تبیان، دستیار زندگی
بخشی از خطبه دوم نهج البلاغه شکایت خود را از نخستین مرحله خلافت بیان مى دارد و مى فرماید: «به خدا سوگند او ابوبکر پیراهن خلافت را بر تن کرد در حالى که خوب مى دانست موقعیّت من در مسأله خلافت همچون محور سنگ آسیاست! (که بدون آن هرگز گردش نمى کند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دلایل برتری امام علی (علیه السلام)بر ابوبکر از زبان خودشان

                 امام علی (علیه السلام) چگونه برتری خود بر ابوبکر در امر خلافت را بیان می نماید؟


امام علی

جواب: امام علی (علیه السلام) در بخشی از خطبه دوم نهج البلاغه شکایت خود را از نخستین مرحله خلافت بیان مى دارد و مى فرماید: «به خدا سوگند او ابوبکر" پیراهن خلافت را بر تن کرد در حالى که خوب مى دانست موقعیّت من در مسأله خلافت همچون محور سنگ آسیاست! (که بدون آن هرگز گردش نمى کند)» (اَما وَاللهِ لَقَدْ تَقَمَّصه(1) فُلان وَ اِنَّهُ لَیَعْلَمُ اَنَّ مَحَلّى مِنْها مَحَلُّ الْقُطْبِ مِنَ الرَّح(2).

بدون اشکال مرجع ضمیر «تَقَمَّصَها» خلافت است و تعبیر به «قمیص» (پیراهن) شاید اشاره به این نکته باشد که او از مسأله خلافت به عنوان پیراهنى براى پوشش و زینت خود بهره گرفت در حالى که این آسیاب عظیم، نیاز به محور نیرومندى دارد که نظام آن را در حرکت شدیدش حفظ کند و از انحراف باز دارد و در نوسانات و بحرانها، حافظ آن باشد و به نفع اسلام و مسلمین بچرخد. آرى خلافت پیراهن نیست; سنگ آسیاى گردنده جامعه استخلافت نیاز به محور دارد، نه این که کسى او را بر تن کند و پوشش خود قرار دهد. سپس دلیل روشنى براى این معنا ذکر مى کند که به هیچ وجه قابل انکار نیست، مى فرماید: «سیلهاى خروشان و چشمه هاى (علم و فضیلت) از دامنه کوهسار وجودم پیوسته جارى است و مرغ (دور پرواز اندیشه) به قلّه (وجود) من نمى رسد» (یَنْحَدِرُ(3)عَنِّى السَّیْلُ، وَلا یَرْقى اِلَىَّ الطَّیْرُ).

وجود امام آگاه و بیدار و نیرومند و معصوم براى هر امّت، مایه آرامش و انواع برکات است. در ضمن، این تعبیر نشان مى دهد که هیچ کس را یاراى دستیابى به افکار بلند امام(علیه السلام) و اوج معرفت و کنه شخصیّت آن حضرت نیست و به اسرار وجود او جز پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) که استاد بزرگ آن حضرت بود و امامان معصوم، پى نمى برد

تعبیر به «یَنْحَدِرُ  فرود مى ریزد و پایین مى آید»، (وَلایرْقى بالا نمى رود» که در دو جهت مختلف و در برابر هم قرار گرفته بیانگر نکته لطیف و ظریفى است و آن این که وجود امام، به کوه عظیمى تشبیه شده، که داراى قلّه بسیار مرتفعى است و طبیعت این گونه کوه ها و قلّه ها این است که نزولات آسمانى را در خود جاى مى دهد و سپس به صورت مستمر به روى زمینهاى گسترده و دشت ها جارى مى سازد و گل ها و گیاهان و درختان را بارور مى کند و از سوى دیگر هیچ پرنده دورپروازى، نمى تواند به آن راه یابد.

این تشبیه اشاره به همان چیزى است که در قرآن مجید درباره نقش کوه ها در آرامش و آبادى زمین آمده: «وَ اَلْقى فِى الاَرْضِ رَواسِىَ اَنْ تَمِیْدَ بِکُمْ وَ اَنْهاراً وَ سُبُلا لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ»; (خداوند در زمین، کوه هاى محکم و ثابتى افکند تا اضطراب و لرزش آن را نسبت به شما بگیرد و نهرهایى (به وسیله آنها) ایجاد کرد و راه هایى در آن قرار داد تا هدایت شوید).(4)

آرى اگر شبکه کوه هاى عظیم نبودند فشار درونى زمین از یکسو و تأثیر جاذبه ماه و خورشید و جزر و مدّ پوسته زمین از سوى دیگر و فشار وزش طوفانها از سوى سوّم، آرامش را از انسانها مى گرفت و آبهایى که از آسمان نازل مى شد به صورت سیلاب عظیمى به دریاها مى ریخت و ذخیره آبى به صورت نهر و چشمه وجود نداشت.

