرا همسرش فاطمه زهرا(سلام الله علیها) را كه به تنهایی به دفاع از ولایت پرداخته بود، میان در و دیوار نهادند، تا جایی كه آن كوه صبر را این‌گونه به شكوه در آوردند كه فرمود: «خردمندانه‌تر آن دیدم كه خار در چشم و استخوان در گلو، صبر پیشه كنم و كردم، در حالی كه به غصب خلافتم را به تماشا نشسته بودم»(1)، به خود می‌گویی: ای كاش بودم و دعوت حضرت زهرا(سلام الله علیها) را بی پاسخ نمی‌گذاشتم، آن‌گاه كه آن مظلومة مغصوبه(2) یك به یك به در خانة یاران و صحابه می‌رفت تا به یاری علی(علیه السلام) ـ امام زمان خویش ـ برخیزند.

وقتی می‌شنوی عدم حمایت امت، چگونه امام حسن مجتبی(علیه السلام)، آن امام غریب را به پذیرش صلح و تحمل حكومت معاویة پلید و نیرنگ باز ناچار ساخت، وقتی ندای «هل من ناصر ینصرنی» امام حسین(علیه السلام)، آن یادگار رسول خدا را به یاد می‌آوری، و وقتی كه تداوم و استمرار این بی‌توجهی شیعیان را در زمان سایر ائمه(علیهم السلام) نسبت به حق امام زمان خود و یاری اهل بیت ـ با وجود ابراز علاقه و احترام ـ در مقابل آن همه ظلم به حق ایشان، می‌شنوی، دلت به درد می‌آید. بغضی ناخودآگاه راه گلویت را می‌بندد. گوشة خلوتی جستجو می‌كنی و آرام آرام اشكی گرم بر گونه‌هایت می‌لغزد و به خاك می‌افتد. در اندیشه فرو می‌ ‍ ‌روی. نكند تو هم همان كاری را با امام زمانت بكنی كه روزگاری آنان با ولیّ زمان خود انجام دادند.

حُزنی پنهان و غمی جانسوز در دل داری كه حتی در مناسبت‌ها و ایام شادی و خوشی هم رهایت نمی‌كند. همة اسباب خوشی فراهم است. اما باز یك چیزی كم است. یك كسی. كه جای خالی‌اش را در اعماق قلبت و با تمام وجودت احساس می‌كنی.

شاهد و مطروب و می جمله مهیاست، ولی

عیش بی‌یار میسر نشود، یار كجاست؟

حُزنی پنهان و غمی جانسوز در دل داری كه حتی در مناسبت‌ها و ایام شادی و خوشی هم رهایت نمی‌كند. همة اسباب خوشی فراهم است. اما باز یك چیزی كم است. یك كسی. كه جای خالی‌اش را در اعماق قلبت و با تمام وجودت احساس می‌كنی

كسی كه عالَم، درد فراق او را نه یك روز، نه دو روز بلكه هزار و صد و هفتاد و اندی سال است كه تحمل می‌كند و چون شمع می‌سوزد. كسی كه امروز برای تو همان علی(علیه السلام)، كاظم(علیه السلام)، رضا(علیه السلام)، جواد(علیه السلام) و هادی(علیه السلام) و عسكری(علیه السلام) است كه در زمانشان نبوده‌ای و حسرت بودن در آن زمان‌ها را به دل داری.

دلت برایش تنگ شده است. احساس دوری می‌‌كنی. احساس می‌كنی بی او زندگی‌ات رنگ و بو ندارد.

دلت می‌خواهد عاشق او باشی. می‌خواهی اسمش كه بیاید آرام و قرارت را از كف بدهی. شنیده‌ای كه امام صادق(علیه السلام) فرمودند:

اگر در زمان او (عج) بودم، تمام عمرم را به او خدمت می‌نمودم.(3)

می‌خواهی به او خدمت كنی. نه! اصلاً می‌خواهی جانت را فدایش كنی. دلت می‌خواهد به او بگویی حاضری تمام دار و ندارت، هست و نیستت، و بود و نبودت را بدهی تا او تو را هم در زمرة نوكران و خدمتگذاران خود بپذیرد.

شنیده‌ای كه مولای متقیان علی(علیه السلام) در گفتاری خطاب به مردم(4) فرموده‌اند كه:

از جمله حقوق امام بر مردم، وفای به عهد و پیمان، و بیعت خود با امام و پاسخ دادن بی‌درنگ به دعوت وی و گوش به فرمان او بودن است.

امام زمان

دلت می‌خواهد گوش به فرمان امام زمانت باشی. دلت می‌خواهد كاری كنی و برایش كم نگذاری، اما نمی‌دانی چگونه و چه كاری. با خود می‌گویی: «درست است كه ما در عصر غیبت به سر می‌بریم، اما آیا این بدان معناست كه دیگر ما هیچ وظیفه‌ای نسبت به امام بر عهده نداریم، یا اینكه ایشان برای این زمان برنامه و تكلیفی برای ما معین كرده‌اند؟...»

