تبیان، دستیار زندگی
زوج های متضاد عدل و ظلم، اصلاح و فساد و امثال اینها به گونه ای است که یک تضاد همیشگی و ذاتی بین آنها وجود دارد و به طور طبیعی هرگز نمی توان بین آنها نوعی سازش و همزیستی مسالمت آمیز برقرار کرد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : زهره حیدری
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فقر و ثروت در اقتصاد اسلامی


زوج های متضاد عدل و ظلم، اصلاح و فساد و امثال اینها به گونه ای است که یک تضاد همیشگی و ذاتی بین آنها وجود دارد و به طور طبیعی هرگز نمی توان بین آنها نوعی سازش و همزیستی مسالمت آمیز برقرار کرد.

فقر و ثروت

مفهوم "فقر" و "غنا" هم به همین صورت ذاتاً با هم مخالف اند و یک تضاد آشکار بین این دو وجود دارد و به طور طبیعی اگر هم عده ای بخواهند نوعی مسالمت بین این دو برقرار کنند، یعنی می خواهند سرمایه داری و ظلم ( استثمار، استکبار، انحصارطلبی و بهره وری نامشروع) را در کنار گرسنگی فقرا و محرومیت و مظلومیت و ستمدیدگی و استضعاف قرار دهند و به خوبی آن را توجیه کنند. معنای جنگ "فقرو غنا" نیز در اسلام بدین معناست که در اسلام ناب محمدی(ص) نه فقط این دو در کنار هم نیستند، بلکه در این زمینه اسلام به جنگ دائمی می اندیشد و طبعاً اسلام از جناح مقابل غنا یعنی فقر طرفداری خواهد کرد، نه اینکه بر فقر تاکید کند. آنچه اسلام می خواهد این است که فقیر را از زیر بار مستکبران بیرون آورد تا دیگر فقیر و غنی وجود نداشته باشد و همه برابر باشنند. البته این شعار به معنی مساوات و برابری نیست؛ بلکه پیامش نابودی فقر و محرومیت زدایی است. اقتصاد سرمایه داری  تضاد بین فقیر و غنی را به نفع سرمایه داران حل می کند.

جنگ فقر و ثروت، مقدمه ای انسان ساز

طبیعت مال زیاد، طغیان و سرکشی و فساد است و خداوند سبحان در چند مورد مطرح فرموده است که:

" اموال و اولاد "فتنه" و وسیله آزمایش انسان است"

"و از آنجایی که بیشتر تمایل انسان به دنیا صرف کثرت مال می شود، و این کثرت مال در جایی دیگر با دور افتادن انسان از مقام عبودیت است که مقدمه عذاب است و خداوند بوسیله همینان آنان را عذاب خواهد داد"

به هر حال هر زمان که جامعه ای به شدت به صورت دوقطبی درآمد، و در آن تعدیل درآمد ها وجود نداشت، آن جامعه بی شک دستخوش هر گونه فساد است. البته نه اینکه صرفاً زراندوزان به این فسادها دچار شوند بلکه به خاطر فقر شدید، فقرای سست ایمان هم دچار این مهالک اجتماعی می گردند و به همین خاطر در روایات متعددی وجود دارد که فقر به کفر منجر خواهد شد.

فقر و ثروت

بنابراین هیچ شکی در وقوع انواع مفاسد اجتماعی در اثر کثرت مال نیست؛ به همین خاطر رفع استضعاف و فقر از فقرا و مبارزه بازراندوزی و زیاده خواهی مهم ترین راه جلوگیری از این مفاسد اجتماعی است که جامعه را به سوی تخریب پیش می برد.

نظام اقتصادی اسلام اصولاً به نحوی است که در آن هیچ گاه چنین وضعی اتفاق نمی افتد. سیستم دوقطبی، عارضه نظام هایی است که در بطن خود فاقد عنصر عدالت اجتماعی و ابزارهای کارآ برای تحقق آن می باشند. با توجه به اینکه طی سالیان دراز در کشورمان رژیم هایی حاکمیت داشته اند که سیستم دوقطبی فقر و ثروت نتایج طبیعی و قهری آن بوده اند، تفاوت های بسیار فاحش در بین اقشار جامعه بوجود آمده است. پس از پیروزی انقلاب نیز کشور ما با مشکلات ناخواسته و توطئه های بسیار مواجه بوده است و علارغم موفقیت های بسیار در صحنه های گوناگون، متاسفانه در بخش اقتصاد، آنچنان که مورد انتظار بوده است تحول اساسی ایجاد نشده است و عدالت اقتصادی در جامعه به طور کامل تحقق نیافته است و شکاف های موجود اقتصادی بطور اساسی ترمیم نیافته است. هنوز در جامعه ما عده ای قلیل، بخش عظیم از ثروت و درآمد ملی را در انحصار داشته و اکثریت مردم در فقر و محرومیت به سر می برند. آمارهای اقتصادی مربوط به نحوه توزیع درآمد بین گروه های جامعه نشان می دهد که هر چند امر توزیع درآمد نسبت به قبل از انقلاب بهبود یافته ولی تا رسیدن به نقطه مطلوب، راه درازی در پیش است که حکومت اسلامی باید، با جدیت و تلاش بیشتر آن را بپیماید.

