تبیان، دستیار زندگی
در این مبحث به موارد دیگری از استفاده عملی روش (3) بپردازیم، بنابراین در این مقاله به بعضی از آنها اشاره می‌کنیم...
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تربیت اثربخش 12

تربیت اثر بخش (2)

مراحل و کاربردهای روش (3) را مرور کردیم و قول دادیم در این مبحث به موارد دیگری از استفاده عملی روش (3) بپردازیم، بنابراین در این مقاله به بعضی از آنها اشاره می‌کنیم.

1- وقتی دانش‌آموزان به توافق‌ها عمل نمی‌کنند.
تربیت اثر بخش 12

با توجه به مزایای حل مسأله، ولی گاهی در عمل، دانش‌آموزی به تعهدها و راه‌حل‌هایی که متقابلاً به دست آورده‌اند، عمل نمی‌کند در این موارد چه باید کرد.

- گاهی در این وضعیت معلم وسوسه می‌شود تا به روش (1) بازگردد، این مسأله فاجعه‌بار است و بازگشت به زور برای تأکید بر توافق‌ها و مقررات به تدریج مسئولیت را از شانه دانش‌آموز برداشته و مستقیماً بر دوش معلم می‌گذارد.

- معلم در ابتدا، یک «پیام من» قوی بفرستد که دقیقاً ناامیدی او را از نتایج منفی که ناشی از عدم انجام توافق راه‌حل توسط دانش‌آموز را برساند.

- معمولاً این پیام من منجر به ایجاد پیامی از سوی دانش‌آموز می‌شود که دلیل انجام ندادن راه‌حل (نخواستن یا نتوانستن) را بیان می‌کند.

- به دانش‌آموز یک شانس دیگر بدهید.

- راهی پیدا کنید تا به او یادآوری کند، تعهدش را انجام دهد.

- به مراحل حل مسأله بازگردد و سعی کند راه‌حل بهتری را بیابد یعنی راه‌حلی که انجامش برای دانش‌آموز ساده‌تر باشد.

2- اگر نتوانیم روی راه‌حلی توافق کنیم، چه کار کنیم؟

بیش‌تر معلمین شک دارند که آیا در گروه می‌توان به یک راه‌حل رسید یا نه و معمولاً به ندرت اتفاق می‌افتد که تمام 6 مرحله حل مسأله را انجام داد و به راه‌حل قابل قبول نرسید ولی گاهی وقفه‌هایی به وجود می‌آید که برای برطرف کردن آن، توصیه‌های زیر می‌تواند کارساز باشد.

تربیت اثر بخش 12

- وقفه در روش (3) می‌تواند ناشی از بی‌اعتمادی دانش‌آموز باشد زیرا هنوز این روش برایشان تازه است و هنوز در قالب ذهنی برد - باخت می‌باشند.

- گاهی یک راه‌حل قابل قبول به سرعت به دست نمی‌آید.

- به صحبت و تفکر خلاق ادامه دهید.

- به مرحله (2) بازگردید و راه‌حل‌هایی را به وجود آورید.

- روز بعد جلسه دیگری بگذارید.

- اصرار خود بر پیدا کردن راه‌حل را با کلمات بیان کنید. مثلاً

«باید حتماً راهی برای حل این مسأله باشد، بیابید بیش‌تر سعی کنیم و راه‌حلی برای آن بیابیم.»

«مطمئناً یک جایی، راه‌حلی هست.»

- مشکل را باز کنید، شاید مشکلی در زیر آن وجود داشته باشد که هنوز به آن نرسیده‌اید. مثلاً می‌توانید بگویید: «نمی‌دانم چرا در پیدا کردن راه‌حل دچار مشکل شده‌ایم، آیا چیزی وجود دارد که راه ما را سد کرده است؟»

3- وقتی یکی از راه‌حل‌های پیشنهادی، دانش‌آموزان تنبیه است.

