تبیان، دستیار زندگی
جز این نیست که خداوند متعال عیسی (علیه السلام) را به ذریه و نسل انبیاء ملحق گردانید از طریق مریم. هم چنین ما را به ذریه ی پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله وسلم) از طریق مادرمان فاطمه (سلام الله علیه) ملحق گردانیده است.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سیادت از کجا به سادات رسیده است؟

سادات


آن چنان که در تاریخ ثبت است رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه واله وسلم) پسرانی داشتند که همگی در کودکی از دنیا رفتند و تنها فرزند حضرت (صلی الله علیه واله وسلم) که ذریه ی حضرت رسول (صلی الله علیه واله وسلم) را امتداد دادند بانوی عالمیان حضرت زهرا (سلام الله علیه) بودند. به این ترتیب سادات که خود را فرزندان رسول گرامی (صلی الله علیه واله وسلم) می دانند از طرف حضرت زهرا (سلام الله علیه) به رسول اکرم (صلی الله علیه واله وسلم) می رسند.


نقل برخی از علماء است که عقب و نسل آدمی را تنها از طرف اولاد ذکور یعنی پسر می دانند نه اناث یعنی دختر و چون پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) فرزند پسری نداشتند پس سادات را نوه و دخترزادگان رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم) می دانند نه اولاد حضرت (صلی الله علیه واله وسلم) و همچنین قائلند که سادات بایستی خود را از ذریه ی حضرت علی (علیه السلام) بدانند نه پیامبر خدا (صلی الله علیه واله وسلم). در این نوشتار در صد هستیم به بررسی این مسئله  بپردازیم.

سوال هارون الرشید!

نقل شده است که حضرت امام موسی الکاظم (علیه السلام) فرمودند: روزی در مجلس هارون الرشید عباسی وارد شدم و وی از من سوالاتی نمود و جواب هایی شنید. از جمله سوالات وی این سوال بود که؛ چگونه شما می گویید ما ذریه ی پیامبریم در حالی که پیامبر اولاد ذکوری نداشت و به درستی که نسب از طریق پسر منتقل می شود نه از طریق دختر. پس شما اولاد دخترید برای حضرت رسول (صلی الله علیه واله وسلم) نه از نسل و نسب (صلی الله علیه واله وسلم). پاسخی که امام (علیه السلام) در جواب هارون فرمودند احتجاج  حضرت به قرآن است که بر اساس آن معلوم می شود که نسبت از طریق دختر نیز منتقل می شود و لذا ائمه معصومین (علیه السلام) و فرزندان حضرت از سادات همگی ذریه و اولاد رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم) به شمار می روند و از نسل پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) محسوب می شوند.

نسب همه ی سادات از طرف اولاد ذکور به امیرالمومنین (علیه السلام) و از طرف اولاد اناث به رسول اکرم (صلی الله علیه واله وسلم) بر می گردد و لذا می توان گفت همگی از اولاد پیامبر و امیرالمومنین (علیه السلام) هستند

استدلال قرآنی!

حضرت امام موسی الکاظم (علیه السلام) در جواب هارون الرشید آیاتی از سوره مبارکه ی انعام را قرائت فرمودند: «و من ذریته داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون و کذلک نجزی المحسنین و ذکریا و یحیی و عیسی و الیاس کلّ من الصالحین؛ هدایت نمودم از ذریه ی نوح یا ابراهیم، داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون و ذکریا و یحیی و عیسی و الیاس را که همه از صالحین بودند» (انعام/ 85- 84)

سپس حضرت فرمودند: پدر عیسی (علیه السلام) کیست؟ هارون در جواب گفت: برای عیسی پدری نبوده است. سپس حضرت فرمودند: جز این نیست که خداوند متعال عیسی (علیه السلام) را به ذریه و نسل انبیاء ملحق گردانید از طریق مریم. هم چنین ما را به ذریه ی پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله وسلم) از طریق مادرمان فاطمه (سلام الله علیه) ملحق گردانیده است.

یک استدلال دیگر!

