تبیان، دستیار زندگی
مرحوم آیت‌الله فاضل لنكرانی عشق به اهل بیت(ع) را مایه افتخار خود می‌دانست و همیشه در احیای تراث اهل بیت كوشا بود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آیت الله فاضل از زبان استاد خسروشاهی(2)

آیت الله فاضل
مرحوم آیت‌الله فاضل لنكرانی عشق به اهل بیت(ع) را مایه افتخار خود می‌دانست و همیشه در احیای تراث اهل بیت كوشا بود.
لطفا مقاله قبل را اینجا مطالعه فرمایید.

می‌دانیم كه آیت‌الله فاضل اهل ولایت و محب صادق اهل بیت علیهم السلام بودند و برای عزاداری‌ها هم اهمیت خاصی قائل بودند، آیا در مورد كیفیت عزاداری‌ها، با توجه به انحرافاتی كه متاسفانه در عصر ما گاهی در آنها دیده می‌شود، رهنمودی ارائه نفرمودند؟

مرحوم آیت‌الله فاضل لنكرانی عشق به اهل بیت(ع) را مایه افتخار خود می‌دانست و همیشه در احیای تراث اهل بیت كوشا بود. در موضوع اقامه‌«عزاداری‌های مشروع» هم ایشان همیشه پیشقدم بود و به یاران هوادار نیز همواره كمك می‌كرد كه به وظایف خود در این زمینه عمل كنند.‌

در رابطه با نحوه برگزاری مراسم عزاداری و مجالس مذهبی، ایشان توصیه‌های ارزنده‌ای داشتند كه با نقل آنها، امیدواریم كه اهل خرد در اجرای آنها به عنوان اصولی لازم و واجب كوشا باشند، به ویژه كه متاسفانه در بعضی از مجالس عزاداری یا محافل جشن و سرور مذهبی، اعمال و رفتار و اشعار نامطلوبی مشاهده می‌شود كه در واقع موجب دوری مردم از اسلام و تشیع می‌گردد.

«گریه گرفتن» از مستمعین به هر نحو ممكن، یا سخنرانی‌های احساسی بی‌محتوا و مداحی‌ها و مصیبت‌خوانی‌های بی‌اساس، در واقع دون‌شأن اهل بیت(ع) و موجب وهن می‌شود و ایجاد شادی‌های مصنوعی با به سخره گرفتن عقاید دیگران نیز مورد رضایت اهل بیت‌علیهم‌السلام نیست.‌

ایشان در پاسخ چند سئوال درباره كف زدن در مساجد و حسینیه‌ها و یا حضور در مجالسی كه مرثیه‌ها و روضه‌های ضعیف السند خوانده می‌شود و یا با آهنگ های جدید (مشابه آهنگهای غربی!) ارائه می‌گردد،

می‌گویند: «هرچند كف زدن در جشن‌های مذهبی به خودی خود اشكال ندارد، ولی بر مؤمنین لازم است كه در مساجد و حسینیه‌ها و اماكن مقدسه، آن را ترك كنند و نیز در مجالس معصومین علیهم‌السلام اگر عرفاً هتك حرمت آن بزرگواران محسوب شود، لازم است از آن اجتناب شود» و باز در مورد چگونگی عزاداری ها چنین فتوا می‌دهند: «به طور كلی در مراسم مربوط به معصومین علیهم‌السلام و مجالس مذهبی امور ذیل باید مراعات شود:‌

‌1- از هر نوع عملی كه عرفاً هتك حرمت شمرده می‌شود مثل كف زدن و سوت زدن و به كار بردن الفاظ و عبارات ركیك و امثال آن باید اجتناب شود.‌

2- از هر نوع عملی كه جنبه توجیه‌پذیری ندارد و مورد سوءاستفاده مغرضان و موجب وهن مذهب می‌شود، باید اجتناب شود.‌

3- از به كار بردن جملات و عباراتی كه بوی شرك می‌دهد، باید اجتناب شود.‌

4- از هر نوع كاری كه موجب ضرر شدید به بدن یا ناقص شدن آن می‌شود، باید اجتناب شود.‌

5- این‌گونه مراسم باید به دور از ریا و خودنمایی و هرگونه اغراض دنیوی، به طور سنتی و معمول انجام شود تا انشاءالله مقبول درگاه الهی قرار گیرد.»‌

ایشان در یكی از فتاوی خود درباره «دعوت از مرثیه‌سرایانی» كه در لابلای اشعار خود مطالب بی‌مدرك یا ضعیف‌السند را طرح می‌كنند یا «غنا» می‌خوانند می‌فرمایند: «غنا حرام است هرچند همراه خواندن قرآن یا عزاداری ائمه اطهار(ع) باشد و دعوت از افرادی كه غنا می‌خوانند و شركت در مجالس آنها حرام است و لازم است از مرثیه‌سرایانی استفاده شود كه مطالب صحیح و واقعی را بیان می‌نمایند.»‌

آیا جنابعالی مکاتبه ای هم با ایشان داشتید؟

من فقط یکبار در رحلت مرحوم آیت الله نجفی مرعشی نامه ای نوشتم که پاسخی مرقوم و ارسال داشته اند که متن آن چنین بود:

بسمه تعالی

جناب مستطاب حجت الاسلام والمسلمین آقای سید هادی خسروشاهی (دامت افاضاته العالیه)

ضمن تقدیم سلام و تحیت

نامه محبت آمیز جنابعالی که مشتمل بر تسلیت به مناسبت رحلت فقید سعید آیت الله العظمی مرعشی(ره) بود واصل و موجب تشکر گردید. امید است مراتب سپاس اینجانب را به مسلمانان مقیم رم و برادران انجمن اسلامی دانشجویان و عموم همکاران گرامتان در سفارت ایران در واتیکان و سفارت ایران در ایتالیا ابلاغ فرمایید. سلامتی و موفقیت بیشتر جنابعالی و عموم آقایان محترم را از خداوند بزرگ مسئلت می نمایم.