رفع استضعاف و فقر از فقرا و مبارزه بازراندوزی و زیاده خواهی مهم ترین راه جلوگیری از این مفاسد اجتماعی است که جامعه را به سوی تخریب پیش می برد

فقرزدایی ویژگی مبنایی اقتصاد اسلامی

مجموعه قواعد اسلامی در مسائل اقتصادی، هنگامی که در کل پیکره اسلام به صورت یک پیکره ی منسجم ملاحظه شود، و همه جانبه پیاده شود، بهترین شکل ممکن خواهد بود، هم مشکل فقرا را از میان می برد و هم از فاسد شدن یک عده بوسیله تصاحب ثروت جلوگیری می کند و در نتیجه کل جامعه را از فساد حفظ می کند و هم باعث رشد استعداد و شکوفایی قدرت ابتکاری تمام افراد جامعه می شود.

فقر و ثروت

رسول خدا(ص) دو شیوه را به عیان در قرآن و سنت ظاهر ساخته اند. یکی دعوت به معنویت و دیگری، اقامه عدل. همه کسانی که لسان وحی بوده اند همگی این دو رویه را داشته اند. پیغمبر اکرم(ص) تا روزی که حکومت تشکیل نداده بودند، معنویات را تقویت می کردند، اما به مجرد اینکه توانستند حکومت تشکیل بدهند، علاوه بر معنویات، اقامه عدل کردند و مستمندان را از زیر بار ستمگران نجات دادند و این سیره مستمر انبیاء باید در میان کسانی که خودشان را تابع انبیاء می دانند باقی باشد.

بدون شک نظام های غربی، به همان میزان که از ارزشهای اعتقادی والای ملت ما واهمه دارند، از گرایش و روح اقتصادی اسلام به سمت حمایت از پابرهنگان در هراسند و مسلم هر قدر کشور ما به طرف فقرزدایی و دفاع از محرومان حرکت کند، امید آنها از ما منقطع و گرایش های ملیت های جهان به سمت اسلام روزافزون خواهد شد و الگوی اقتصادی اسلام مورد پذیرش آنها واقع خواهد شد.

در اینجا اشاره مختصری به دیدگاه های اقتصادی رهبر کبیر انقلاب در این زمینه، صورت می گیرد و یادآور می شود که سخنان ایشان چراغ فروزانی پیش رو و روشنگر مسیر حرکت ماست؛

" خدمت به محرومان و پابرهنگان یکی از بزرگترین جهات معنوی خدمت به خلق الله است. خدمت به انسان های محروم است که برای انسان جاودان می ماند و در عالم دیگر به درد انسان می خورد. اموالی که انسان بگذارد و برود به درد انسان نمی خورد. اموالی که پیش بفرستد به درد انسان می خورد.

سیستم دوقطبی، عارضه نظام هایی است که در بطن خود فاقد عنصر عدالت اجتماعی و ابزارهای کارآ برای تحقق آن می باشند

خدمت به ملت بویژه طبقات محروم و ضعیف که در حقیقت سنگینی بار انقلاب از زمان ستمشاهی تا زمان پیروزی و تا امروز به عهده آنان است و همه مرهون آن است کار ارزش مندی است که بعد معنوی آن را جز خداوند تبارک و تعالی کسی نمی تواند به سنجش درآورد.

امروز به مستضعفان و زاغه نشینان که ولی نعمت ما هستند خدمت کنید پیش خدای تبارک و تعالی کسی نمی تواند و کمتر خدمتی است که به اندازه خدمت به زاغه نشینان فایده داشته باشد.

وظیفه ما و همه دست اندرکاران است که به این مردم خدمت کنیم و در غم و شادی و مشکلات آنان شریک باشیم که گمان نمی کنم عبادتی بالاتر از خدمت به محرومین وجود داشته باشد."

زهره حیدری

بخش اقتصاد تبیان