تبیان، دستیار زندگی
تجرى در اصطلاح اصول عبارت است از اقدام به خلاف اوامر مولا در مواردى که نسبت به آنها قطع وجود دارد ، به شرط آن که قطع مخالف واقع باشد .
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بحث چالش آفرین تجری

کتاب
تجرى در اصطلاح اصول عبارت است از اقدام به خلاف اوامر مولا در مواردى که نسبت به آنها قطع وجود دارد ، به شرط آن که قطع مخالف واقع باشد .

تجری

 ( مخالفت با تکلیف مقطوع ، در فرض خطا بودن اعتقاد)

تجرّى ، در لغت به معناى اظهار جرأت است . تجرّى بر مولا در عرف ، شامل معصیت نیز مى شود ، زیرا اظهار جرأت بر مولا ، با اقدام به خلاف آن چه که او به طور قطع به آن دستور داده ، حاصل مى شود ، چه این قطع او موافق با واقع باشد چه نباشد .

 بنابراین ، دامنه تجرى در عرف ، از تجرى در اصول گسترده تر است و شامل تجرى و معصیت اصطلاحى ، هر دو ، مى شود .

اما تجرى در اصطلاح اصول عبارت است از اقدام به خلاف اوامر مولا در مواردى که نسبت به آنها قطع وجود دارد ، به شرط آن که قطع مخالف واقع باشد .

در حقیقت ، تجرى به معناى مخالفت با مولا در اعتقاد و نه در عمل مى باشد ؛ براى مثال، در مواردى که شخص به وجوب چیزى یا حرمت آن قطع دارد ، ولى واجب را ترک مى کند و یا حرام را مرتکب مى گردد و سپس علم به مخالفت قطع خود با واقع پیدا کند ، به او " متجرّى " مى گویند و این عمل او را " تجرّى " می نامند .

 درمیان اصولى ها ، این بحث وجود دارد که آیا تجرى ، حرام و موجب استحقاق عقاب است یا خیر در این باره سه نظر وجود دارد:

1 ـ برخی هم چون مرحوم " آخوند خراسانى " معتقدند تجرى حرام است و موجب استحقاق عقاب نیز مى گردد ؛ به عبارت دیگر ، تجرى هم قبح فعلى و هم قبح فاعلى دارد ؛

2 ـ برخی دیگر همچون مرحوم " شیخ انصارى " اعتقاد دارند تجرى حرام نیست و موجب استحقاق عقاب نمى گردد ؛ به عبارت دیگر ، فقط قبح فاعلى دارد ؛

3 ـ " صاحب فصول " تجرى را حرام مى شمارد و آن را باعث استحقاق عقوبت مى داند ، مگر در جایى که شخص اعتقاد به تحریم آن چه  که واجب توصلى است داشته باشد و آن را انجام دهد .

نکته اول :

 در این که آیا تجرى ، فعل قلب ( جوانحى ) است یا فعل خارجى ( جوارحى ) اختلاف وجود دارد:

برخی اعتقاد دارند عنوان تجرى بر عزم و اراده شخص به مخالفت مولا صدق مى کند .

و بعضى دیگر بر این باورند که به عمل و فعلى که در خارج ، از شخص سر مى زند ، عنوان تجرى صدق مى نماید .

نکته دوم :

در این که تجرى ، بحث اصولى یا کلامى و یا فقهى است ، اختلاف وجود دارد . ( 1 )

متجری به

( فعل صادر از متجرّى به قصد مخالفت با تکالیف مولا )

متجرى به ، به معناى فعلى است که شخص متجرى ، به قصد مخالفت با اوامر و نواهى مولا در خارج انجام داده و یا ترک مى کند براى مثال ، شخصى که یقین دارد ظرف مقابل او محتوى خمر است و مى داند حکم آن ، حرمت است آن را مى نوشد و سپس در مى یابد که آن ظرف ، محتوى آب بوده است ، این نوشیدن که در خارج به عنوان نوشیدن خمر از او سر زده را فعل متجرّى به مى نامند .

در باره متجرى به ، از دو نظر بحث مى شود:

1 ـ از جهت قبح آن ، که آیا این فعل قبیح است یا خیر ؟ اصولیان معتقد اند که چون این عمل ـ متجرى به ـ ، در واقع نوشیدن آب بوده ملاکى بر قبح نوشیدن آب وجود ندارد ، لذا قبیح نیست .

2 ـ از جهت حرام بودن آن ، معتقد اند دلیلى بر حرمت نوشیدن آب است وجود ندارد ، هر چند فاعل فعل ، به خاطر سرشت بدش ، مستحق سرزنش است .

نیز ر.ک: متجرى به


منابع :

1.      روح الله خمینی ، انوار الهدایه فی تعلیقه علی الکفایه ، جلد 1 ، ص 43

2.      مرتضی بن محمد امین انصاری ، فرائد الاصول جلد1،ص 12

3.      آخوند خراسانی ، کفایه الاصول ص 298

4.      حسین بروجردی ، نهایه الاصول ص 409

5.      ابو القاسم خویی ، مصباح الاصول ، جلد 2 ، ص 18

6.      علی مشکینی ، اصطلاحات الاصول ،ص  94

7.      محمد فاضل لنکرانی ، ایضاح الکفایه ،جلد4 ،ص 50

8.      محمد باقر صدر ، دروس فی علم الاصول جلد 2، ص 42

تهیه و تنظیم : جواد دلاوری ، گروه حوزه علمیه تبیان