شاگرد لبنانی و آیتالله فاضل
شیخ «حسن رمیثی» شاگرد ارشد آیت الله فاضل لنکرانی و مدرس درس خارج است که در بیروت مدرسهای علمیه به نام امام رضا(ع) دارد. به مناسبت سالگرد ارتحال آیت الله العظمی فاضل لنکرانی گفتگویی انجام داده که تقدیم شما میشود:
اولین جلسه حضورتان در درس مرحوم آیت الله فاضل لنکرانی را به یاد دارید؟
بله، ایشان آن موقع مبحث «حج» (بخش کفارات زنان) را تدریس میکردند. در آن جلسه بسیار به درسشان علاقمند شدم.
چرا؟
ممیزه درس آیت الله العظمی شیخ فاضل لنکرانی(ره) حسن بیانشان بود. به خوبی مطالب درسی را بیان میکردند و پیش از تدریس به صورت جدی روی مباحث درس کار میکردند و به تحقیق و تتبع میپرداختند.
خودشان به من گفتند: «گاهی 18 ساعت روی مطالب یک جلسه درسی تحقیق و تتبع میکنم.» به همین دلیل ارتباط عمیقی با درسشان برقرار کردم.
در درس، اشکال هم میکردید؟
در درس به دلیل اینکه خوب نمیتوانستم فارسی صحبت کنم، سختم بود تا میان دیگر شاگردان سوالات و اشکالاتم را بپرسم. پس از پایان درس، از فرصت استفاده میکردم و خدمتشان میرسیدم و درباره مباحث درسی سوال میکردم. این پرسشها و پاسخهای ایشان، اندک اندک مرا بیشتر با شخصیت و سلوکشان آشنا کرد.
در موقع درس اجازه اشکال میدادند؟
بله، طلاب ایرانی زیادی بودند که سر درس اشکال می کردند.
گویا شما در جلسه استفتاء آیت الله العظمی فاضل لنکرانی هم حضور مییافتید؟
بعد از یکسال حضور در درس آیت الله العظمی فاضل لنکرانی، توامان در درس آیت الله العظمی میرزا جواد تبریزی هم حضور یافتم.
پس از رحلت آیت الله العظمی اراکی به جلسه استفتاء آیت الله تبریزی راه یافتم. در این جلسه آقایان محمدتقی شهیدی، مهدی گنجی، سپهر، سیدصالح حکیم و... حضور داشتند.
از سوی دیگر، در این دوران بود که با حاج آقا جواد فاضل لنکرانی بیشتر آشنا شدم و در همین زمان از من برای حضور در جلسه استفتاء آیت الله فاضل لنکرانی دعوت کردند. در آن جلسه، حضور حاج آقا جواد و آقای عطایی را به یاد دارم.
چگونه با توجه به حضورتان در شورای استفتاء دفتر آیت الله العظمی آقا میرزا جواد تبریزی برای جلسه استفتاء دفتر آیت الله العظمی شیخ محمد فاضل لنکرانی هم دعوت شدید؟!
برای پاسخ به این سوال بهتر است که خاطره ای را برایتان نقل کنم تا روحیه مرحوم آیت الله العظمی فاضل را بیشتر درک کنید:
روزی عازم حج برای حضور در بعثه آیت الله العظمی میرزا جواد تبریزی بودم. مرحوم آیت الله العظمی فاضل از سفرم مطلع شد و به فرزند بزرگوارشان (آیت الله شیخ جواد فاضل) فرمودند: «شیخ رمیثی به حج می رود، به خانواده اش توجه کن و ببین به چیزی احتیاج ندارند.
در این مسئله کوتاهی نکن!» این سلوک نشان دهنده طبع عالی این شخصیت است. ایشان همواره به شاگردانش کمک می کرد و آنها را دوست داشت. همچنین باید در پاسخ به سوالتان بگویم: این دو مرجع تقلید فقید، واقعا روحیه بسیار بزرگی داشتند و من هم با تمام وجود در خدمتشان بودم.
در این مدت چه ویژگی بارز دیگری را در سلوک و منش آیت الله العظمی لنکرانی دیدید؟
دو خصیصه بارز در ایشان دیدم؛ یکی اینکه مربی واقعی بود و دیگر اینکه در تمام امور اخلاص داشت. مربی به این معنا که واقعا استاد بود و در درسش طلبه واقعی تربیت می شد. ایشان همواره شاگردان را بر تحصیل جدی ترغیب میکردند.
همچنین در تمام مراحل درسی اخلاص داشتند و این اخلاص باعث می شد آموزش هایشان از قلب به قلب باشد؛ یعنی تعلیم فقط ظاهری نبود، بلکه در رفتار و باطن هم تاثیر می گذاشت.