آنگاه حضرت فرمودند: آیا برای تو دلیل بیشتری را اضافه کنیم؟ هارون گفت: بله. حضرت سپس آیه ی شریفه ی مباهله را تلا وت فرمودند که می فرماید: فمن حاجّک عنه من بعد ما جاء ک من العلم فقل تعالوا ندع أبناء ناو أبناءکم و نساء کم و انفسنا و أنفسکم ثمّ نبتهل فنجعل لعنت الله علی الکاذبین؛ هر کس با تو در مقام مجادله بر آید پس از آنکه به وحی خدا به احوال او آگاهی یافتی بگو بیایید با فرزندان و زنان و کسانی که به منزله ی نفس ما هستند با هم به مباهله برخیزیم (یعنی در حق یکدیگر نفرین کرده و در دعا و التجاء به درگاه خدا اصرار کنیم تا دروغگویان و کافران را به لعن و عذاب خدا گرفتار سازیم). (آل عمران/ 61)

امام کاظم

سپس حضرت کاظم (علیه السلام) فرمودند: احدی ادّعا ننموده است که در هنگام مباهله به امر پروردگار در مقابل نصاری، رسول اکرم (صلی الله علیه واله وسلم) کسی را وارد ننمود جز اصحاب کساء یعنی علی بن ابیطالب (علیه السلام) و فاطمه (سلام الله علیه) و حسن (علیه السلام) و حسین (علیه السلام) را. بر این اساس استفاده می شود که مراد از انفسنا علی بن ابیطالب است و مراد از نسائنا فاطمه زهرا (سلام الله علیه) و مراد از ابناء نا یعنی فرزندان ما حسن و حسین هستند که خداوند آن ها را پسران رسول خود خوانده است.

تسلیم!

همین که هارون این دلایل قرآنی واضح را شنید بی اختیار گفت: أحسنت یا ابا الحسن- بر این اساس و با توجه به استدلال حضرت امام موسی الکاظم (علیه السلام) معلوم می شود که نسب  از طریق اولاد دختر نیز منتقل می شود. و امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) با آنکه نوه های پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) از طرف دختر بزرگوارشان فاطمه (سلام الله علیه) بودند اولاد و فرزندان رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم) محسوب می شوند.

جز این نیست که خداوند متعال عیسی (علیه السلام) را به ذریه و نسل انبیاء ملحق گردانید از طریق مریم. هم چنین ما را به ذریه ی پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله وسلم) از طریق مادرمان فاطمه (سلام الله علیه) ملحق گردانیده است

سادات از نسل حسنین (علیه السلام)

همه ی کسانی که امروزه خدا را سادات می نامند جز این نیست که نسبت شان به امام حسن (علیه السلام) و یا امام حسین (علیه السلام) بر می گردد. به همین دلیل می توان به راحتی استدلال نمود که همگی از اولاد رسول گرامی (صلی الله علیه واله وسلم) به شمار می روند و از ذریه ی حضرت رسول (صلی الله علیه واله وسلم) محسوب می شوند.

بر این اساس نسب همه ی سادات از طرف اولاد ذکور به امیرالمومنین (علیه السلام) و از طرف اولاد اناث به رسول اکرم (صلی الله علیه واله وسلم) بر می گردد و لذا می توان گفت همگی از اولاد پیامبر و امیرالمومنین (علیه السلام) هستند.

سادات مادری!

ملحق به این استدلال که مبنای قرآنی دارد می توان نتیجه گرفت که همه ی کسانی که از طرف مادر نیز سادات به شمار می روند گر چه برخی از احکام فقهی نظیر خمس و زکات در مورد ایشان اجرا نمی شود، امّا به هر حال از ذریّه ی پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه واله وسلم) و نیز امیرالمومنین (علیه السلام) به شمار می روند و از نسل ایشان به حساب می آیند.

نتیجه گیری

از مجموع آنچه در این نوشتار ذکر شد معلوم می شود نسل پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) و امیرالمومنین (علیه السلام) کلیه ی سادات چه از طرف پدر و چه از طرف مادر هستند که همگی ذریه ی پیامبر و علی (علیهماالسلام) به شمار می روند. البته تذکّر این مطلب نیز مهم است که نسب خونی گرچه نسل انسان را نشان می دهد امّا به تنهایی فضیلتی به همراه ندارد بلکه در صورت همراهی این نسب با تقوا و سایر فضایل معنوی و روحانی است که فرد را مقرب درگاه خداوند متعال و خود رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه واله وسلم) و نیز ائمه ی معصومین(علیه السلام) می گرداند و احتر ام به سادات نیز از باب احترام به مقام شامخ و برتر خود معصومین (علیه السلام) است که «إنّ اکرمکم عندالله أتقبکم».

رادفر

بخش اعتقادات شیعه تبیان


منابع و مآخذ:

1- عیون أخبارالرضا (علیه السلام)- شیخ صدوق

2- کتاب الاحتجاج- ابومنصور احمد بن علی بن ابیطالب الطبرسی

3- شب های پیشاور- مرحوم سلطان الواعظین

4- مسیری در سیره ی ائمه اطهار- شهید مطهری

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.