تبیان، دستیار زندگی
از جمله قهرمانان فعال در اشعار حافظ است که همیشه در حکم و قاصد میان عاشق و معشوق و پیام آور خیری خوش است .
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : زهره سمیعی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

باد صبا، قاصد میان عشاق


از جمله قهرمانان فعال در اشعار حافظ است که همیشه در حکم و قاصد میان عاشق و معشوق و پیام آور خبری خوش است .

باد صبا، قاصد میان عشاق

صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را                          که سر به کوه و بیابان تو داده یی ما را

صبا باد صبحگاهی . باد صبا از قهرمانان و موجودات موثر دیوان حافظ است . حافظ با جان بخشی به آن حضوری پر رنگ وتأثیر گذار به وی داده است . همین صبا است که بوی خوش گیسوی یار را به مشام معشوق می رساند.

به بوی نافه یی کاخر صبا زان طره بگشاید          زتاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دل ها

حافظ از صبا می خواهد که پیام به آن معشوق زیبا و گریز پا دهد که از شوق روی وی آواره ی کوه و بیابان گردیده است . تناسب و زیبایی غزال رعنا و کوه و بیابان در این بیت قابل تأمل است

در این بیت آرایه جان بخشی ( تشخیص ) وجود دارد .

شکر فروش که عمرش دراز باد چرا                                   تفقدی نکند طوطی شکر خا را

حافظ شکر فروش را صفت یارآورده و مصرع اول جمله ی دعایی است خطاب به وی که در نهایت به گلایه از وی می پردازد که احوالی از وی ( عاشق )  نمی پرسد . طوطی شکر خا مراد خود شاعر است . شکر تکراری است که در ابتدا و انتهای بیت آمده است .

طوطی شکر خا به سه معنی در اشعار حافظ آمده است : الف – خود شاعر  ب- رمز فصاحت   ج – اطاعت و تقلید بی چون و چرا و بدون اندیشه

غرور حسنت اجازت مگر نداد ای گل                               که پرسشی نکنی عندلیب شیدا را

این بیت خطاب به گل است که محبوب بلبل شیدا است . عشق گل و بلبل معروف و از مضامین پرکاربرد در شعر و غزل فارسی است .

مگر در این جا متضمن قطع و یقین است شاعر از زبان عندلیب شیدا می گوید به یقین غرور حسن و زیبایی تو به تو آن اجازه و جسارت را نداد که از احوال معشوق خویش باخبر گردی .

به خلق و لطف توان کرد صید اهل نظر                             به بند و دام نگیرند مرغ دانا را

در این بیت صنعت تناسب وجود دارد .

حافظ بدست آوردن دل صاحب نظران را داشتن خلق و خوی خوش و لطف می داند چرا که معتقد است مرغ دانا را با بند و دام نمی توان بدست آورد . مصرع دوم تمثیل برای مصرع اول است .

حافظ در نهایت از بی وفایی محبوب سخن به میان می آورد .

ندانم از چه سبب رنگ آشنایی نیست                        سهی قدان سیه چشم ماه سیما را

در این بیت اضافه ی تشبیهی و تتابع اضافات وجود دارد .

خطاب شاعر در این بیت معشوق زیبا روی سیه چشم بلند قدی است که وی از بیوفایی و بی اعتنایی او گلایه دارد .

چو با حبیب نشینی و باده پیمایی                                       به یاد دار محبان بادپیما را

در این بیت آرایه لفظی جناس وجود دارد ( باده – باد )

باد پیمودن کنایه از کار بیهوده است .

و باز خطاب به معشوق می گوید هنگامی که با جمع دوستان می نشینی در حالت خوشی و بی خبری باده می نوشی به یاد آور دوستدار و معشوق که محروم و حسرت زده است .

 جز این قدر نتوان گفت در جمال تو عیب                 که وضع مهر و وفا نیست روی زیبا را

باد صبا، قاصد میان عشاق

قدر در این جا اندازه و مقدار منظور است . اگر چه برای روی زیبا مهر و وفا وضع نشده است .

حافظ معتقد  است از زیبا رویان امید مهر و وفا داشتن خطا است اما بعید است که حافظ ذم محبوب را بگوید در واقع شاعر تنها عیب معشوق با آن همه جمال و زیبایی بی مهر و وفا بودن وی می داند  . شاید مراد شاعر آن است که سزاوار روی زیبا مهر و وفاداری نیست  و این از ملزومات معشوق است .

این بیت مدح شبیه به ذم است .

 در آسمان نه عجب گر به گفته ی حافظ                        سرود زهره به رقص آورد مسیحا را

زهره سمبل طرب و پایکوبی است . در آسمان اشاره به حضرت عیسی که در آسمان چهارم است در این بیت آرایه تلمیح به کار رفته است .

حافظ این بیت را خطاب به غزل های ناب خویش می سراید که جای تعجب نیست اگر شعر وی زهره را چنان به سرود خوانی و وجد وا دارد که از طربناکی وی مسیح که مظهر پاکی و متانت است به رقص و پای کوبی در آید

خلاصه :

در این غزل حافظ خطاب به باد صبا می گوید که خبر سرگشتگی و حیرانی وی در بیابان را به گوش دلدار رساند و گله می کند که چطور از حال وی بی خبر است و این امر را ناشی از غرور می داند و به همین دلیل عشق گل و بلبل را در مقام تمثیل می آورد . در نهایت از بی وفایی محبوب سخن به میان می آورد .

اکرم نعمت اللهی

بخش ادبیات تبیان