تبیان، دستیار زندگی
این عاشوراست که اسلام و تمامی فرائضش تحت منّت آن می باشند چرا که اگر عاشورا نبود امروز اسلام سنّی هم از کره زمین رخت بر بسته بود بلکه به راحتی می توان ادعا نمود که اگر عاشورا نبود سایر ادیان آسمانی نیز نابود شده بودند و به کلی گرایش به دین در بین بشر از ب
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : حمید حاج علی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

طلوع نور امر به معروف

امام حسین


شعبان تنها ماه قمری می باشد که در آن شهادت یا وفات هیچ یک از معصومین و اولیاء دین علیهم السلام رخ نداده است و به تمام معنی ماهی است که در آن اعیاد اسلامی واقع شده و به نوعی ماه اهل بیت علیهم السلام است و این با وجود این همه اختلافات تاریخی که در موالید و وفیات ائمه علیهم السلام امری عجیب به نظر می رسد!

و شاید چون حسین علیه السلام از پیامبر صلی الله علیه واله است و پیامبر صلی الله علیه واله از حسین علیه السلام (1) و حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه نیز همنام با نبی مکرم است، پیامبر صلی الله علیه واله فرموده است که: شعبان ماه من است، خدا رحمت کند کسی را که مرا نسبت به این ماه یاری دهد و آن را روزه بدارد.(2)

شعبان را، شعبان نامیده اند چون که در آن خیرات و برکات شعبه شعبه می شود و بزرگ ترین خیرات و برکات این ماه موالیدی است که در آن واقع شده است و از همه مهم تر سوم و نیمه آن می باشد.

و اما سوم این ماه بهانه ایست تا چند جمله در مورد هدف از ورود این نور و طلوع آن در ظلمات دنیا با توجه به کلمات خود معصومین علیهم السلام بنگاریم.

در بسیاری از زیارتنامه های مربوط به أبی عبدالله علیه السلام، ما به اموری موظّفیم شهادت دهیم که این امور برای هر متفکری خصوصاً شیعه قابل تأمل و تدبر است!

یکی این که باید شهادت دهیم به نورانیت حضرت و بگوییم: «أشهد أنک کنتَ نوراً فی الاصلاب الشامخة و الارحام المطهرة» (3) یعنی من شهادت می دهم که تو نوری بودی که درون صلبهای شامخ و با ارزش و رحم های پاک و به هیچ آلودگی دچار نشده ای!

و یکی دیگر از اموری که باید به آن شهادت دهیم این است که شهادت دهیم به این که حضرت اقامه نماز و ایتاء زکات و امر به معروف و نهی از منکر و جهاد فی سبیل الله داشته اند و در یک جمله فروع دین را احیا و اقامه نموده اند: «أشهد انک قد اقمت الصلوة و آتیت الزکوة و أمرت بالمعروف و نهیت عن المنکر»(4)

و در حقیقت، احیاء فروع دین یکی از وظایف امامت است.

این عاشوراست که اسلام و تمامی فرائضش تحت منّت آن می باشند چرا که اگر عاشورا نبود امروز اسلام سنّی هم از کره زمین رخت بر بسته بود بلکه به راحتی می توان ادعا نمود که اگر عاشورا نبود سایر ادیان آسمانی نیز نابود شده بودند و به کلی گرایش به دین در بین بشر از بین رفته بود

از مقارنه این دو امری که باید به آن شهادت دهیم شاید بتوان این استفاده را نمود که ابی عبدالله علیه السلام برای طی مراحل کمال و سیر مقامات انسانی پا به این دنیای ظلمانی نگذاشته اند چرا که قبل از ورود به این دنیا او نور بوده و برای یک انسان مگر کمالی بالاتر از این متصور است که خود نوری شود مطهر که هیچ آلودگی به خود ندیده باشد؟!

برای ما انسان های عادی کمال این است که با مجاهده و ریاضت پرده های ظلمانی را  خرق کنیم تا به نور حقیقی متصل شویم. امام حسین علیه السلام قبل از ورود به این دنیا نور بوده چنانچه در آن حدیث معروف در مورد نبی مکرم صلی الله علیه واله می خوانیم: «اول ما خلق الله نوری» (5) و از طرفی «حسین منی و انا من حسین».

پس نور ابی عبدالله علیه السلام تو گویی که صادر نخستین بوده است!

حالا وقتی کسی قبل از ورود به دنیا از بالاترین کمال انسانی برخوردار باشد حتماً ورود او به دنیا برای ادای رسالتی ویژه و وظیفه ای سترگ خواهد بود و چنین فردی اصل خلقتش برای بشریت منّتنی عظیم خواهد بود!به همین دلیل خداوند متعال در مورد بعثت نبی مکرم صلی الله علیه واله بر مردم منت می نهد: «لقد منّ الله علی المومنین اذ بعث فیهم رسولا من أنفسهم» (6)

امر به معروف

و در زیارت جامعه کبیره می خوانیم که : «خلقکم الله انواراً فجعلکم بعرشه محدقین حتی منّ علینا بکم»(7)

یعنی خدا شما اهل بیت را به شکل نور آفرید و شما را  حدقه زنندگان اطراف عرش خود قرار داد تا اینکه بر ما منّت نهاد به واسطه شما (و شما را برای نجات ما از ظلمات دنیا و دستگیری ما به دنیا منتقل نمود)!