معمولاً معلمین با دانش‌آموزانی روبرو می‌شوند که این راه‌حل پیشنهاد می‌کنند که اگر هر کس به تعهدش عمل نکرد، تنبیه می‌شود و یا برایش جریمه‌ای در نظر گرفته شود. در اصل بچه‌ها چنان به تنبیه شدن در برابر قانون‌شکنی عادت کرده‌اند که تنها راه‌حل را تنبیه می‌دانند.

- به بچه‌ها بگویید، اصل این است که «شخص مسئول تا عدم مسئولیتش ثابت نشود، مسئول است.»

4- چگونه دانش‌آموزی را بر اجرای قوانین مدرسه که خارج از حیطه تصمیم معلم است، ترغیب کنیم؟

گاهی اوقات معلم با رفتارهایی از سوی دانش‌آموزان روبه رو می‌شود که قوانین آن توسط مدیر و کادر اجرایی مدرسه گذاشته شده است.

گاهی اوقات معلم می‌داند که آن قانون نابه جا بوده و بیهوده است ولی کاری نمی‌تواند انجام دهد، معلمین معمولاً در این مواقع نمی‌دانند چه اقدامی انجام دهند، در این بخش نکاتی را ارائه می‌دهیم که احتمالاً برای آن ها کارساز باشد.

- ابتدا مشخص کنید که رفتار قانون‌شکن دانش‌آموز در چهارضلعی نظر شما نسبت به او در چه ناحیه‌ای قرار می‌گیرد.

- اگر رفتار در ناحیه بدون مشکل است، شما می‌توانید برای تأیید آن هیچ کوششی نکنید، زیرا این وضعیت وقتی به وجود می‌آید که آن قانون از نظر معلم بیهوده، ناعادلانه و غیرقابل تأکید است. و در صورت عدم تأیید، انتقاد از معلم را در پی ندارد.

- اگر رفتار قانون‌شکن دانش‌آموز در زیر خط شما قرار دارد یعنی در ناحیه مشکلات معلم، روال قدم‌به‌قدم زیر توصیه می‌شود.

- ببینید دانش‌آموز قانون و نتیجه شکستن آن را می‌داند، اگر نمی‌داند آگاهش کنید.

- اگر مطمئن شدید که او آگاهی دارد ولی می‌خواهد محدودیت‌های قانونی را زیر پا بگذارید، به او بگویید: «من در مقامی نیستم که به تو چنین آزادی بدهم، و این خارج از حیطه نفوذ من است.»

- اگر مطمئن هستید که او قوانین و نتیجه سرپرستی از آن ها را می‌داند ولی باز آن ها را زیر پا می‌گذارد، یک «پیام من» روشن بفرستید.

- یادتان باشد بعد از فرستادن پیام من، دنده عوض کنید و به گوش دادن فعال بپردازید.

- اگر دانش‌آموز وضعیت خود را عوض نکرد، به روش (3) متوسل شوید، آن‌وقت احتمالاً می‌فهمید چه نیازهایی، انگیزه وی برای قانون‌شکنی است.

- اگر روش (3) راه‌حل قابل قبولی را به وجود نیاورد، نکات زیر را انجام دهید:

الف) به او بگویید، دفعه بعد، رفتار او چه نتایجی خواهد داشت.

ب) همین دفعه نتایج را اجرا کنید.

ج) اگر احساس می‌کنید، قانون بی‌موردی است، سعی کنید قانون را در جلسه مدرسه یا با مدیر، عوض کنید.

5- آیا زمان‌هایی هم‌روش (1) لازم است؟

- معلمین باید تداخل ممکن بین روش (1) و سعی جدی برای تأثیرگذاری بر دانش‌آموزان را از میان بردارند، مثلاً دستور دادن، رهنمود دادن.

- روش (2) و (3) بعد از این که اختلافی به وجود آمده و برای حل آن به کار می‌رود.

