تبیان، دستیار زندگی
هنوز پیروزشدگان انتخابات مجلس نهم ـ چه در مرحله اول و چه در مرحله دوم ـ مست پیروزی خود بودند که زمزمه هایی درباره انتخاب رییس مجلس به گوش رسید تا اولین چالش مجلس نهم، پیش از گشایش آن آغاز شود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فینال اصولگرایانه ریاست مجلس!

انتخاب ریاست مجلس شورای اسلامی

هنوز پیروزشدگان انتخابات مجلس نهم ـ چه در مرحله اول و چه در مرحله دوم ـ مست پیروزی خود بودند که زمزمه هایی درباره انتخاب رییس مجلس به گوش رسید تا اولین چالش مجلس نهم، پیش از گشایش آن آغاز شود.

به گزارش روابط عمومی، حسین آشنا در بخش سیاست سایت تبیان در مطلبی ضمن اشاره به موضوع فوق نوشت:

با پایان یافتن مرحله اول انتخابات مجلس شورای اسلامی در 12 اسفند سال گذشته، گمانه زنی ها و حرف و حدیث هایی درباره انتخاب رییس مجلس نهم شنیده شد ولی به دلیل آنکه تکلیف 25 نماینده تهران و 45 نماینده در دیگر حوزه های انتخابیه هنوز معلوم نشده بود، کار چندان بالا نگرفت.

اما پس از مرحله دوم انتخابات که در 15 اردیبهشت امسال برگزار شد، بحث های مربوط به تعیین رییس مجلس آتی جدی و جدی تر شد و همانطور که انتظار می رفت، نام دو نفر یعنی علی لاریجانی ـ رییس فعلی مجلس ـ و غلامعلی حدادعادل ـ رییس مجلس هفتم ـ به عنوان گزینه های اصلی مطرح شد.

چنین شد که منتخبانی که تا دیروز با عده دیگری رقابت کردند تا وارد مجلس شوند، خیلی زود رقابتی درون مجلسی را با یکدیگر آغاز کردند؛ رقابتی که آنقدر کارش بالا گرفت تا داد برخی اصولگرایان را درآورد که مگر همه ما اصولگرا نیستیم؟ پس این همه جنجال و تخریب برای چیست؟!

آخرین باری که رقابتی سفت و سخت برای انتخاب رییس مجلس شکل گرفت، به مجلس پنجم برمی گردد. در آنجا رقابت بین علی اکبر ناطق نوری از جناح راست و عبدالله نوری از جناح چپ بود و همین دو جناحی بودن رقابت، وجود آن را طبیعی و قابل انتظار می کرد اما در همان رقابت تنگاتنگ هم از تخریب و زیر سوال بردن یکدیگر خبری نبود و رقابت به شکل سالمی انجام شد.

اما رقابتی که امروز برای تعیین رییس مجلس نهم شکل گرفته، از جنسی متفاوت است، چراکه هم کاملا درون جناحی است و هم طرفین اصولگرای ماجرا، در اظهارنظرهای خود بعضا خوب از خجالت یکدیگر درآمده اند!

یکی از دلایل اصلی بوجود آمدن این رقابت، شکل گیری ائتلافی از اصولگرایان در زمان پیش از انتخابات بود؛ ائتلافی که با اصولگرایان سنتی قرابتی نداشت، از اصولگرایان منتقد (عمدتا منتقد دولت) چندان خوشش نمی آمد و مهمتر از همه اینکه حامی دولت بود.

ائتلافی با عنوان "جبهه پایداری" از زمانی که بخش هایی از اصولگرایان با پیشتازی آیت الله مهدوی کنی و آیت الله محمد یزدی تصمیم به تشکیل "جبهه متحد اصولگرایان" برای انتخابات مجلس نهم گرفتند بوجود آمد. وجه بارز این طیف از جناح راست یا همان اصولگرایان فعلی، حمایت از سیاست ها، عملکرد و مجموعه فعالیت های دولت محمود احمدی نژاد بود اما چون آن بخش دیگر اصولگرایان از این مساله چندان خوششان نمی آمد، آبشان در یک جوی نرفته بود و حسابشان از هم سوا شده بود.

پس از اتمام کار انتخابات و مشخص شدن منتخبان راه یافته به مجلس نهم، اختلافات این دو طیف به بحث تعیین رییس مجلس آتی تسری یافت و چون یکی از این طیف ها حامی دولت بود و بعضا ارتباط بسیار خوبی بین برخی اعضای آن و دولتی ها وجود داشت، مساله به بیرون از مجلس سرریز شد و شاید به قول برخی از نمایندگان نظیر علی مطهری، دعواهای مربوط به انتخاب رییس مجلس نهم از بیرون از مجلس و با دخالت های بیرونی آغاز شده باشد.