اما خود آن حضرت گویی سال‌ها پیش می‌دانسته‌اند كه تو چنین سۆالی خواهی پرسید و پاسخ این سۆالت را داده‌اند. و چه نیكو پاسخی است آنچه امام، با آن علم و دانش الهی تو را بدان راهنمایی فرماید. آنجا كه در كتب كمال‌الدین، احتجاج، بحارالانوار و بسیاری دیگر از كتب شیعه از قول ایشان نقل شده كه خطاب به شیعیان فرمودند:

برای تعجیل در فرج و ظهور من بسیار دعا كنید كه همانا گشایش كار شما در فرج من است.(5)

آری! انسان درمانده و بشریت خسته، چه كند جز آن‌كه دست طلب و نیاز به سوی پروردگار خویش دراز كند. چه كسی از او تواناتر؟ چه كسی از او كریم‌تر؟ اصلاً مگر دادرسی جز او هم هست؟ مگر نه آن‌كه دعای به معنای طلب كردن و خواستن است؟ مگر نه آن‌كه پیامبر(صلی الله علیه و آله) را مردم یثرب طلبیدند، تا حكومت نبوی را در مدینه تشكیل دهد؟ مگر نه آنكه امیرالمۆمنین علی(علیه السلام) پیش از آنكه تشكیل حكومت دهند، 25 سال خانه‌نشین بودند، تا اینكه مردم گرداگرد ایشان حلقه زدند، و از قول ایشان در نهج‌البلاغه نقل شده است:

ازدحام جمعیت مرا به قبول خلافت واداشت. آنان از هر طرف مرا احاطه كردند. تا جایی كه چیزی نمانده بود كه دو نور چشمم، حسن و حسین(علیه السلام) زیر پا بمانند و دو طرف ردایم پاره شد.(6)

دلت می‌خواهد گوش به فرمان امام زمانت باشی. دلت می‌خواهد كاری كنی و برایش كم نگذاری، اما نمی‌دانی چگونه و چه كاری. با خود می‌گویی: «درست است كه ما در عصر غیبت به سر می‌بریم، اما آیا این بدان معناست كه دیگر ما هیچ وظیفه‌ای نسبت به امام بر عهده نداریم، یا اینكه ایشان برای این زمان برنامه و تكلیفی برای ما معین كرده‌اند؟...»

مگر نه آن‌كه امام حسین(علیه السلام) هم با دعوت مردم كوفه حركت خود را آغاز نمودند؟ شنیده‌ای كه آن عالم ربانی(7) بارها در پاسخ به كسانی كه از ایشسان نصیحت و راهنمایی خواسته‌اند فرموده‌اند:

به آنچه می‌دانید عمل كنید تا خداوند علم به آنچه نمی‌دانید را به شما عطا كند.

پس بیا و از همین جملة امام زمان(عج) كه در وقع امر و دستورالعمل ایشان به دعا و طلب كردن ایشان می‌باشد شروع كن. نماز امام زمان(عج)، دعای فرج و ندبه، دعای عهد، ذكر یكصد صلوات به همراه «وعجّل فرجهم» در هر روز، دعای سمات، صلوات ضرّاب اصفهانی، دعای عصر غیبت و ... چطور است از همین‌ها شروع كنی. از هر كدام كه خودت فكر می‌كنی. هر كدام كه بیشتر و مداوم تر بر تو تاثیر می‌گذارند و تو را با او مرتبط می‌كنند. اما به طور مستمر، نه یك خط در میان. هر روز وقت معینی را برای او اختصاص بده. تنها رو به قبله بنشین و با او حرف بزن. بگو كه می‌‌خواهی در راه او و برای تعجیل در امر فرجش كاری كنی. بخواه كه هدایتت كنند. بخواه كه قبولت كند. بخواه كه توفیقت دهد. بخواه، بخواه، بخواه....

با رساندن پیام او به گوش دیگر مۆمنان و شیفتگان حضرت(عج) شروع كن، با صحبت دربارة او با دوستان و آشنایان، آگاه نمودن و بیداری بخشیدن به آنان، با مطالعه و معرفی كتاب‌های دربارة شناخت آن حضرت مانند صحیفة مهدیه و ... به دیگران، انجام كارهای فرهنگی، برگزاری جلسات ذكر و دعا برای فرج حضرت، نذر كردن و خواست حاجت او همان طور كه برای حاجت‌های خودت از خدا می‌خواهی، نوشتن مقاله، سخنرانی، تأسیس سایت‌های اینترنتی، یا از هر طریق دیگری كه به فكرت می‌رسد و از عهده‌ات برمی‌آید و بدان كه مطابق فرمایش امام صادق(علیه السلام):

یك درهم هدیه به امام ‌ ‍ [خرج در راه او]، از یك میلیون درهم كه در امور دیگری در راه خدا خرج گردد، بهتر است.(8)

فقط توكل بر خدا كن و با یك «یا مهدی» شروع كن. اصلاً فكر كن با همین پیام امام(عج) می‌خواهی عازم میدان نبرد شوی. میدان نبرد و جهاد مبارزه با نفس در راه امام زمان(عج)، به یادش، برایش و در سایة عنایت و محبتش. برای او كه دلش از گناهان ما خون است. تا جایی كه فرموده‌اند:

همانا چیزی شیعیان را از دیدار با معرفت و راستین ما محروم نمی‌كند، به جز اخبار ناخوشایند و ناروایی كه از (گناهان) آنها به ما می‌رسد.(9)

پی نوشت:

1. نهج‌البلاغه، خطبة شقشقیه.

2. عبارات برگرفته از مفاتیح‌الجنان، زیارت حضرت فاطمه(ع) به معنی آن مظلومی كه حقش غصب شده.

3. نعمانی، الغیبة، ص273، مجلسی، بحارالانوار، ج51، ص148.

4. نهج‌البلاغه، ترجمه فیض‌الاسلام، گفتار 34.

5. صدوق، كمال‌الدین، ج 2، ص 458؛ طبرسی، احتجاج، ج 2، ص 499؛ مجلسی، همان، ج 53، ص 1777.

6. نهج‌البلاغه، خطبه 3.

7. مرجع معظم تقلید حضرت آیت‌الله بهجت.

8. كلینی، فروع كافی، ج 4، ص 160.

9. طبرسی، همان، ج 2، ص 499، مجلسی، همان، ج 53، ص 177، حدیث 8.

بخش مهدویت تبیان


منبع:

ماهنامه موعود شماره 69-

محبوبی فرد

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.