- مثالی از سعی جدی برای تأثیرگذاری: «توی صف بمانید.»، این فرمان به ظاهر خشن، روش (1) نیست بلکه سعی جدی برای تأثیرگذاری است.

- اگر دانش‌آموزی از پذیرفتن دستور بالا بدش بیاید، هیچ اختلافی نیست و لزومی به کاربرد هیچ کدام از 3 روش نمی‌باشد.

- اگر دانش‌آموزی در پذیرش فرمان بالا، مقاومت کند، یعنی اختلافی وجود دارد، اگر معلم برای غلبه بر مقاومت دانش‌آموز از قدرتش استفاده کند به طوری که خود تو برنده شود و دانش‌آموز بازنده شود، در این صورت از روش (1) استفاده کرده است.

- لازم است معلم درک بیش‌تری برای تأثیرگذاری در مواردی که مۆثر یا نامۆثر می‌داند، پیدا کند.

- سعی در تأثیرگذاری، می‌تواند به صورت «پیام من» یا «پیام‌های تو» باشد و هیچ‌کدام از این‌ها روش (1) یا (3) نیستند. چنین پیام‌هایی سعی در تأثیرگذاری دارند نه حل اختلاف.

- سعی ضعیف‌تر، برای تأثیرگذاری، از سوی دانش‌آموز به صورت زورگویی فهمیده می‌شود.

- گاهی سعی ضعیف برای تأثیرگذاری، تأثیر کافی ندارند، اگر این‌گونه باشد، معلم باید خود را برای شنیدن «نه» آماده کند یا به کوشش جدی‌تری دست بزند.

- تأثیرگذاری‌های بسیار قوی از سوی دانش‌آموز، نوعی تهدید تلقی می‌شود که اگر اطاعت نکند، ممکن است تنبیه شود و معمولاً دانش‌آموز دچار رنجش شدید می‌شود.

- معلم وقتی که می‌خواهد تأثیرگذاری بسیار قوی داشته باشد، دو حالت برایش پیش می‌آید:

الف) دانش‌آموز مقاومت می‌کند و می‌جنگد.

ب) دانش‌آموز می‌ترسد اختلاف خود را ظاهر کند، رنجش خود را پنهان کرده و روی هم جمع می‌شود.

- در دو حالت، سعی جدی در تأثیرگذاری از طرف دانش‌آموز کاملاً قابل قبول است:

الف) وضعیت‌های غیرعادی: یعنی در جاهایی که 1) سرعت یا پاسخ‌ها حساسیت حیاتی دارند، مانند، «مواظب سرت باش»؛ 2) وقتی خطر واضح و حاضر است، «آن کبریت را نزن، گاز باز است»؛ 3) در جاهای پر سروصدا و درهم‌و‌برهم که فریاد زدن معلم ضروری است.

ب)مسائل واقعی در تأثیرگذاری جدی وقتی به وجود می‌آید که معلمین مثل فرماندهان نظامی، حتی وقتی حق نیست، زیاده از حد سخت می‌گیرند.

- در مواردی اختلافی که در نتیجه سعی در تأثیرگذاری به وجود می‌آید، کاربرد روش (1) ارزش پرداخت بهایش را دارد، این موارد عبارتند از:

الف) وقتی خطر روشن و حاضری وجود داشته باشد.

ب) بچه نتواند دلیل موقعیت شما را درک کند.

ج) فشار زمانی وجود داشته باشد، «از پله‌ها بیا پایین، از سرویس مدرسه جا می‌مانی.»

- وقتی معلم از روش (1) به دلیل لزوم و حق بودن آن استفاده می‌کند، بعداً برای جلوگیری از صدمه خوردن به رابطه می‌تواند گام‌هایی را بردارد:

الف) برای دانش‌آموز توضیح بدهد که چرا از روش (1) استفاده کرده است.

ب) بگویید متأسف است.

