تبیان، دستیار زندگی
آن کس که تو را شناخت جان را چه کند فرزند و عیال و خان و مان را چه کند دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی دیوانه تو هر دو جهان را چه کند متن زیر حاوی « زندگی نامه شهید سروان لطیف رنجبری » میباشد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نخستین فرزند شریف و ذلیخا (قسمت دوم)


آن کس که تو را شناخت جان را چه کند                    فرزند و عیال و خان و مان را چه کند

دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی                        دیوانه تو هر دو جهان را چه کند

متن زیر حاوی « زندگی نامه شهید سروان لطیف رنجبری » میباشد


لینک قسمت قبل: نخستین فرزند شریف و ذلیخا

شهید سروان لطیف رنجبری

نامه شهید سروان لطیف رنجبری اهل و عیال خویش را به تهران آورد و طی ابلاغیه ای به عنوان فرمانده گروهان سه از گردان رزمی 707 حضرت ابوالفضل(ع) جهت پاسداری و دفاع از آبهای نیلگون خلیج فارس، جزایز مینو و منطقه اروند کنار راهی نبرد حق علیه باطل گردید. حدودا یک سال و نیم در مناطق یاد شده در برابر تجاوز ارتش بعث عراق از وطن محبوبش مردانه و جانانه دفاع کرد. تصاویر موجود و قد سرو گونه اش در کنار نخلهای خوزستان دلدادگیش به وطن عزیز را گواه است.

لیاقت، شجاعت و كاردانی او موجب شد تا پس از چهار ماه به یكی از مناطق جبهه غرب (منطقه عملیاتی و  مرزی عراق پایگاه ولی آباد بانه) كه تحت كنترل ضد انقلاب در استان كردستان بود، منتقل شود. در مدت چهارماهه حضور مقتدرانه و فرماندهی مدبرانه در بانه توانست امنیت بالایی را در منطقه ایجاد كند و بسیاری از آن مناطق را از لوث وجود اشرار ضد انقلاب كومله و دمكرات پاك نماید.

با عنایت به اینكه چند روز بود كه ماموریت شهید لطیف رنجبری در بانه به اتمام رسیده بود، ولی عقیده داشت فرمانده جدید پایگاه را شخصا از مناطق خطرخیز مطلع نماید تا سربازان این آب و خاک در کمین دشمنان قرار نگیرند. غافل از اینکه در جریان یكی از همین شناسایی ها از مناطق پاكسازی نشده با اشرار درگیر و در این درگیری، سه نفر از اشرار كومله را به هلاكت می رساند. در فاصله  1500   متری با اسلحه سیمینوف (قناسه) توسط گروهكهای ملحد كومله و دمکرات از ناحیه قلب پاك و مهربانش مورد حمله و اصابت تیر كین دشمن قرارگرفت و مزدوران قصد به سرقت بردن پیكر مطهر ایشان را داشتند. البته با اطلاعی كه شهید قبل از شهادتش از طریق بی سیم به پایگاه در خصوص جریان كمین اعلام کرده بود، نیروهای امدادی به منطقه درگیری اعزام و حلقه محاصره شكسته شده و اشرار موفق به این امر نشدند. فقط خودرو و اسلحه و بی سیم شهید را به سرقت برده و از منطقه درگیری متواری می شوند.

اهمیت شهادت ایشان برای دشمن به اندازه ای بود كه همان شب خبر شهادتش را با هزاران شادی و هل هله در «رادیو كومله» اعلام و از آن به عنوان یك پیروزی یاد نمودند، غافل ازآنكه شهادت در راه حق نه مرگ بلكه زندگی جاوید است (ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله  امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون).

لیاقت، شجاعت و كاردانی او موجب شد تا پس از چهار ماه به یكی از مناطق جبهه غرب (منطقه عملیاتی و  مرزی عراق پایگاه ولی آباد بانه) كه تحت كنترل ضد انقلاب در استان كردستان بود، منتقل شود. در مدت چهارماهه حضور مقتدرانه و فرماندهی مدبرانه در بانه توانست امنیت بالایی را در منطقه ایجاد كند و بسیاری از آن مناطق را از لوث وجود اشرار ضد انقلاب كومله و دمكرات پاك نماید.

سرانجام آن امیر دلیر و رشید اسلام  در تاریخ  6/10/1362 در نبـردی جانانه و عاشورایی دعوت حق تعالی را همانند مقتدا و سالار شهیدان لبیك گفت و به مهمانی لاله های سرخ انقلاب و دیدار معبود خود  شتافت و مفتخر به دریافت درجه رفیع شهادت گردید. چه زیبا به جمع شمع شاهدان وطن پیوست و همراه یاران شهید خود میهمان خوان پر نعمت حضرت دوست شد و در جوار امنش راحت ابدی یافت. كه براستی سزاوارش بود چنین فرجامی

آن شهیدی است كه به حق بود شهید        آن لطـیفی است كه به حـق بود لطـیف     اقتدا كرد به عباس علمدار حسین(ع)               با وفا  بود به اسلام و خمینی(ره) عزیز

عروج آسمانی شهید سروان لطیف رنجبری در شهرستان بیجار گروس برای نماینده محترم مجلس شورای اسلامی وقت(مرحوم حجه الاسلام و المسلیمن حسینعلی رحمانی) آن قدر حائز اهمیت بود که متن تبریک و تهنیت شهادت افسر رشید اسلام در دستور كار جلسه مورخ 11/10/1362 مجلس شورای اسلامی قرار می گیرد.

این شهید بزرگوار در زمان شهادت  36 سال داشت و از وی دو فرزند پسر به نامهای « مصطفی » و « عباس » و دو فرزند دختر به نامهای « اعظم» و « زهرا» به  یادگار باقی مانده است.

همسر محترم شهید خانم« سیده سیمین زر سبحانی » پس از 22 سال فراق یار در سال 1384 بر اثر عارضه سكته مغزی به رحمت ایزدی پیوست.

پیكر پاك این شهید   در «قطعه 28  ردیف 71  شماره 4  مكرر «بهشت زهرا(س)» تهران به خاك سپرده شده است.

« روحش شاد، یادش گرامی و راهش پر رهرو باد »

*نام مادر شهید در متن شناسنامه ایشان به صورت ذلیخا نوشته شده است.

فرآوری: عاطفه مژده

بخش فرهنگ پایداری تبیان


منبع: نوید شاهد