تبیان، دستیار زندگی
پس از آن‌كه بنی‌اسرائیل از چنگال فرعونیان نجات یافتند، خداوند به‌ آن ها «فرمان داد: سرزمین پرنعمت بیت‌المقدس برای سکونت شما منظورگردیده است؛ به ‌سوی ‌آن حركت‌كنید که همه‌گونه موجبات رفاه و آسایش زندگی در آن‌جا فراهم است....
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : خسرو داودی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

از این‌در، درآیید!

همسفر با ماه خدا

مقدمه:

می دانیم که شروع روز دانش آموزان با یک برنامه صبحگاهی مناسب علاوه بر پرورش روح معنوی دانش آموزان، در بالا بردن سطح آموزشی آن ها از لحاظ یادگیری تاثیرگذار است.

به عنوان مثال اگر معلم پرورشی مدرسه بتواند هر هفته یک کلاس را برای برگزاری برنامه های صبحگاه مدرسه انتخاب و هدایت نماید:

اول: تمام دانش آموزان طبق استعداد خود در امور و انجام برنامه ها مشارکت می نمایند.

دوم: طبق ایام اله برای پیدا کردن مطالب مناسب روز اجرای برنامه به دنبال مطالبی از قبیل شعر، مقاله، طنز و غیره هستند.

سوم: مراسم آغازین مدرسه از یکنواخت بودن و احیاناً خسته کننده بودن به پویایی و سرشار بودن تبدیل می شود.

یکی از کارهایی که در اکثر مدارس کشور عزیزمان انجام می شود، خواندن آیاتی از قرآن مجید می باشد، در این زمینه چنان چه دانش آموزان بتوانند علاوه بر شنیدن آیات، با مفاهیم متعالی این معجزه الهی آشنا شوند، بی شک به هدف والای نزول وحی رهنمون گشته ایم.

در این راستا، مرکز یادگیری جهت غنی سازی برنامه های صبحگاه مدارس، به بررسی و تفسیر برخی از آیات قرآن پرداخته است. در این قسمت سعی شده، تفسیر به زبان ساده و قابل درک برای دانش آموزان ارائه گردد.

در این مقاله آیات ، مورد بررسی قرار می گیرد...

آیات 160 تا 163 سورة اعراف ( صفحة 171) ، مربوطه توسط یکی از دانش آموزان قرائت شود.

شما می توانید برای شنیدن فایل صوتی آیات این صفحه کلیک نمایید.

جهت دریافت  فایل صوتی آیات فوق، کلیک کنید.

تمامی آیات چهارگانه ی 160 تا 163 سوره اعراف از صفحة 171، به ادامه ی سرگذشت حضرت موسی(ع) و نعمت‌های خداوند بر بنی‌اسرائیل اشاره می‌كنند. از این‌آیات، به دوآیه 161 و 162 می‌پردازیم.

آیه 161 می‌فرماید: پس از آن‌كه بنی‌اسرائیل از چنگال فرعونیان نجات یافتند، خداوند به‌ آن ها «فرمان داد: سرزمین پرنعمت بیت‌المقدس برای سکونت شما منظورگردیده است؛ به ‌سوی ‌آن حركت‌كنید که همه‌گونه موجبات رفاه و آسایش زندگی در آن‌جا فراهم است؛ وارد آن ‌دیار شوید و ازانواع نعمت ها، متنعّم‌گردید. اما مشروط به چند شرط:

اوّلاً: از آن‌جا که شهر، دروازه‌های متعدّد داشته و بنا بر بعضی روایات، دارای هفت در بوده است، از درب معیّنی‌ که کوتاه‌ترین و تنگ‌ترینِ درهای شهر است و از طرف خدا مقرّر شده، وارد شوید.

ثانیاً:  هنگام ورود، با حال رکوع و خمیدگی‌ که نشان تذلّل و تواضع در پیشگاه خداست، داخل شوید.

ثالثاً:  موقع داخل شدن، کلمه حِطّه را که ‌کلمه استغفار است، بر زبان جاری ‌کنید. با این‌شرایط، خدا گناهان شما را می‌آمرزد و مشمول عنایات خاصّه‌اش قرارتان می‌دهد».