وجود امام آگاه و بیدار و نیرومند و معصوم براى هر امّت، مایه آرامش و انواع برکات است. در ضمن، این تعبیر نشان مى دهد که هیچ کس را یاراى دستیابى به افکار بلند امام(علیه السلام) و اوج معرفت و کنه شخصیّت آن حضرت نیست و به اسرار وجود او جز پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) که استاد بزرگ آن حضرت بود و امامان معصوم، پى نمى برد.

هر کس از یاران و اصحاب و پیروانش به اندازه پیمانه وجود خویش از این اقیانوس بزرگ بهره مى گیرد بى آن که کرانه ها و ژرفاى آن بر کسى روشن باشد.(5)

اگر شبکه کوه هاى عظیم نبودند فشار درونى زمین از یکسو و تأثیر جاذبه ماه و خورشید و جزر و مدّ پوسته زمین از سوى دیگر و فشار وزش طوفانها از سوى سوّم، آرامش را از انسانها مى گرفت و آبهایى که از آسمان نازل مى شد به صورت سیلاب عظیمى به دریاها مى ریخت و ذخیره آبى به صورت نهر و چشمه وجود نداشت

این نکته نیز قابل توجّه است که براى گردش سنگ آسیاب از وجود نهرها استفاده مى شود و این نهرها از کوه هاى عظیم سرچشمه مى گیرد، به علاوه سنگهاى آسیاب را از کوه ها جدا مى کنند و ممکن است تعبیر فوق، اشاره اى به همه این معانى باشد; یعنى هم محورم و هم سنگ آسیابم و هم نیروى محرّک آن، که چیزى جز علم و دانش سرشار نیست.

همچنین باید توجّه داشت که قلّه هاى کوه ها برکات آسمانى را به صورت برفها در خود جاى مى دهند و سپس به صورت تدریجى به زمین هاى تشنه مى فرستند و این مى تواند اشاره اى به قرب وجود على(علیه السلام) نسبت به سرچشمه وحى و بهره گیرى از دریاى بى کران وجود پیامبر(صلى الله علیه وآله) باشد.

بعضى از شارحان تعبیر به «سیل» در جمله بالا را اشاره به علم و دانش بیکران على(علیه السلام)دانسته اند که پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) در حدیث معروف: «اَنَا مَدینَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِىّ بابُها»(6) به آن اشاره فرموده است و نیز در تفسیر آیه: «قُلْ اَرَاَیْتُمْ اِنْ اَصْبَحَ ماۆُکُمْ غَوْراً فَمَنْ یَأتیکُمْ بِماء مَعین»; (بگو به من خبر دهید اگر آبهاى شما در زمین فرو رود چه کسى مى تواند آب جارى در دسترس شما قرار دهد)،(7) از امام «على بن موسى الرّضا»(علیه السلام) مى خوانیم که: «ماء مَعین» را به علم امام تفسیر فرمودند.(8)

پی نوشت ها :

(1) . «تقمّص» از مادّه «قمیص» به معناى پیراهن است و «تَقَمَّصَ» به معناى «پیراهن بر تن کرد» مى باشد.

(2) . «الرّحى» به معناى سنگ آسیاب است. این ماده به صورت ناقص واوى و ناقص یابى هر دو استعمال شده است.

(3) . «ینحدر» از مادّه «اِنحدار» به معناى فرو ریختن و سرازیر شدن به صورت کثرت و زیادى است.

(4) . سوره نحل، آیه 11.

(5) . براى پى بردن به حقیقت تعبیرات امیرمۆمنان على(علیه السلام) و برترى بى چون و چرایش نسبت به تمام افراد امّت کافى است توضیحات فشرده اى که در مقدمه این کتاب درباره فضایل آن حضرت آمده است مورد مطالعه قرار گیرد.

(6) . براى آگاهى از اسناد این حدیث معروف در کتب اهل سنّت، به احقاق الحق، ج 5، ص 468 تا 501 مراجعه فرمایید.

(7) . سوره ملک، آیه 30.

(8) . تفسیر نورالثّقلین، ج 5، ص 386 ـ این تفسیر منافات با تفسیر ظاهرى آن به آب جارى ندارد و همچنین تفسیر دیگرى که در بعضى روایات آمده که ماء معین به اصل وجود امام تفسیر شده است چرا که همه این معانى مى تواند در مفهوم آیه جمع باشد.

بخش نهج البلاغه تبیان


منبع: پیام امام علی (علیه السلام) ، جلد 1، آیت الله مکارم شیرازی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.