اصولگرایان حامی دولت در طول چهار سال مجلس هشتم و بویژه در یکی دو سال اخیر، چندان دل خوشی از علی لاریجانی نداشتند و هرچند که برخی رفتارها و عملکردهای وی نظیر آنچه درباره استیضاح وزیر اقتصاد و امور دارایی از خود نشان داد، با خواست دولت همسو بود، اما غیرقانونی یا فراقانونی خواندن برخی کارهای دولت و بعضا اعتراض به شخص رییس دولت، ارسال نامه به رهبری درباره فاز دوم هدفمندی یارانه ها و ... موجب شده بود تا شکاف میان لاریجانی و احمدی نژاد عمیق تر شود.

برای تعیین جایگزین علی لاریجانی در مجلس نهم، مخالفان ریاست او گزینه حدادعادل را پیشنهاد کردند که هم سابقه رای آوری بین نمایندگان را در مجلس هفتم داشت، هم برای بخشی از کاندیداهای مستقل چهره ای موجه و فرهنگی به حساب می آمد و هم تاکنون بیش از لاریجانی از دولت حمایت کرده یا حداقل اینکه بسیار کمتر از او از دولت انتقاد کرده است.

در شرایطی که لاریجانی با انتقاد از وضعیت اقتصادی کشور، آن را آزار دهنده خواند و گفت كه "نباید در کشوری که از منابع غنی زیرزمینی مانند نفت و گاز برخوردار است مشکلی همچون بیکاری و اشتغال وجود داشته باشد. امروز نوسانات قیمت‌ها و گرانی در کشور مردم را آزار می‌دهد که در این راستا همه مسئولان موظف هستند تا این مشکلات را حل و با تمرکز بر روی آبادانی جایگاه ایران در دنیا را پایدار کنند."، حدادعادل به گفتن جملاتی بسیار آرامتر بسنده کرد.

گرانی ماه های اخیر آنقدر دغدغه برانگیز بود كه حتی فردی مثل سید احمد خاتمی كه حمایت هایش از دولت از سال 84 به بعد بر كسی پوشیده نیست، در خطبه های نمازجمعه به شدت از آن انتقاد كرد و گرانی را واقعیت دردناك امروز كشور خواند اما حدادعادل باز هم حاضر نشد موضعی جدی در این رابطه اتخاذ كند تا اینكه همسرش از گرانی ها برای او حكایت كرد و او هم به خروش آمد كه "همسرم در چند روز گذشته به بازار رفته بود و از افزایش قیمت‌ها برایم حکایت کرد. مسئولان اقتصادی باید توضیحی درباره گرانی‌های اخیر به مردم بدهند. به عنوان نمایندگان مجلس از دولت سوال داریم که چه مشکلی بوجود آمده که قیمت‌ها روز به روز افزایش پیدا می‌کند، در حالی که انتظار نداریم با ثباتی که در بازار سکه و ارز حاکم شده است، قیمت‌ها روز به روز افزایش پیدا کند."

در زمانی هم كه قیمت سكه و ارز بطور سرسام آوری بالا می‌رفت، وی نوك پیكان انتقادات را از سمت دولت به سمت دشمن خارجی منحرف كرد و گفت كه "من شک ندارم که در پشت صحنه افزایش قیمت دلار و سکه برنامه‌های طراحی شده دشمنان وجود دارد. عواملی در داخل و خارج از کشور جریان موجود سکه و ارز را هدایت و حمایت می‌کنند و می‌توان گفت آتش توپخانه‌ این قضیه را اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها با تحریم می‌ریزند و پیاده نظام این قضیه نیز کسانی هستند که با خریدهای کاذب و با تزریق پول به بازار، قیمت را بالا می‌برند."

به هر حال، حضور حدادعادل در فهرست كاندیداهای جبهه پایداری در تهران، حمایت های او از دولت و بسنده كردنش به طرح انتقادات حداقلی از دولت، نشانگر نزدیكی بیشتر او به دولت، بویژه در مقایسه با لاریجانی است و همین اختلاف است كه موجب شده اصولگرایان به جای اتخاذ یك روند منطقی برای تعیین رییس مجلس، كه می توانست با یك رای گیری درون فراكسیونی همراه باشد، تصمیم به نزاع با یكدیگر گرفته‌اند.

ظرف چند روز آینده مشخص خواهد شد كه آیا این غلامعلی حدادعادل است كه از یك نزاع درون اصولگرایی پیروز بیرون می‌آید یا اینكه علی لاریجانی باز هم از قدرت چانه‌زنی خود در سطوح مختلف نظام استفاده می كند و مجددا بر بزرگترین صندلی بهارستان تكیه می‌زند؟

تنظیم: هومن بهلولی