ج) گوش دادن فعال به احساس دانش‌آموز

د) پیشنهاد کند آن را به صورتی که برای دانش‌آموز مورد قبول باشد، تلافی کند.

هـ) با دانش‌آموز نقشه‌ای را طرح‌ریزی کنید که از پیش‌آمدهای این‌چنینی جلوگیری کند.

- هرگاه معلمین عموماً از روش (3) استفاده می‌کنند، کاربرد گاه‌گاهی روش (1) زیان‌های جدی در رابطه با دانش‌آموز به وجود نمی‌آورد.

تصادم ارزش‌ها در مدرسه

گاهی اختلافاتی بین معلم و دانش‌آموز به وجود می‌آید که روش (3) برای آن ها کارساز نیست. این اختلافات بر سر موضوعاتی که در مورد باورها، اعتقادات، ارزش‌ها و سلیقه‌های شخصی است.

این که چگونه تشخیص دهیم اختلاف بین معلم و شاگرد ناشی از تصادم ارزش‌هاست؟

تربیت اثر بخش 12

وقتی می‌توانید بگویید که به ناحیه ارزش‌ها برخورد کرده‌اید که دانش‌آموز با علامتی (معمولاً بدون سخن) به شما می‌فهماند که دست بردار یا از من عیب بگیر یا این که در مقابل قضاوت شما از ارزش‌هایش متقابلاً ارزش‌های شما را مورد سۆال قرار دهد.

وقتی می‌فهمید به اختلاف در مورد ارزش‌ها رسیده‌اید که چیزی در درون شما فشار می‌آورد بگویید «پیام‌ها من» به جهنم (و یک جمله نامناسب به ذهن‌تان برسد یا قضاوت‌های دیگری بکنید.)

مثال‌هایی از ارزش‌ها و باورهایی که ممکن است بین دانش‌آموز و معلم متفاوت باشد. مدل‌های لباس - نظافت - نظم و انضباط - زبان مناسب - آداب معاشرت - رفتار اخلاقی - عدالت - درستکاری - شرافت - انتخاب دوست.

سۆالی که از جانب معلم مطرح می‌شود، این است که در مورد این مسائل چه کار باید بکنیم، در زیر نکاتی ارائه می‌شود:

1- در مسائل ارزشی برای دانش‌آموزان یک مشاور کارآمد باشید زیرا مشاور، رابطه‌اش را با «مورد مشورت» با پشتوانه قابل توجهی شروع می‌کند. بیش‌تر معلمین اگر قبلاً رابطه‌شان با شاگردان خراب نشده باشد، از نظر آن ها به عنوان شخصی که دارای تخصص، عقل، تجربه، دانش شناخته می‌شوند، برای شروع می‌توانید از جملات زیر استفاده کنید:

- اخیراً چیزهایی شنیده‌ام که تصور می‌کنم تو گرفتار مسائلی نسبت به بزرگ‌سالان هستی که به تو در مورد لباست نق می‌زنند.

- من مطالعات زیادی در مورد همین مسأله دارم، و ممکن است این‌ها به درد تو بخورد.

- میل دارم موقعیتی پیدا کنم که عقایدم را با تو در میان بگذارم و واکنش‌های تو را ببینم.

- تقاضای گوش دادن کوتاه معمولاً مۆثر است چون هیچ‌گونه ارزش‌یابی منفی درآن نیست.

- عقیده‌تان را فقط یک‌بار مطرح کنید، با مراجع بگو مگو نکنید.

- از مهارت گوش دادن مثبت استفاده کنید. سعی در تغییر دیگران، بدون استثناء باعث ایجاد مقاومت و حالت تدافعی می‌گردد.

- مقاومت و دفاع را به محض ظاهر شدن بشنوید و قبول خود را از احساس مراجع را نشان دهید.

- مسئولیت را به گردن دانش‌آموز بگذارید. زیرا شما به او، راه جدید رفتار یا طرز تفکر جدید را نشان داده‌اید.