سپس، آیه بعد می‌فرماید: امّا آن ‌قوم‌ که ‌گویی لجاج و عناد و نافرمانی، با جوهر ذاتشان ‌آمیخته‌ بود، بر خود «ستم‌کرده و تمام شرایط را زیر پا نهادند. از درب مقرّر وارد نشدند وگفتند: آن ‌همه درهای بلند و فراخ‌ که هست؛ چرا از درب تنگ و کوتاه وارد شویم؟ بعضی هم ‌که از آن‌ در رفتند، شرط رکوع را به‌جا نیاوردند و از طریق‌گستاخی و اهانت به امر، قسمت عقب خود را جلو داده و با پشت وارد شدند. و نیز، به‌ جای ‌کلمه حطّه ‌که مأمور به‌ گفتنش بودند، از باب استهزا و تمسخر، کلمه حِنطه، یعنی‌ گندم، به زبان‌آوردند. و نتیجه این‌خیره‌سری‌ها،آن شد که عذاب‌آسمانی بر آن ها فرود آمد».

حال، باید دانست‌ که در میان امّت اسلامی نیز، اهل بیت رسول خدا یعنی علی، امیرالمۆمنین و امامان معصوم از فرزندان او(ع) به‌عنوان باب «حطّه» معرّفی شده‌اند و تنها راه نجات امّت و یگانه طریق نیل به بهشت سعادت ابدی ارائه‌ گردیده‌اند.

از حضرت رسول اکرم(ص) منقول است: إنَّما مَثَلُ أهلِ بَیتی فیکُم‌کَمَثَلِ سَفینَهِ نوح مَن رَکِبَها نَجی وَ مَن تَخَلَّفَ عَنها غَرِق وَ إنَّما مَثَلُ أهلِ بَیتی فیکُم مَثَلُ بابِ حِطَّه فی بَنی إسرائیل مَن دَخَلَه غُفِرَ لَه؛ همانا مَثَل اهل‌بیت من در میان شما، مانند مَثَل‌ کشتی نوح است ‌که هرکس سوار آن شد، نجات یافت و هرکه ازآن تخلّف ورزید، غرق شد. و همانا مَثَل اهل بیت من در میان شما، مَثَل باب «حطّه» در میان بنی‌اسرائیل است‌که هرکه ازآن داخل شد، مورد غفران خدا قرارگرفت.

هم چنین، امیرالمۆمنین، علی(ع)، ضمن ذکر مناقب خویش فرمود: فَإنّی سَمِعتُ رَسولَ الله(ص) یَقولُ لی: مَثَلُکَ فی أمَّتی مَثَلُ بابِ حِطَّه فی بَنی إسرائیل، فَمَن دَخَلَ فی وِلایَتِک فَقَد دَخَلَ الباب‌کَما أمَرَهُ الله؛ از رسول خدا(ص) شنیدم‌که به من می‌فرمود: مَثَل تو در میان امّت من، مَثَل باب «حطّه» است در میان بنی‌اسرائیل. هرکه در ولایت تو داخل شود، داخل آن‌ دری شده ‌است‌ که خدا امر به ‌آن فرموده‌است.

از امام باقر(ع) نیز منقول است: نَحنُ بابُ حِطَّتِکُم؛ ما باب حطّه شما هستیم و شما به ‌جز ما راهی به‌سوی خدا ندارید.

و نیز فرموده‌است: فَلیَذهَبِ النّاس حَیثُ شاۆوا فَوَ الله لَیَأتِیَنَّ الأمر هاهُنا وَ أشارَ بِیَدِهِ إلی صَدرِه؛ حال مردم به هر سو که می‌خواهند، بروند! به خدا، امر هدایت خلق، از این‌جا باید صادر و بارزگردد. و با دست خود، اشاره به سینه  خودکردند.