همه اینها مقدمه است برای اینکه اشاره کنیم آن وظیفه سترگی که خداوند این نور را برای ادای آن ذخیره نموده، چیست؟!

آری امر به معروف و نهی از منکر.

به همین دلیل می توان گفت یکی از نورانی ترین نقاط، زندگی سراسر نور ابی عبدالله علیه السلام متعرض شدن به حکومت طاغوت و ظالمان بنی امیّه بود که این کار بالاترین مصداق نهی از منکر می باشد و حضرت با این عدم سکوت و عدم بیعت خود بالاترین امر به معروف و نهی از منکر را انجام داد و از طرفی در روایات داریم که بالاترین فریضه، امر به معروف و نهی از منکر است و حتی جهاد فی سبیل الله در مقابل آن مانند قطره ای در مقابل اقیانوس است و اگر جهاد ابی عبدالله علیه السلام برترین عمل انسانی بود به خاطر این است که در آن جنبه امر به معروف و نهی از منکر تعبیه شده و مصداق نهی از منکر بود.فلذا در مقتل خوارزمی به نقل از حضرتش می خوانیم: «انی لم أخرج أشرا ولا بطرا و انما خرجت لطلب الاصلاح فی أمة جدی... أرید أن آمر بالمعروف و أنهی عن المنکر... ألاترون أن الحق لا یعمل به و أن الباطل لا یتناهی عنه» خلاصه اینکه فرمود: من برای خوشگذرانی و به قدرت رسیدن قیام و خروج نکرده ام بلکه قیام و خروج من برای امر به معروف و نهی از منکر بود.

فلذا بطور تقریبی در تمام زیارتنامه های وارده در شأن حضرت مثل زیارت اربعین، وارث، فطر، قربان، شب قدر، شعبان، رجب و غیره، ما موظفیم که به این جمله تکلم کنیم: «أشهد أنک قد أقمت الصلوة و آتیت الزکاة و أمرت بالمعروف و نهیت عن المنکر».

ابی عبدالله علیه السلام برای طی مراحل کمال و سیر مقامات انسانی پا به این دنیای ظلمانی نگذاشته اند چرا که قبل از ورود به این دنیا او نور بوده و برای یک انسان مگر کمالی بالاتر از این متصور است که خود نوری شود مطهر که هیچ آلودگی به خود ندیده باشد؟!

حال کمی تفکر کنیم تا ببینیم سّر اینهمه تأکید بر این که باید به آمر به معروف بودن و ناهی از منکر بودن حضرت شهادت دهیم، چیست؟!

آیا نباید ما شیعیان علاوه بر عزاداری برای حضرتش به این وظیفه بزرگ بپردازیم و آیا او امام و سرمشق ما نیست امامی که بارزترین ویژگی او امر به معروف و نهی از منکر بود؟!

آیا این همه دستور به عزاداری و این همه تشویق که در روایات وجود دارد به خاطر این نیست که ما شیعیان در هدف قیام ابی عبدالله علیه السلام و فلسفه عاشورا که همان امر به معروف و نهی از منکر است کمی تفکر کنیم تا بفهمیم علت اینکه محرم و صفر، اسلام را زنده نگه داشته اند فقط و فقط به خاطر احیاء روح امر به معروف و نهی از منکر در جامعه است؟!

آری این امر به معروف است که «بها تقام الفرائض» (8) و این عاشوراست که اسلام و تمامی فرائضش تحت منّت آن می باشند چرا که اگر عاشورا نبود امروز اسلام سنّی هم از کره زمین رخت بر بسته بود بلکه به راحتی می توان ادعا نمود که اگر عاشورا نبود سایر ادیان آسمانی نیز نابود شده بودند و به کلی گرایش به دین در بین بشر از بین رفته بود.

در عصر حاضر نیز که انقلاب اسلامی ایران به وقوع پیوست و جهان حاضر را به تلاطم وا داشت و نویدمان زمان را به اضطراب و دلهره نشاند و آثار پر برکت آن در بیداری اسلامی این سال ها هنوز قابل مشاهده است، مبدأ این انقلاب قابل توجه است: سخنرانی حضرت امام (ره) در عصر عاشورای سال 42 علیه شاه، امریکا و اسرائیل پس انقلاب اسلامی و تمامی پیشرفت های ملت ایران در زمینه های مختلف علمی و از همه مهمتر عزت بین المللی این ملت مرهون قیام ابی عبدالله علیه السلام و شعار همیشه زنده اوست که فرمود «هیهات منّا الذلّة»!

پی نوشت :

1- بحارالانوار ج 43 ص 269 .

2- مفاتیح نوین، ص 666 ، مصباح المتهجد، ص 825 .

3- همان، ص 382، 403، 412 .

4- همان، ص 425، 418، 410، 382، 378، 377، 375.

5- بحارالانوار ج 15ص 24 .

6- آل عمران، آیه 164.

7- مفاتیح نوین، ص 542 .

8- وسائل ج 11ص 394 .

حمید حاج علی

مدرس حوزه علمیه قم

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.