2- نمونه ارزش‌هایتان باشید.

- نمونه رفتاری باشید که می‌خواهید پایه‌گذاری کنید.

- استانداردهای دوگانه نداشته باشید، معمولاً قوانین در مدارس، کارهایی را برای بزرگ‌سالان مجاز می‌داند که برای غیر بزرگ‌سالان مجاز نیست.

- دانش‌آموزان کلاس خود را تقریباً به شکل خوب ببینید. تفاوت‌های ارزشی بین شما و آن ها، واقعاً کم‌اهمیت است. احتمالاً در اکثر موارد با هم موافق هستید.

- کلید وارد کردن دانش‌آموزان به پذیرش ارزش‌های شما از طریق نمونه بودن این است که با آن ها رابطه خوبی ایجاد کنید.

- با فرستادن روزانه «پیام‌های من» به دانش‌آموزان می‌گویید که در روابط خود باز و صادق هستید.

3- تغییر خود

- با تغییر در نگرش شخصی، پذیرش بیش‌تر نسبت به دیگری به وجود آورید، و یا درک بهتری از آن چه در درون دیگری می‌گذرد، پیدا می‌کنید و این تغییر می‌تواند رابطه شخص را با دیگری به طور قابل توجهی تغییر می‌یابد.

- معلمی که می‌تواند خودش را قبول داشته باشد، دانش‌آموز را هم دوست خواهد داشت.

4- توجه به شناخت بچه‌ها

- هر مطلبی که درباره بچه‌ها، نوبالغین، خصوصیات جوانی و حقوق بچه‌ها به دستتان می‌رسد، بخوانید. زیرا انسان‌ها در مقابل کسانی که درک‌شان نمی‌کنند، احساس خصومت می‌کنند.

- دانش‌آموزان را به صحبت درباره ارزش‌ها و عقایدشان، رسیدن به آن ها و معنی آن ها دعوت کنید.

- با گوش دادن فعال، آن ها را تشویق کنید که عقایدشان را با شما در میان بگذارند.

- با دانش‌آموزی که با او تصادم شدید ارزشی دارید، انتخاب کنید و در یک ملاقات خصوصی دقیقاً به حرف‌های او گوش دهید.

تربیت اثر بخش 12

5- رسیدن به رشد از طریق گروه

- از طریق شرکت در گروه، رشد خود را افزایش دهید.

6- روان‌درمانی شخصی یا گروهی

- با مراجعه به یک روان‌شناس یا کارگاه‌های گروهی، در شناخت بیش‌تر خود گام بردارید.

- ده کاری را که بیش‌تر از همه دوست دارید که انجام دهید، بنویسید.

- فهرستی از قوی‌ترین باورهایتان درست کنید، چیزهایی که بیش از همه می‌خواهید برای آن ها پایداری کنید.

- لیست را به ترتیب از پراهمیت‌ترین تا کم‌اهمیت‌ترین بنویسید.

- از خودتان بپرسید چگونه به ارزش این کارها و باورها پی می‌برید.

- این باورها را چگونه کسب کرده‌اید؟ خود به آن ها رسیده‌اید؟ یا از طریق کس دیگر (شاید والدین) آن ها را آموخته‌اید.

تربیت اثر بخش 12

7- آموختن از دانش‌آموزان

- معلمینی که به بچه‌ها گوش می‌دهند یا خود را جای آن ها می‌گذارند، متوجه شده‌اند تحت تأثیر ارزش‌ها و باورهای آن ها قرار می‌گیرند.

در این مقاله سعی شده است استفاده‌های عملی از روش (3) و هم‌چنین تصادم ارزش‌ها به اختصار بحث شود. امیدوارم که نظرات خود و نتایج کاربرد این روش‌ها را برای ما ارسال کنید.


مرکز یادگیری سایت تبیان

تهیه: اکرم محمدزاده فراهانی - تنظیم: داودی