و همان ‌حضرت(ع) به دو تن از راه‌گم‌کرده‌ها فرمودند: شَرِّقا وَ غَرِّبا! لَن تَجِدا عِلماً صَحیحاً إلاّ شَیئاً یَخرُجُ مِن عِندِنا أهلَ البَیت؛ به شرق و غرب بروید! هرگز به علم صحیح دست نخواهید یافت مگرآن‌چه‌که از نزد ما اهل‌بیت صادر شود.

و باز فرمودند: کُلُّ ما لَم یَخرُج مِن هذَا البَیت، فَهُوَ باطِل؛ هرچه مربوط به عقاید و اخلاق و عمل، از این‌ خانه ‌که خانه ولایت و امامت علی وآل علی است، صادر نشود و مورد تأیید آن ها واقع نشود، باطل است!

این‌سخن نیز از امام امیرالمۆمنین، علی(ع) است: داعٍ دَعا وَ راعٍ رَعا، فَاستَجیبوا لِلدّاعی وَ اتَّبِعُوا الرّاعی...نَحنُ الشِّعار وَ الأصحاب وَ الخَزَنَهُ وَ الأبواب، وَ لایُۆتَی البُیوت إلاّ مِن أبوابِها، فَمَن أتاها مِن غَیرِ أبوابِها، سُمِّیَ سارِقا؛ دعوت‌کننده‌ای که منظور، رسول الله اعظم(ص) است، مردم را به دین حق دعوت‌کرده و نگهبانی‌که منظور، امام معصوم(ع) است،آن‌را نگهبانی نموده و اساس شریعت را از تزلزل و اضطراب، به‌سبب اخلالگری دشمنان نگه‌داشته‌است.

حال، از دعوت‌کننده بپذیرید و از نگهبان اطاعت‌کنید تا در دو سرا سرافراز شوید. ما اهل بیت رسول، از حیث قرب به او، چون پیراهن تن او هستیم! و اصحاب و همراهان واقعی او می‌باشیم؛ خزانه‌داران و درهای علوم و معارف هستیم. و داخل خانه‌ها نمی‌توان شد مگر از درهای‌آنها. پس،کسی‌که از غیر درها، وارد خانه‌ها شود، دزد نامیده می‌شود!

یعنی هرکه بخواهد از غیر راه ما به سوی خدا و رسولش برود، از دین بهره‌ای نبرده و در آخرت ‌گرفتار عذاب می‌شود.

نتیجه ‌آن‌که اصل اعتقاد به امامت و ولایت علی، امیرالمۆمنین و دیگرائمّه معصومین(ع) پشتوانه و ارزش‌بخشِ تمام اصول و فروع دین، از عقاید و اخلاق و اعمال می‌باشد و بدون‌آن، تمام عناوین دینی از ارزش و اعتبار الهی ساقط است و همچون صِفر است ‌که اگر صدهزار ازآن، کنار هم چیده شوند، تا دنبال عددی قرار نگیرند، اصلاً به حساب نمی‌آیند!

همچنین، نظام های اعتقادی و عملی دین، تا به‌دنبال اصل امامت قرار نگیرند و با سِلک ولایت اهل بیت(ع) تنظیم نگردند، در پیشگاه حضرت معبود، عَزَّ وَ عَلا، اصلاً به حساب نمی‌آیند و ارزش و اعتباری پیدا نمی‌کنند!

رسول الله فرموده: عُنوانُ صَحیفَهِ المُۆمِن حُبُّ عَلیِّ بنِ‌أبی‌طالِب؛ سرلوحة نامة دینی مۆمن حبّ علیّ‌بن‌أبیطالب است.

علی، امـام مُعَـلاّی هاشمـی کـه بُـوَد               سواد منقبتش بر بیـاض دیـدة حـور

ز حبّ اوست به‌روز جزا نه از طاعت            امید مغفـرت از حـیّ لایَـزالِ غفـور

نتیجه‌ای ندهـد بی‌مَحَبّتـش در حشـر                مکاشفات جُنَید و ریاضـت منصـور

ز دل سواد معاصی برون بَرَد مِهـرش            چنان‌که ماه برد ظلمت شب دیجور


مرکز یادگیری سایت تبیان

تهیه: علی هندی - ویراستار: سید علی مرتضوی