تبیان، دستیار زندگی
از دستاوردهای مهم انقلاب حضور جمع کثیری از زنان در عرصه ی ادبیات داستانی است . بعد از انقلاب جهش چشمگیری از فعالیت و حضور زن به چشم می خورد . در این پرش تاریخی ، بانوان نویسنده و صاحب فکر تمام انرژی واپس زده را به کار گرفته و با شوری سرشار به نمایش گذاشت
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

زن در عرصه‌ داستان، پس از انقلاب


از دستاوردهای مهم انقلاب حضور جمع کثیری از زنان در عرصه ی ادبیات داستانی است . بعد از انقلاب جهش چشمگیری از فعالیت و حضور زن به چشم می خورد . در این پرش تاریخی ، بانوان نویسنده و صاحب فکر تمام انرژی واپس زده را به کار گرفته و با شوری سرشار به نمایش گذاشتند .

داستان نویسی

با نگاهی به گذشته و پیشینه ی فرهنگی و اجتماعی در می یابیم که زن همواره در سایه ی مرد نشان داده شده به گونه یی که در ساختار اجتماعی و سنت های فرهنگی زنان اجازه ی حضور در صحنه را نداشتند . کارکرد زن در جامعه ی گذشته چیزی فراتر از یک معشوقه که مظهر زیبایی و فریبندگی است ، نبوده است . جالب این است که حتی در داستان های اساطیری و افسانه یی جادوگران و اهریمنان پیوسته به صورت زن نمودار می شده اند . این نگرش ناشی از تفکر مرد سالاری در دوره های گذشته است .

رفته رفته با تحول سیاسی و فکری در بنیادهای جهان شناختی دیدگاه و داوری جامعه نسبت به زن دگرگون گشت . اسلام از همان ابندا به زن ارج نهاد و برای وی منزلت والایی قائل شد .

زن در جامعه

آن چه که از مطالعه تاریخ درباره دیدگاه جامعه نسبت به زن بدست می آید عبارتند از :

الف – تفکر نفی فعالیت زن در تأثیر گذاری تاریخ و جامعه

در این دوره زن به جز اندرون خانه کاری ندارد . پس هیچ گونه فعالیت اجتماعی که باعث پیشرفت وی چه از نظر علمی ، معنوی ، تفکر و اندیشه باشد ، برای او وجود ندارد . در این دوره مقام وی در حد یک شی تنزل یافته است .

ب – ورود زن به اجتماع به عنوان شخص و آزادی مطلق

در این جوامع زن خانه را رها کرده به اجتماع روی آورده است در این مرحله وی به صورت یک شخص در آمده ، اما با توجه به این که خود را راحت در اختیار مرد قرار داده  و حریم را به کنار نهاده و ارزش حقیقی خود را از بین برده است .اگر چه زن در این زمان حضور خود را در پهنه ی اجتماع به ثبت رسانیده ، اما هویت خویش را به دست نابودی سپرده است . زن در جامعه پهلوی نمونه ی بارز این دوره است .

ج – دوره ی درخشندگی و منزلت یافتن زن

وجود زن در جامعه ی پس از انقلاب که مبتنی بر رعایت حدود است شامل این دوره می شود . زن علاوه بر حضور فعال با آگاهی و معرفت در جامعه حضور دارد و همین مسئله باعث یافتن منزلت و جایگاه ویژه یی است .

جایگاه زن در ادبیات داستانی بعد از انقلاب

از دستاوردهای مهم انقلاب  حضور جمع کثیری از زنان در عرصه ی ادبیات داستانی است . بعد از انقلاب جهش چشمگیری از فعالیت و حضور زن به چشم می خورد . در این پرش تاریخی ، بانوان نویسنده و صاحب فکر تمام انرژی واپس زده را به کار گرفته و با شوری سرشار به نمایش گذاشتند .

با نگاه به ادبیات داستانی قبل از انقلاب زنان نویسنده اندک و انگشت شمار بودند و نقش زبان در داستان ها چیزی فراتر از عنصر جنسیت و ارضای مرد نبوده است این امر در بعد از انقلاب و حضور آن ها در این ورطه و به تصویر کشیدن زندگی ، تفکر و اندیشه ی زن ایرانی قابل قیاس نیست .

در زمان جنگ زن پا به پای مرد فعالیت می کند و حضوری پر رنگ در ادبیات پایداری از خود بر جا گذارده است . سیمایی که در پهنه ی ادبیات داستانی این دوره از زن و شخصیت وی ترسیم شده ، نشان دهنده ی حضور آگاهانه در عرصه های گوناگون اجتماع ، مبارزه در میدان جنگ ، ایثار و شهادت بوده است .

در زمان جنگ زن پا به پای مرد فعالیت می کند و حضوری پر رنگ در ادبیات پایداری از خود بر جا گذارده است . سیمایی که در پهنه ی ادبیات داستانی این دوره از زن و شخصیت وی ترسیم شده ، نشان دهنده ی حضور آگاهانه در عرصه های گوناگون اجتماع ، مبارزه در میدان جنگ ، ایثار و شهادت بوده است .

فضای نویسندگی بعد از انقلاب

از جمله مسائلی که می توان به آن اشاره نمود این نکته است که معذوریت و تکلف اخلاقی و رسمی نویسی دامن گیرنویسنده این عصر گردیده است . پرداختن به شخصیت زن و ترسیم سیمای زنان قابل توجه است .

نویسنده نمی تواند راحت به بیان شخصیت بپردازد و به سبب رعایت مسائل عرف ، اخلاق و پای بندی به مبانی اخلاقی از بیان طبیعی آن ها چشم می پوشد به همین دلیل صحنه و شخصیت تصنعی هستند و از همین رو نمی تواند با خواننده ارتباط برقرار کند . مشکل این جاست که نویسنده پیش از انقلاب در این زمینه با بیان عنصر جنسیت این شخصیت را به ابتذال کشانده است و از این سوی بام  افتاده و نویسنده ی دهه ی اول انقلاب به علت معذور نگه داشتن خود از بیان طبیعی زیبایی طبیعی و خدادادی سیمای زن چشم پوشیده و از سوی دیگر بام افتاده است در واقع در هیچ کدام اعتدال رعایت نگردیده است .

اما در دهه ی دوم فضای جامعه به سمت رفاه و آسان گیری پیش می رود و این امر به طبع بر عرصه ادبیات تأثیر گذارد و دوباره مبتذل نویسی و عشق های کام جویانه و عوام پسند رشد می کند .

اوج این شیوه در سال 1370 در نوشته های نویسندگانی چون فهیمه رحیمی  و نسرین ثامنی به چشم می خورد . عبدالعلی دستغیب معتقد است رواج زیاد داستان و به ویژه داستان های عاشقانه و قصه های شبه عاشقانه در این دو دهه ی اخیر تا حدودی به مشکل جوانان ( عدم اشتغال و ازدواج ) پیوند داشته است و یکی از دلایل توجه زیاد جوانان و خانواده ها به رمان بامداد خمار و بدل آن شب سراب همین و تنها همین است .

خلاصه

جایگاه زن در جامعه به سه مرحله تقسیم شد که در هر یک از آن ها به دیدگاه اجتماع و وضعیت زن پرداخته شد . حضور زن در ادبیات داستانی بعد از انقلاب بسیار چشمگیر است . اگر چه در کنار آثار بسیار عالی ، نوشته های پراکنده و بی ارزش نیز به چشم می خورد .

فرآوری: اکرم نعمت اللهی

بخش ادبیات تبیان


منبع: درآمدی بر ادبیات داستانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، فریدون اکبری شلدره یی ، تهران : مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، 1382