ایشان نه تنها حسن بیان داشتند، بلکه دارای نظر و فکر روشن هم بودند. از سوی دیگر مرجعیتشان بسیار بزرگ و قدرتمند بود و در خانه شان به روی تمامی مردم باز بود و آنان بسیار زیاد به ایشان مراجعه میکردند.
این مراجعه دلیلی بر ارتباط جدی مرجعیت ایشان با مردم بود. خود ایشان از مردم استقبال میکردند و هر کس کمک یا سوالی داشت با برخوردی گرم روبرو می شد.
همواره حضرت استاد خود را یکی از مردم ترسیم میکردند؛ نه بزرگتر و بالاتر از مردم و بر اساس ادبیات و موقعیت هر شخص و جایگاهش با او همزبان میشدند و به گونه ای سخن می گفتند که متوجه شود. بنابراین واقعا ایشان الگو بودند و همچون یک مدرسه عمل میکردند.
از دیدگاه سیاسی و اعلام مواضع اجتماعی ایشان، چگونه برداشت کردید؟
می توان در تمامی این مواضع اعتدال را دید؛ چه در جهت اعلام حمایت از نظام اسلامی و چه در مباحث اجتماعی. در جریان اتفاقات سیاسی و حوزوی آن سال ها، نه به دامن افراط افتادند و نه تفریط. ایشان حاضر نبودند که به کلیت نظام اسلامی در ایران خدشه وارد شود.
از کلیت نظام دفاع می کردند؛ بدون اینکه حمایت از اشخاص مدنظرشان باشد. روزی به ایشان گفتم: شما چرا از فلان فرد حمایت کردید و او را تایید نمودید؟
فرمودند: «شما می دانید که امروز جمهوری اسلامی در خطر است. اگر آن را تقویت نکنیم، ضعیف میشود. این عمل من به خاطر نظام است.» همچنین روزی در ایام حج امام جماعت مسجد النبی سخن تندی را علیه شیعیان بیان کرد و ایشان بیانیه قاطعانه ای صادر کردند.
آن ایام به من فرمودند: «برایم اهمیت ندارد که جلوی برپایی بعثه ام را بگیرند. مهم برایم دفاع از تشیع و اهل البیت(ع) است.» یعنی ایشان به بیان حق و حقیقت توجه داشتند؛ نه مسئله دیگری.
در رفتارهای شخصی مرحوم آیت الله فاضل لنکرانی چه ویژگی ای را دیدید؟
ایشان وقتی میدیدند که نظر یا عملی درست است، فورا آن را بازگو میکردند؛ حتی اگر قبلا خودشان نظر دیگری داشتند. روزی نظری درباره فرعی فقهی داشتم و حضرت استاد در آن باره نظر دیگری داشتند.
فردای آن روز تا من وارد دفتر شدم، ایشان فرمودند: نظر شما درست بود. واقعا این ویژگی، صفتی حسنه بود. امروز شاید کمتر فردی را یافت که در نزد کوچکتر از خودش اینگونه رفتار کند.
چه مدت نزد آیت الله فاضل لنکرانی تحصیل کردید؟
حدود 6، 7 سال در درسشان حاضر شدم و بعد از آن نیز در جلسات مذهبی، علمی و استفتایی شان حضور مییافتم که این مدت ارتباطم با ایشان بیشتر بود.
پس از آن ایشان برایم اجازه اجتهاد نوشتند و سال 1379 به لبنان بازگشتم. قبل از سفر به ایشان گفتم: «من موعظه ای می خواهم.» فرمودند: «نصحیتی مهم و بزرگ به تو می کنم و آن اینکه؛ هیچگاه حوزه و نقش روحانی خود را فراموش نکن و آن را ترک نکن. همواره به مسائل حوزوی بپرداز.»
یعنی به چه اموری نپردازید؟
منظورشان این بود که حوزه را رها نکنم و به مسائل سیاسی یا سمت های اجرایی مشغول نشوم. از این رو، بر اساس این نصحیت اکنون در لبنان مدرسه علمیه تاسیس کرده ایم و به آموزش طلاب (حدود 80 طلبه) می پردازیم.
همچنین مشغول تدریس بحث خارج هستم که بیش از 50 نفر حضور می یابند. حضرت استاد درباره فرزندنشان (آیت الله محمدجواد فاضل لنکرانی) هم این نظر را داشتند و به جایگاه علمی اش سخت توجه می کردند و آینده روشنی را در عرصه علم برایش می دیدند. (2)
منبع:
پایگاه اطلاع رسانی آیت الله فاضل لنکرانی
تهیه و تنظیم: عبداله فربود ، گروه حوزه علمیه