تبیان، دستیار زندگی
راههای کشف ملاک یکی از ابعاد مهم اجتهاد در فقه شیعه و اهل سنت می باشد هرچند هنوز جایگاه شایسته خود را در فقه شیعه نظیر مباحث عقل، سیره عقلا، فهم عرفی و... بدست نیاورده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

راههای کشف ملاک در فقه

فقه
راههای کشف ملاک یکی از ابعاد مهم اجتهاد در فقه شیعه و اهل سنت می باشد هرچند هنوز جایگاه شایسته خود را در فقه شیعه نظیر مباحث عقل، سیره عقلا، فهم عرفی و... بدست نیاورده است.

اشاره

با شکل گیری نظام مقدس جمهوری اسلامی و لزوم پایبندی به اجرای قوانین شرعی، انجام پژوهشهایی را ضروری می نماید.

که بر سیاستهای کلی نظام فقهی - حقوقی تاثیر گذارد و میراث غنی فقه شیعه را به زبان روز و متناسب با فهم و انتظار انسان سرگشته عصر حاضر بیان سازد تا از این رهگذر، دین و فقه را در عرصه های مختلف زندگی اجتماعی جوامع بشری زنده و بالنده نگه دارد.

در این راستا از جمله موضوعات بایسته پژوهش برای فهم بهتر احکام شرعی و احیای تعالیم ارزشمند اسلامی، نقش ملاکات در پاسخگویی به موضوعات نوپیداست که سبب پویایی و تحرک هر چه بیشتر فقه اسلامی به ویژه فقه شیعی در طول تاریخ بوده و است و همین امر موجب شده که فقیهان به نیکی چالشهای نوین را دریابند و حکم الهی را بیان سازند.

نوشتار حاضر ضمن تبیین مفهوم ملاک و مفاهیم وابسته و بیان انواع راههای کشف ملاک در بین اندیشمندان شیعه و اهل سنت، به این نکته پرداخته است که ارزشمندی راههای کشف ملاک در صورتی است که متکی به یقین و دلیلی با پشتوانه قطعی باشد - باید توجه داشت که فهم پذیری احکام هرچند سبب بالندگی فقه است .

ولی دقت بسیار می طلبد و نمی توان بدون ضابطه و با ذوق و سلیقه، ملاک حکم را دریافت کرد و همواره پیشوایان دینی ما، کسانی را که با پندارهای نفسانی درصدد فهم ملاک برآمده اند به شدت نکوهش کرده اند.

سپس موارد فهم ملاک را در فقه حضرت امام(ره) و جواهرالکلام بررسی کرده و نقش ملاک را در پویایی و بالندگی فقه عبادات، معاملات و عقوبات نشان داده است.

راههای کشف ملاک

می دانیم که اساس تعدی از نصوص شرعی، بر فهم ملاک و مناط احکام شرع استوار است ولی باید توجه داشت که در فهم ملاک - به اتفاق نظر اندیشمندان -نمی توان بدون ضابطه و با ذوق شخصی بر وصف مشترک بین اصل و فرع بسنده نمود بلکه باید ارزش و اعتبار وصف مشترک با دلیل شرعی ثابت شود (1)

که از این دلیل در بین اندیشمندان شیعه به عنوان «راههای تعدی از نص (2) و درمیان اهل سنت به «مسالک علت » و یا «طریق علت » (3) تعبیر می شود.

راههای کشف ملاک یکی از ابعاد مهم اجتهاد در فقه شیعه و اهل سنت می باشد هرچند هنوز جایگاه شایسته خود را در فقه شیعه نظیر مباحث عقل، سیره عقلا، فهم عرفی و... بدست نیاورده است.

ظرافت و پیچیدگی این بحث در فقه شیعه بیشتر در مباحثی نظیر تنقیح مناط، الغاءخصوصیت و تناسب حکم و موضوع نمایان می شود و درفقه اهل سنت در مباحث قیاس، استحسان و مصالح مرسله بیشتر دیده می شود.

بعلاوه آن که به نظر بیشتر نخبگان دانش اصول، ارزش و اعتبار این ادله وابسته به اعتبار دلیلی است که ما را به ملاک حکم رهنمون می سازد.

به دیگرسخن اگر ملاک حکم به دلیل شرعی معتبر حاصل آید، دیگرسخن از اعتبار این ادله- چه در فقه شیعه و چه در فقه اهل سنت - چندان فایده ای در برندارد و بعد از کشف ارزش علت و مناط حکم نزد شارع، نیازی به قیاس و سایر ادله برای اثبات حکم نیست. در نتیجه: آنان که قیاس را منکرندباید فهم ملاک و مناط حکم را زیر سؤال برند و آنان که آن رابکار می گیرند باید ملاک و مناط حکم را ثابت کنند. (4)

بدین سبب لازم است به تفصیل درباره راههای شناخت علت حکم بحث کنیم و اعتبار آن را مورد نقد و بررسی قراردهیم. برای این منظور، به طور کلی دو راه وجود دارد:

1- راههای قطعی: راههای قطعی کشف ملاک، راههایی هستند که مجتهد را به طور یقینی به علت حکم رهنمون می سازند، مانند: قیاس اولویت، تنقیح مناط قطعی و قیاس منصوص العله.

