خواستگاری مدرن در خانواده سنتی
حضور واسطهها و نقش پر رنگ آنها در آشنایی دختر و پسر بارزترین ویژگی این شیوه خواستگاری و ازدواج بود اما این روزها رسم و رسوم کمی تغییر کرده و این پسرها و دخترها هستند كه زوج خود را به پدر و مادرهایشان معرفی میكنند. آنچه در آیین خواستگاری امروزی اتفاق افتاده است، تغییر در شكل ظاهری است نه اصل و ماهیت آن.
نسل امروز زیر بار این نمیرود كه شریك زندگی و همسرش را كسی به غیر از خودش انتخاب كند.
جوانان امروزی ازدواج با كسی را كه هیچ شناختی از قبل نسبت به او ندارند و قرار است همه شناختها در چند جلسه خواستگاری یا دوران كوتاه نامزدی به وجود آید، بزرگترین ریسك زندگی خود میدانند. این نسل ترجیح میدهد خودش انتخاب كند و معتقد به آشنایی قبل از ازدواج برای شناخت بیشتر است.
به اعتقاد جوانان امروزی ممكن است بعد از چند سال آشنایی و رفت و آمد با یكدیگر تازه به این نتیجه برسند كه نمیتوانند زوج مناسبی برای ازدواج با یكدیگر باشند و بهتر است دوباره باب آشنایی با فرد تازهای را باز كنند. در تمام این مدت پدر و مادرها در حاشیه منتظر میمانند تا فرزندشان تصمیم به ازدواج با فرد مورد انتخاب خود را بگیرد و سپس اسباب و وسایل این ازدواج را برای آنها فراهم كنند. فامیل، همسایه، دوست و آشنا هم چندان نقشی در این ازدواجها بازی نمیكنند. افزایش نگرانكننده نرخ طلاق و اختلافهای بیشمار زوجها در زندگیهای مدرن امروزی در كنار افزایش مشغلههای شخصی باعث شده آنها هم ترجیح دهند پای خود را از واسطهشدن و معرف بودن در ازدواج جوانان امروزی دوست و آشنا كنار بكشند و همه چیز را به خود آنها واگذار كنند.
به اعتقاد كارشناسان امور تربیتی این شیوه ازدواج و واگذارشدن تصمیمگیری به خود افراد از سوی والدین و واسطهها، به همراه دیگر عوامل از جمله افزایش سطح سواد، تحصیلات و اشتغال زنان عواقبی همچون بالا رفتن سن ازدواج را به دنبال داشته است.
كارشناسان چه میگویند؟
عدهای از كارشناسان معتقدند، سبكهای ازدواج امروزی مقتضای مدرن و صنعتی شدن جامعه است. به اعتقاد آنها نمیتوان مدرن شدن در زمینههای دیگر را تجربه كرد، اما همچنان انتظار داشته باشیم ازدواج و خواستگاری در جامعه به شكل سنتی صورت گیرد. در مقابل عده دیگری با توجه به پیشینه فرهنگی و دینی جامعه معتقدند، بهترین شیوه ازدواج و آشنایی همان شیوههای سنتی زیر نظر خانوادههاست. گروه سومی نیز نظرشان این است كه باید آشنایی و ازدواج جوانان به انتخاب خودشان اما زیر نظر و با تایید خانوادهها صورت گیرد.
به گفته دكتر فربد فدایى روانپزشك، اكنون شاهدیم كه ازدواجهاى سنتى جاى خود را با ازدواجهاى «همدلانه» عوض كرده و متأسفانه باید گفت ازدواجهاى همدلانه، بیشتر در معرض خطر قرار دارد، به دلیل آن كه در این نوع ازدواجها، نیازهاى روانشناختى كمتر مورد توجه قرار مىگیرد.
دكتر شهلا كاظمىپور، عضو هیأت علمى دانشكده علوم اجتماعى دانشگاه تهران و متخصص جمعیت و توسعه هم در این باره معتقد است: باید منظور از ازدواج هاى سنتى و مدرن را كاملاً روشن كرد. در ازدواجهاى سنتى كه از طریق خانواده صورت مىگیرد، انتخاب همسر براى فرزند، تأمین منابع مالى آن، برگزارى مراسم ازدواج و حتى روابط زوجین پس از ازدواج تحت نظارت خانوادههاست در حالى كه در ازدواج هاى مدرن این امور به خود زوجین محول مىشود.»