والسلام علیکم و رحمه الله وبرکاته

قم ـ محمد فاضل

9/8/69

در پایان آیا خاطرات خاصی از آیت‌الله فاضل لنكرانی به یاد ندارید؟‌

چند خاطره جالبی را كه در ذهن مانده می‌توانم نقل كنم:‌

در موضوع جمع‌آوری امضا برای اعلامیه‌های حوزه علمیه قم، اعلامیه‌هایی كه با امضای مشخصی صادر و منتشر می‌شد - گاهی من مسئول جمع‌آوری امضا بودم و یكی دوبار هم اعلامیه را خدمت ایشان بردم ـ یك بار اعلامیه و امضاها را كه خواندند،

گفتند: «پس امضای شما كو؟» گفتم: «این آقایان اغلب در سطح اساتید بنده هستند و من فكر كردم كه صحیح نباشد من نیز با آنها، هم امضا، بشوم!» آیت‌الله فاضل خندید و گفت: «همه این آقایان افاضل و اساتید فعلی، مانند من و شما روزگاری طلبه نوجوانی بوده‌اند! اگر من و شما هم كوشش بكنیم، مثل آنها می‌شویم! شركت و حضور عینی در این قبیل امور اجتماعی - سیاسی، زمینه‌ساز فعالیتهای دیگری می‌شود. حتماً امضا كنید!»‌

و همین بود كه در بسیاری از اعلامیه‌های حوزه علمیه قم، امضای حقیر هم همراه امضاهای آن بزرگواران دیده می‌شود.‌

یك بار هم در لندن بودم كه ایشان برای معالجه آنجا آمدند و در همان اقامتگاهی كه بنده بودم، اقامت یافتند و من اغلب خدمتشان می‌رسیدم.

یك شب جمعه گفتند: «می‌آیید برویم و در مراسم مركز جهانی اسلامی (متعلق به آیت‌الله گلپایگانی) شركت كنیم؟» گفتم: «در خدمتتان هستم» و همراه ایشان به مركز جهانی اسلامی رفتیم.

نوعاً در آن مركز پس از نماز جماعت و دعا و عزاداری، شام مختصری هم می‌دهند وقتی سفره را در وسط حسینیه پهن كردند و جمعیت زیادی هم حضور داشت، حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای عالمی كه سالیانی دراز امام و مسئول آن مركز است و یكی از افراد خدوم و بی‌توقع و فعال در لندن به شمار می‌رود، به نزد ما آمد و گفت: «اگر اینجا شلوغ است، تشریف بیاورید در یكی از اتاقها شام میل كنید.»

آیت‌الله فاضل لنكرانی فرمود: «من و آقای خسروشاهی طلبه هستیم و به جلسات شلوغ هم عادت داریم و تازه چه فرقی با مردم دیگر داریم كه برای صرف شام به اتاق دیگر برویم؟ نه، همین‌جا خوب است و در خدمت حضار هستیم!» و این نشان دهنده نوع روحیه و تواضع و مردم‌داری ایشان بود.

شاید آخرین بار هم كه من خدمت ایشان رسیدم، در قم، در مجلس ختم مرحوم آقا سید ابراهیم شبیری زنجانی (اخوی كوچك حضرت آیت‌الله سیدموسی شبیری زنجانی) در مسجد امام بود كه من وقتی وارد شدم، طرف علما و بزرگان تقریباً پر بود، و من خواستم در وسط مجلس بنشینم یا به گوشه‌ای دور بروم، ولی ایشان با اینكه از لحاظ مزاجی سختشان بود، بلافاصله بلند شدند و مرا در كنار خود نشاندند و بعد گفتند: «یك دوست قدیمی داریم و سالی یك بار هم نمی‌بینیم!، چرا برود آن دورها بنشیند؟»

 گفتم: «من نخواستم جای بزرگان تنگ شود!، لبخندی زدند و گفتند: «فعلاً كه شما جز بزرگان شده‌اید و اصلاً سری هم به ما نمی‌زنید!» بعد افزودند: «بزرگان چیه آقای خسروشاهی؟

خداوند قبول كند كه ما جزو طلبه‌ها محسوب شویم!» این نمونه‌هایی از خاطرات، نشان دهنده معنویت و عظمت روحی ایشان است. بی‌شك در گذشت ایشان، در واقع «ثلمه‌ای» بر اسلام بود كه «لایسد هاشیی»، رحمه الله و اسكنه فصیح جنانه!‌


منبع:

دوهفته نامه بعثت سال بیست و نهم شماره 1338 نیمه اول تیر ماه 1387

تهیه و تنظیم: عبداله فربود ، گروه حوزه علمیه