هر گاه به طور قطع، علت حکم برای مجتهد بدست آید،چه تعدی از مورد نص، قیاس نامیده شود، و چه با عناوین دیگری از علت قطعی استفاده شود به اتفاق اهل اصول اعتبارش تردیدناپذیر است زیرا یقین از اعتبار ذاتی برخوردار بوده و حجیت آن غیرقابل انکار است. (5)

2- راههای ظنی: راههای ظنی کشف ملاک، راههایی هستند که ملاک را با ظن و گمان به مجتهد نشان می دهند.این گروه خود بر دو قسم می باشند.

الف- راههای با پشتوانه قطعی:

 هر گاه راه دستیابی به علت، خود ظنی باشد، در صورتی نزد اصولیون ارزشمند وقابل استدلال است که اعتبار آن با دلیل قطعی دیگری ثابت شود، مانند: ملاکهایی که از ظاهر نصوص شرعی بدست می آیند چرا که هر چند ظهور، دلیل یقین آور نیست ولی ارزش ظواهر ادله به دلیل قطعی دیگری ثابت است.

بنابراین راههای ظنی کشف ملاک با پشتوانه قطعی، همانند راههای قطعی ارزشمند بوده و در استناد به آن بین اندیشمندان شیعه و اهل سنت اختلافی نیست. (6)

ب راههای بدون پشتوانه قطعی:

راههایی که مجتهد رابا ظن و گمان به ملاک حکم می رسانند ولی پشتوانه قطعی ندارند بیشتر به ذوق و استنباط شخصی افراد وابسته اند.

اندیشیمندان شیعه بر این باورند که ملاک حکم شرعی باذوق شخصی و بدون ضابطه عقلایی قابل دستیابی نیست بنابراین هیچ گونه اعتباری برای این گونه راهها قائل نیستند.پاره ای از اندیشمندان اهل سنت نیز این روش کشف ملاک رافاقد ارزش می دانند (7) هر چند برخی از آنان برای گمان غالب مجتهد، ارزش قائلند. (8) برای بررسی نقش ملاک درفقه لازم است ابتدا مفاهیم همبسته با آن را تبیین کنیم.


منابع مقاله:

مجله قبسات، شماره 15و 16، میر خلیلی، سید احمد؛

پی نوشت ها :

1- حکیم، محمد تقی، الاصول الفقه العامه للفقه المقارن، ص 316; فاضل تونی، عبدالله بن محمد، الوافیه فی اصول الفقه، ص 237;التبریزی، میرزا موسی، اوثق الوسایل فی شرح الرسائل، انتشارات کتبی نجفی، قم، ص 34.

2- الشعرانی، میرزا ابی الحسن، المدخل الی عذب المنهل فی اصول الفقه، چاپ اول، کنگره شیخ انصاری، قم، 1372 ه . ش،ص 175.

3- الامدی، سیف الدین ابوالحسن، الاحکام فی اصول الاحکام، ج 3، ص 63; الزحیلی، وهبه، اصول الفقه الاسلامی، ج 2، ص 661; خلاف،عبدالوهاب، علم اصول الفقه، ص 75.

4- صبحی حامد، عبدالسلام، دفع القیاس بدفع علته (مجله دانشکده شریعت شماره پنجم)، بغداد، ص 29.

5- حکیم، محمدتقی، الاصول الفقه العامه للفقه المقارن، ص 325; جمال الدین، مصطفی، القیاس حقیقته و حجتیه، (بی نا)، بغداد،1975م ، ص 251.

6- حکیم، محمدتقی، الاصول الفقه العامه للفقه المقارن، ص 331 - 327; جمال الدین، مصطفی، القیاس حقیقته و حجتیه، ص 256- 252.

7- جمال الدین، مصطفی، القیاس حقیقته و حجتیه، ص 273;صبحی حامد، عبدالسلام، دفع القیاس بدفع علته، ص 35; البخاری،کشف الاسرار عن اصول فخر الاسلام البزدوی، ج 2، ص 357.

8- الامدی، سیف الدین ابوالحسن، الاحکام فی اصول الاحکام، ج 3، ص 64 - 46; ابن قدامه مقدسی، روضة الناظر و جنة المناظر، ص 165.

تهیه و تنظیم : جواد دلاوری ، گروه حوزه علمیه تبیان