وی میافزاید: در جامعه گذشته كشورمان كه جامعهای سنتى بوده اكثر ازدواجها با نظارت خانوادهها انجام میشده است. در این ازدواجها سن دختر پایینتر از پسر بود و دایره همسر گزینى نیز محدود بود، ولى در مقابل درصد ازدواجهای خویشاوندى بالا بوده است و به دلیل حمایتهای مالى خانواده، شروع زندگى مشترك براى زوجین بدون دغدغه انجام میشد.
دكتر كاظمیپور با اشاره به اینكه امروزه بسیارى از جوانان متقاضى ازدواج مدرن هستند، ادامه میدهد: چندان تفاوتی نمیكند كه با همسر آینده به صورت سنتی آشنا شویم یا مدرن، بلكه مهم این است كه از پیشنیازهای یك ازدواج سالم برخوردار باشیم. مشكل بسیاری مردم این است كه به نیازمندیهای یك ازدواج مثل خانه، ماشین و پول فكر میكنند نه به پیش نیازهای یك ازدواج سالم.
كاظمیپور همچنین با بیان اینكه هم در ازدواج سنتی و هم در ازدواج مدرن امكان بروز شناختهای سطحی وجود دارد، معتقد است: نمیتوان ادعا كرد كه سطح شناخت در ازدواج سنتی عمیقتر است، زیرا در این صورت باید تمام خانوادههای سنتی قرین خوشبختی باشند. با آن كه ازدواج یك تصمیمگیری شخصی است ولی شیوه و سرانجام آن در اجتماع اثرگذار است و نوع و شیوه ازدواج بخشی از ویژگیهای جامعه را نشان میدهد. كاهش نرخ ازدواج، افزایش طلاق، تجرد و... مسائلی است كه جامعه ایران در حال حاضر با آن مواجه است.
بالا رفتن سن ازدواج
با تغییر سبك خواستگاری و ازدواج، سن ازدواج هم تغییر كرده است. بررسی سن ازدواج جوانان ایرانی در چند دهه اخیر، روندی صعودی را نشان میدهد. در حالی كه سن ازدواج در سال 1354 حدود 20 سالگی بود، پس از چند دهه افزایش در سالهای اخیر برای پسران به 28 و دختران به 24 رسیده است.
البته آمارهای متفاوتی در این باره ارائه میشود. طبق اعلام مركز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، سن ازدواج برای پسران 29 و دختران 28 است. بر اساس دیگر آمارها نیز میانگین سن ازدواج سال 1345، 19سال، سال 1355، 20 سال، سال 1365، 21، سال1375 ، 22 و سال 1385، 5/23 بوده است.
افزایش تحصیلات زنان و موقعیت بهتر آنها در جامعه و همچنین استقلال مالی و اقتصادی از جمله عواملی است كه تغییر در سبك ازدواج و نهایتا بالارفتن سن ازدواج را به دنبال داشته است. نتایج پژوهشهای مختلف نشان میدهد رابطهای مستقیم میان تحصیلات و افزایش سن ازدواج وجود دارد، چرا كه در نتیجه افزایش تحصیلات، سطح توقعات و انتظارهای افراد افزایش مییابد و ایدهآلهای آنها تغییر میكند. برای زنان امروزی ازدواج در عین حال كه جزو اولویتهای زندگی آنها به شمار میآید، ولی تنها اولویت نیست.
تغییر نگرش در نسل امروزی باعث شده آنها با ازدواج به گونه دیگری برخورد كنند و نسبت به آن سختگیرتر باشند. به علت این استقلال مالی دختران تنها دیدگاه مالی نسبت به مرد مورد نظر خود ندارند. برای نسل امروز دختران شاغل و تحصیلكرده، علاوه بر وضعیت اقتصادی، معیارهای دیگری نیز مطرح است كه موجب میشود آنها گزینش سختتری را در مورد ازدواج پیش روی خود داشته باشند.
نباید فراموش كرد افزایش میزان تحصیلات مردان هم با افزایش سن ازدواج همراه است. آمارها نشان میدهد مردان شهرنشین در مقایسه با مردان روستایی از سنین ازدواج بالاتری برخوردار هستند.
بخش کلوب ازدواج تبیان
برگرفته از جام جم